مگر توزيع عادلانه ثروت و درآمدها در قبال تحصيل و کار و زحمت، کارآيي و تأثير افراد در جامعه جزو اصول اساسي انصاف و عدالت نيست
تاريخ انتشار: يکشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۱۲:۵۶
خبر پرداخت پاداش ۱۰۰ ميليون توماني به مديرعامل شرکت مخابرات، روز گذشته توسط يکي از خبرگزاري هاي کشور روي تلکس هاي خبري قرار گرفت و پس از آن واکنش هاي مختلفي درباره اين خبر ابراز شد از جمله اين که مدير روابط عمومي اين شرکت پرداخت پاداش به مديران شرکت هاي خصوصي را يک رويه معمولي و آشکار اعلام و توضيحاتي هم در اين باره ارائه کرد، گيرنده پاداش نيز پس از انتشار خبري مبني بر دستور پي گيري رئيس جمهور درباره پرداخت اين پاداش در واکنشي ادعا کرده است که «اين پرداخت ها با مصوبه هيئت مديره و مجمع شرکت و تأييد مسئولان دولتي مرتبط با پرداخت پاداش ها صورت گرفته است و حالا دستور پي گيري مي دهند؟»
وي همچنين اعلام کرد که «رقم پاداش ها با توجه به خصوصي بودن شرکت مخابرات از عرف کمتر است وي همچنين گفته است که بر اساس مصوبه مجمع، مديران بايد يک ده هزارم سود شرکت را در مجمع بين کارکنان تقسيم کنند اما اکنون که زمان انتخابات مجمع مديرعامل شرکت مخابرات نزديک است، موضوعاتي از اين دست را براي بنده عنوان مي کنند. شايد قصد دارند کسي را جانشين کنند که اين خبرها را منتشر مي کنند.»
اما چند نکته درباره پاداش هاي اين چنيني:
۱ - سرمايه اوليه شرکت مخابرات ايران در اصل و ابتدا از کجا شکل گرفته و تأمين شده است آيا اين شرکت از بدو تشکيل با سرمايه خصوصي و سرمايه شخصي عده اي سرمايه گذار شکل گرفته يا اين که سرمايه اوليه سرجمع پول هايي است که مردم پيش از اين پرداخت کرده اند و بعدا شرکت در فرآيندي خصوصي شده است.
۲ - اگر مخابرات با اين گستردگي و پوشش همگاني و عمومي در سطح کشور در انحصار يک شرکت نمي بود و چنين انحصار عجيب و غريبي براي اين شرکت وجود نمي داشت آيا اين شرکت باز هم مي توانست چنين درآمدهاي ميلياردي کسب کند.
۳ - اگر اين انحصار نمي بود، مديرعامل اين شرکت و ديگراني که پاداش هاي چند ده ميليوني با رعايت قوانين داخلي براي خود مصوب مي کنند، چقدر سهم و نقش در افزايش بهره وري و افزايش سود شرکت مخابرات براي خود متصور مي شدند؟
۴ - سهم ديگر کارکنان مخابرات به غير از مديرعامل و هيئت مديره در رده هاي بالايي از اين افزايش درآمدها چقدر است؟ آيا رابطه منطقي و عادلانه اي بين پاداش هاي مديرعامل و اعضاي هيئت مديره با ديگر مديران و کارمندان شرکت مخابرات وجود دارد؟ و اگر رابطه اي منطقي و عادلانه در اين باب وجود داشته باشد، سوالات جديدي درباره مقايسه حقوق و مزاياي اين شرکت و ديگر اقشار جامعه قابل طرح است.
۵ - آيا غير از اين است که انحصار و افزايش نرخ خدمات مخابراتي عامل اصلي کسب اين درآمدها است و آيا غير از اين است که همين انحصار باعث شده است پول هاي مردم به اجبار و در نبود رقيب ديگر به سمت اين شرکت سرازير شود.
