در منطق انقلابها همواره مردم قدرتمندتر از حاکمانشان هستند
او قدرت را رها نکرد تا این که کاسه صبر مردم لبریز شد و آنان راهی جز انقلاب علیه او نیافتند
تاريخ انتشار: شنبه ۲۳ بهمن ۱۳۸۹ ساعت ۰۱:۰۲
تيترآنلاين - کناره گیری حسنی مبارک از ریاست جمهوری مصر، پایان نمایشنامه ای سیاسی بود که مبارک به مدت سی سال آن را کارگردانی می کرد. در این مدت، دولتها آمدند و رفتند و افرادی سمت گرفتند و برکنار شدند ولی مبارک در جای خود باقی ماند.
به گزارش الجزيره، قطعا در آینده تاریخ نگاران مطالب زیادی درباره آنچه مبارک انجام داد خواهند نوشت ولی یکی از نکات تیره در کارنامه وی این خواهد بود که او قدرت را رها نکرد تا این که کاسه صبر مردم لبریز شد و آنان راهی جز انقلاب علیه او نیافتند.
به این ترتیب حسنی مبارک در آزمون اراده خود در برابر اراده مردم مردود شد زیرا منطق انقلابها همواره می گوید که مردم بسیار قدرتمندتر از حاکمانشان هستند. شبکه تلویزیونی الجزیره پس از این مقدمه در گزارشی درباره سی سال حکومت دیکتاتوری حسنی مبارک اعلام کرد: حسنی مبارک همان مسیری را پیمود که ماه گذشته همتای تونسی او زین العابدین بن علی پیموده بود.
پایان کار بن علی و حسنی مبارک نمونه هایی بود که نشان داد مردم وقتی عزم خود را جزم کنند بسیار قدرتمندتر از طاغوتها هستند.
حسنی مبارک نیز مانند بن علی به درخواست مردمش برای اجرای اصلاحات پاسخ نداد و مردم انقلابی این دو کشور سرنگونی آنان را خواستار شوند. هنوز یک ماه از انتفاضه مردم تونس نگذشته بود که انقلاب مصر آغاز شد.
انقلاب از محله های فقیرنشین و جوانان بیکار و طبقه متوسط که از ظلم به ستوه آمده بودند آغاز شد. انقلاب مصر را مردمی آغاز کردند که از وضع کنونی ناراضی بودند
” بین هر دو دوره ریاست جمهوری وی، انتخاباتی ناقص با صندوقهای دروغین به نام دموکراسی و با ظاهری دموکراتیک برگزار می شد. “
و بیم آینده را داشتند و بر افتخارات گذشته خود حسرت می خوردند.
ملتی که مقدر شده بود نقش رهبری را برعهده داشته باشند، در سی سال اخیر شاهد افول جایگاه خود در جهان بودند و روشنفکران و فرهیختگان آن می گفتند: این مصر، همان مصری نیست که می شناختیم.
حکومت سی ساله مبارک لحظه ای آغاز شد که جمعی از جوانان مصری تلاش کردند روند نادرستی را که به نظر آنها دولت مصر در پیش گرفته بود به شیوه خود اصلاح کنند. آنها انور السادات رئیس جمهور را کشتند.
مبارک به این ترتیب در اکتبر سال 1981 رئیس جمهور مصر شد. مبارک که از سال 1975 معاون رئیس جمهور بود انتظار نداشت که دشمنانش این گونه با او مدارا کنند به طوری که در دوره حکومت او در مصر هیچ خبری از کودتاهای کلاسیک نبود.
افسران ارشد ارتش مصر به چیزی فراتر از دریافت سمتی دیپلماتیک یا وابسته نظامی در یک کشور خارجی فکر نمی کردند. ظرف مدت سی سال حسنی مبارک تنها مرجع سیاسی در مصر محسوب می شد.
