بسياري از مردم توسط ارکان حکومت ديده نمي شدند و نارضايتي نهفته چندين ساله اين جامعه را در بر گرفته بود.
تاريخ انتشار: شنبه ۲ بهمن ۱۳۸۹ ساعت ۱۲:۵۹
تيترآنلاين - از مهمترين رويدادهاي جهاني در هفته گذشته، رويداد کشور تونس بود که در پي خودسوزي يک فرد در اين کشور و نوعي همدلي با او در سراسر کشور تونس جلوه کرد و براي ابراز احساسات همدلانه واعتراض به شرايطي که چنين سرنوشتي را براي آن فرد رقم زده بود، مردم خواستار اخذ مجوز و برگزاري تجمعي شدند و حاکميت به اين درخواست پاسخ منفي داد و مردم خشمگين به خيابان ها ريختند و خواستار پايان بخشيدن به حکومت شدند که فکر مي کرد خيلي استوار است. رئيس جمهور با مردم همدردي کرد و قول داد اصلاحاتي را در سيستم سياسي کشور اعمال کند و خود نيز در پايان اين دوره رياست جمهوري، نامزد نشود، اما نتوانست اعتماد مردم را جلب کند و فرار را برقرار ترجيح داد.
اينک او و بخشي از اعضاي خانواده اش در جده پناهنده شده اند و بخش ديگري از اعضاي خانواده اش دستگير و زنداني هستند و سياستمداران کهنه کار تونس با آزاد کردن زندانيان سياسي و همراه شدن با بسياري از مطالبات مردم در تلاش هستند تا آرامش را به کشور بازگردانند ولي تاکنون نتوانسته اند اعتماد مردم را جلب کنند.
آنچه تفسير و تحليل حوادث تونس را که جنس حکومت و شرايط اجتماعي آن مشابه بسياري از کشورهاي منطقه است را با دشواري همراه ساخته است، اين است که آمريکائي ها و متحدانشان با چنين حادثه در تونس موافق نبودند و در حقيقت غافلگير شده اند. اظهارنظر هاي مختلفي از اين حادثه را در رسانه هاي کشورمان و رسانه هاي ساير کشورها و سايت ها و وبلاگ ها شاهد هستيم. برخي از اين اظهارنظرها انديشه محورند و برخي احساس محور و پاره اي نيز انديشه- احساس محور اما تمام اين نظرها در يک چيز اتفاق نظر دارند و آن اين که در تونس تصويري که رسانه هاي دولتي از وضعيت و شرايط حاکميت و شرايط اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي ارائه مي دادند، با واقعيت همراه نبود، بسياري از مردم توسط ارکان حکومت ديده نمي شدند و نارضايتي نهفته چندين ساله اين جامعه را در بر گرفته بود. به عبارت ساده تر، فقدان رسانه هاي واقع نگر که زبان مردم باشند و همه سخن ها را بگويند و مطالبات عمومي را از درون دل ها به صحنه هاي عيني جامعه بکشانند و در جهت پاسخ به آنها الزام و تعهد ايجاد کنند، جامعه را به آتشفشان پنهان تبديل کرده و آن مي کند که در ايران
” اگر رسانه هاي ملي و مستقل و آزاد و نهادهاي مدني مردمي قوي در تونس شکل گرفته بود، راه حل هاي بهتر و کم هزينه تري فراروي جامعه قرار مي گرفت “
سال 57 ديديم و درتونس سال 89 مي بينيم.
رسانه ها صرفا وسيله اطلا ع رساني و سرگرمي نيستند، بلکه با پيوند با آحاد حقيقي و حقوقي جامعه، سعي مي کنند پيام خود را در جامعه تنفيذ کنند و در مردم، انگيزه لا زم در جهت «آنچه خير و مصلحت آنان ناميده مي شود» به وجود آورند. در صورت وجود سيستم ارتباطات ملي، اين داعيه خيرخواهي، از آنجا که از پشتوانه علمي و پژوهشي پژوهشگران و دانشمندان بهره مند است، مي تواند به آنچه که واقعا خير و مصلحت جامعه است بسيار نزديک باشد و در نتيجه، انگيزش اجتماعي در جهت منافع ملي صورت پذيرد.
سيستم ارتباطات ملي، از آنجا که وسيله اي براي کشف مشکل و حل مشکل است، خون پيام هاي نو را در گونه رسانه ها به جريان مي اندازد و سبب شکوفايي و نشاط آنان مي شود و آنان را از روزمرگي، تکرار،کليت و پوسيدگي دروني نجات مي دهد و به صورت پرچم داران راستين پيشرفت و توسعه درمي آورد.
درحالي که فقدان چنين سيسيم ارتباطات ملي موجب مي شود مسوولين با مسائل عيني روش هاي علمي و دستاوردهاي اجتماعي و مشکلا ت عمومي بيگانه مي شوند و خيال پرستي وذهني گرايي آنها را از واقعيت هاي اجتماعي غافل مي کند و در برابر جريان هاي اجتماعي غافلگير مي شوند ومتاسفانه هميشه هم اين غافلگيري به نفع جامعه نيست.
علي ابن ابيطالب علي(ع) در نهج البلاغه با اشاره به قانونمندي هاي حاکم برهستي، مي فرمايند: «در امور گذشتگان انديشه کن، زيرا آنچه رخ مي دهد، براساس قانونمندي ها و شباهت هايي رخ مي دهد که درآينده نيز تکرار خواهند شد.»
حوادث تونس آنقدر غافلگيرانه و تند و پرشتاب است که فعلا قضاوت در مورد اين که يک جنبش عظيم اجتماعي است يا يک عصبيت عمومي قدري مشکل است، چون جنبش اجتماعي ويژگي هايي دارد که درحوادث تونس اولا به علت شتاب آن و ثانيا به علت رويکرد تحليلي غليظ در رسانه هاي ما و فقدان گفتمان تفسيري علمي در مورد آن، تشخيص آن ناممکن است. بايد منتظر بود تا غبار تحليل که ترکيبي است ناموزون از ذهنيت ها و واقعيت ها فرونشيند و تفسيرهاي عالمانه و مستدل ظهور يابد.
جنبش اجتماعي چهار ويژگي دارد که عبارتند از: 1 -داراي گفتمان است 2-متکي بر يک سري از تبعيض ها و شکاف هاي سياسي، اجتماعي و فرهنگي است. 3-بدنه آن را مجموعه اي از گروه ها، افراد و نهادهاي مدني تشکيل مي دهند. 4-بدنه جنبش حاضر به پرداخت هزينه هاي آن هستند. آنچه که درحال حاضر مي توان از اين حوادث آموخت اين است که اگر رسانه هاي ملي و مستقل و آزاد و نهادهاي مدني مردمي قوي در تونس شکل گرفته بود، راه حل هاي بهتر و کم هزينه تري فراروي جامعه قرار مي گرفت.