۶ - از اين ها که بگذريم فرق مديرعامل و هيئت مديره اين شرکت با ساير مديران و کارمندان و کارگران ساير دستگاه ها، نهادها، سازمان ها و ادارات چيست؟ اگر پاسخ اين باشد که شرکت مخابرات خصوصي است اين پاسخي قانع کننده نمي تواند باشد چرا که اين شرکت خصوصي شده است و تمام امکانات و سرمايه ها و اعتبار و ضريب نفوذ آن محصول دوران قبل از خصوصي شدن و انحصار قبلي و فعلي اين شرکت است؟
اين پاداش ها حتي با بسياري از شرکت هاي خصوصي ديگر اصلا قابل قياس نيست، سري به خيلي از شرکت هاي غيرانحصاري بزنيد مسئله اي است که از روز روشن تر است.
۷ - اين خبر حالا منتشر شده است ولي آيا رسانه ها و مردم حق ندارند سوال کنند که از اين دست پاداش هاي چند ده ميليوني مديران و هيئت مديره هاي چند شرکت دولتي و غيردولتي و خصوصي و شبه خصوصي بهره مند مي شوند. بله اين درست که شرکت هايي که صد در صد خصوصي هستند و با سرمايه هاي شخصي و از اجتماع و تعاون چند يا چندين نفر تشکيل مي شود و نرخ کالا يا خدماتي را هم که ارائه مي کنند عادلانه است و رانت هاي دولتي و امثال آن در شکل گيريشان نقش نداشته مي توانند و بايد مديران و کارمندان و کارگران خود را براي ارتقاي بهره وري، افزايش کميت و کيفيت کالا و خدمات، افزايش رضايت مردم و بالا بردن درآمد شرکت و ارتقاء روحيه سازماني تشويق کنند و پاداش هاي مناسب نيز بدهند. اما واقعا شرکت مخابرات جزو اين دسته از شرکت هاي غيرانحصاري و... محسوب مي شود يا از آنجا که دولت بر آن نظارت دارد بايد همه مسائل آن هميشه شفاف و تحت نظارت و در منظر و مرآي جامعه باشد و اگر اين يک رويه جاري و گسترده است لااقل مسئولان دولتي اعلام کنند که مردم خودشان را با اين قصه و ماجرا هم وفق دهند و...
۸ - آيا در وضعيتي که آمار بي کاري در کشور تلخ و آزار دهنده شده است و حداقل دست مزدهاي کارگري و حقوق هاي کارمندي حتي براي کارهاي بسيار سخت و حساس و در جاهاي بسيار خطرناک و دورافتاده کفاف اجاره خانه و تأمين حداقل مايحتاج اوليه يک زندگي ساده و به قولي بخور و نمير را نمي دهد آيا رويه شدن چنين پاداش هايي با موازين انصاف و عدالت و قسط همخواني دارد؟
۹ - مگر برخي مسئولان خبر ندارند که وضعيت اجاره خانه ها، گراني کالاهاي اساسي و... بدانجا رسيده است که برخي از افراد همين جامعه اگر يارانه ها سر موقع به حساب هايشان واريز نشود قادر به اداره امور عادي زندگي خود نيستند؟
۱۰ - مگر توزيع عادلانه ثروت و درآمدها در قبال تحصيل و کار و زحمت، کارآيي و تأثير افراد در جامعه جزو اصول اساسي انصاف و عدالت نيست حداقل نگارنده که قادر به درک رابطه عدل و انصاف با اين گونه درآمدها و پاداش ها نيست.
۱۱ - چنين پاداش ها و درآمدهايي که از قرار معلوم براي عده اي فراهم است چقدر به بيشتر شدن فاصله طبقاتي در جامعه دامن مي زند؟ و آخر اين راه به کجا خواهد رسيد؟
۱۲ - چنين درآمدهايي و پرداخت چنين پاداش هايي آن هم با نظارت و به نوعي تأييد دولت چه اثر رواني بر آحاد جامعه مي گذارد؟
۱۳ - مشي و مرام بنيان گذار انقلاب اسلامي حضرت امام خميني(ره) و رهبر فرزانه انقلاب ساده زيستي و تلاش براي ايجاد قسط و عدالت و رفاه عمومي و توليد و توزيع عادلانه ثروت براي آحاد جامعه بوده و هست و باز البته بنده نمي توانم رابطه بين اين مشي و مرام و عدل و انصاف و عدالت را با چنين پاداش هايي درک کنم؟ شايد ايراد از درک اين حقير است.
مرجع : خراسان
نظرات بينندگان: ۰ نظر انتشار يافته ۰ نظر در صف انتشار ۱ نظر غيرقايل انتشار