دوستان و متحدان او در این مدت به او توصیه نکردند که ده سال حکومت کردن کافیست یا بیست و پنج سال حکومت کردن، فراتر از تحمل مردم است. مبارک حتی بعد از سن هشتاد سالگی هم به قدرت چسبیده بود.
بین هر دو دوره ریاست جمهوری وی، انتخاباتی ناقص با صندوقهای دروغین به نام دموکراسی و با ظاهری دموکراتیک برگزار می شد.
مبارک و اطرافیانش با ترکیب کردن سیاست و پول توانستند به فرمولی سحرآمیز برای حفظ قدرت دست پیدا کنند و به این ترتیب دوره در حاشیه قرار گرفتن مردم و احزاب سیاسی و تشکلهای مدنی آغاز شد.
از آنجا که حاکم مصر معتقد بود قدرت را صرفا در صورت مرگ یا در صورت به قدرت رسیدن پسرش واگذار خواهد کرد، رژیم حاکم به تضعیف مخالفان و مرعوب کردن آنها با شدت ادامه داد.
حسنی مبارک قانون وضع فوق العاده را که از سال 1981
” پارلمان مصر که باید علاوه بر تصویب قوانین، بر عملکرد دولت هم نظارت می کرد به مکانی برای نمایش سیطره حزب حاکم تبدیل شد به گونه ای که صدای مردم در مجلس مردم جایی نداشت. “
اجرا می شد حفظ کرد. با توسل به این قانون، آزادی های سیاسی سرکوب می شد.
پارلمان مصر که باید علاوه بر تصویب قوانین، بر عملکرد دولت هم نظارت می کرد به مکانی برای نمایش سیطره حزب حاکم تبدیل شد به گونه ای که صدای مردم در مجلس مردم جایی نداشت.
اصلاحات قانون اساسی که نمایندگان حزب حاکم در سال 2007 تصویب کردند احزاب مخالف را به شدت محدود می کرد و مانع از حضور موثر انها در پارلمان می شد و راه را برای به قدرت رسیدن جمال مبارک پس از پدرش هموار می کرد.
ظرف سی سال حکومت حسنی مبارک، اوضاع سیاسی این کشور وخیمتر شد و مردم و کشور فقیرتر شدند. فقر گسترش یافت و ارتش بیکاران پرتعدادتر شد و امید میلیونها مصری که زیر خط فقر زندگی می کردند برای داشتن آینده بهتر برباد رفت.
مصر در دوره حکومت حسنی مبارک از حمایت بین المللی به ویژه از طرف آمریکا برخوردار بود به گونه ای که کمک به مصر یکی از بندهای ثابت بودجه دولت آمریکا بود. این مسئله خوشایند مردم مصر نبود که آن را مغایر با شرافت ملی خود می دانستند.
مصر در دوره حسنی مبارک به کمکهای بین المللی معتاد شد که البته این کمکها بدون بها نبود. مصر بابت این کمکها بهای سیاسی سنگینی پرداخت و در کنار چند کشور دیگر به دلال سیاسی قابل اعتماد برای روند صلح تبدیل شد، روندی که هیچ گاه به صلح ختم نشد.
مصر در زمان حکومت مبارک در اقدامی مغایر با احساسات مردم مصر کنترل گذرگاه رفح را برای محاصره نوار غزه به دست گرفت. ظرف این سی سال، نقش مصر در جهان عرب کمرنگ شد و رویاهای شهروندان مصری برای دستیابی به رفاه و پیشرفت و دموکراسی و آزادی بر باد رفت.
سی سال گذشت و قیام مردم مصر، مبارک را هم مانند زین العابدین بن علی مجبور کرد اعلام کند صدای مردم را شنیده است.
گزارشگر الجزیره در حالی که تصویری دسته جمعی از رهبران کشورهای عربی پخش می شد افزود: آیا هنوز هم در مدرسه رهبران و سران عرب کسانی هستند که درس به این سادگی را نفهمیده باشند؟