فرمانده نیروی انتظامی هم در اظهارنظر قابل تاملی افزایش همه جرایم پس از فتنه 88 را به گردن فتنه یادشده انداخت. او حتی از دولت دهه 70 هم انتقاد کرد که موجب پسرفت نیروی انتظامی در این دوره شده است
تاريخ انتشار: چهارشنبه ۵ مرداد ۱۳۹۰ ساعت ۱۷:۰۷
یک بررسی غیررسمی نشان میدهد میانگین انتشار اخبار مربوط به قتلهای خیابانی ناشی از درگیریهای فیزیکی، کودکآزاری و اسیدپاشی به کمتر از چهار روز رسیده است. آمار تصادفات، کلاهبرداریها و تجاوزهایی که به خاطر ترس از بیآبرو شدن اصلا گزارش نمیشوند به کنار! اما حداقل در رسانهها حوادثی تکاندهنده که شیوه و موضوعش تکراری نباشد، لرزه بر تن خواننده بیندازد و ذهن مخاطب را به تشویش و تفکر وا دارد حداقل هر چهار روز مطرح است.
بالاخره نمایندگان مردم در مجلس صدایشان درآمد و از مسوولان مربوطه توضیح خواستند اما وزیر کشور توپ را به سوی مجلسیان انداخت و از آنان خواست تا با بهروز و کارآمد کردن قوانین اختیارات نیروی انتظامی افزایش یابد.
فرمانده نیروی انتظامی هم در اظهارنظر قابل تاملی افزایش همه جرایم پس از فتنه 88 را به گردن فتنه یادشده انداخت. او حتی از دولت دهه 70 هم انتقاد کرد که موجب پسرفت نیروی انتظامی در این دوره شده است. او به خارجنشینها هم اشاره کرد و گفت: ریشه اصلی همه جرایم کشور رسما هدایت شده از خارج است.
دادستان کل کشور اما قول تهیه طرح رسیدگی خارج از نوبت جرایم خاص را داد و گفت: پیگیر لایحهای هستیم که به موجب آن اجازه پخش مستقیم دادگاه متهمان پرخطر صادر شود.وی حتی ایران را جزو امنترین کشورهای جهان عنوان کرد،اما آنچه بیش از همه از لابهلای سخنان مقامات حاضر در مجلس ایفاد میشد، گلهمندی ایشان از رسانهها بود که با مطرح کردن این موضوعات موجب تشویش اذهان عمومی و ناایمن بودن جامعه میشوند؛ نکتهای که بالاخره با اعتراض کواکبیان، نماینده مجلس مواجه شد. وی در تذکری اظهار داشت: چطور میشود قویترین مرد ایران کشته شود و رسانهها چیزی منعکس نکنند!
نگاه کلی به مجموع گفتههای این مسوولان نشان میدهد که با فرافکنی (انداختن تقصیرها به گردن سیاهنمایی رسانهها، توطئه خارج از مرزها و جریان فتنه) و انکار مسوولیت (قوانین دستوپاگیر و عملکرد دولت دهه 70) و اصرار بر ارایه آمارهایی که نشان از کاهش قابل توجه جرایم طی سه ماه اخیر دارد نه تنها اعتبار آمار و اقتدار مسوولان مربوطه زیرسوال میرود بلکه بیتوجهی به بدیهیترین اقدامات ممکنه را در اذهان مخاطبان پدید میآورد.
شایسته است تا مسوولان به جای چنین سخنانی به اقداماتی از جمله ایجاد کارگروهی متشکل از افراد مجرب در همه حیطههای اجتماعی، قضایی، درمانی، اقتصادی و حتی سیاسی و رسانهای که همسو با یک هدف روشن هستند، به حل و رفع این معضل بپردازند و از روند رو به رشد بروز جرایم خشن در کشور جلوگیری کنند. آنچه مسلم است اینکه در شرایط کنونی وقت را صرف پیدا کردن مقصر با انداختن تقصیرها بر گردن رسانهها که غایت وجودیشان اطلاعرسانی است فقط وقت تلف کردن و بیتوجهی به نیاز مردم است. زنگ خطری به صدا درآمده که اگر مورد توجه قرار نگیرد باید منتظر خبرهای بدتر بود.