این سوال در ذهن هر مخاطبی باقی مانده است که انحراف بازارهای متعدد و آشوب اقتصادی هفتههای اخیر را کدام مسوول باید پاسخگو باشد
تاريخ انتشار: يکشنبه ۵ تير ۱۳۹۰ ساعت ۱۰:۲۳
نويسنده : طهماسب طلايي
دو هفته پیش دلار رسمی با یک تصمیم شبانه به 1177 تومان رسید تا تصمیمی اشتباه، وضعیت اقتصاد کشور را در بحرانی بزرگ قرار دهد و با ایجاد روند گرانی، همه در نقد بانک مرکزی متحد شوند. این اتفاق در حالی رخ داد که چندی پیشتر رییس دولت دهم گفته بود که از رییس کل بانک مرکزی خواسته نرخ ارز را واقعی کند. آن روز به باور کارشناسان ماموریت تازه بر کاهش نرخ ارز تصور میشد اما اندک زمانی گذشت تا دریابیم که واقعی کردن از دید دولتمردان افزایش قیمت بوده است. به هر سو این رشد قیمت ارز بحرانی در اقتصاد ایران به راه انداخت و انتقاد بسیاری از کارشناسان و مدیران را برانگیخت که شوک به بازار ارز تبعاتش بر کشور بسیار بزرگتر از اتفاقاتی است که در ظاهر رخ میداد. همین موضوع که با سکوت روزهای ابتدایی رییس کل بانک مرکزی همراه شد در ادامه با واکنش عجیب محمود بهمنی پاسخ داده شد تا ایشان بگوید که قصد تست بازار برای تحمل افزایش قیمت را داشته است. ایشان همان رییس کلی بودند که گفته بود اگر دلار 1200 تومان شود سکوت را میشکند اما خود به قصد آزمونی خطرناک دلار را گران کرد و جالب است که خود هم وعده دلار هزار تومانی را داد تا بسیاری بپرسند که بانک مرکزی آیا میداند که چه میکند؟ همین سوالهاست که باعث شده یک مقام مسوول در وزارت اقتصاد بدون اعلام نام در مصاحبهای با یکی از خبرگزاریهای کشور اعلام کند که تصمیم اخیر بانک مرکزی برای افزایش یکشبه نرخ رسمی ارز تعجب همگان را برانگیخته است و حتی برخی مسوولان عالیرتبه دولتی در جلسهای مخالفت شدید خود را با این تصمیم و اقدام بانک مرکزی نشان دادند. وی درباره برنامه احتمالی وزارت اقتصاد برای تغییر یا افزایش نرخ سود سپردههای بانکی هم از مخالفت وزارت اقتصاد یاد کرده است تا به خوبی روشن شود که بین دیدگاه بانک مرکزی و وزارت اقتصاد فاصله معناداری وجود دارد و شرایط بحرانی روزهای اخیر نشات گرفته از روشهای آزمون و خطای بانک مرکزی است؛ همان روشهایی که با وجود اثبات اشتباه بودنش و تحریک فضای اقتصادی کشور، نفعش را در جیب دلالان بازار آزاد و بانکهای خصوصی کرد و سود بانک مرکزی از این تجارت منبعی شد برای جبران کسری بودجه!
در نهایت این ماجرا با وجود عقبنشینی بانک مرکزی این سوال در ذهن هر مخاطبی باقی مانده است که انحراف بازارهای متعدد و آشوب اقتصادی هفتههای اخیر را کدام مسوول باید پاسخگو باشد و چرا هیچ فردی از دولت برای این اشتباه بزرگ از ملت و فعالان اقتصادی پوزش نخواسته است.هرچند که زیاد هم عجیب نیست؛ فوتبال ملی ایران با اشتباه مسلم فدراسیون بازنده میشود اما هیچ مقام دولتی آن را گردن نمیگیرد و پوزش نمیخواهد! حال چه انتظار بیهودهای است که در موضوعی پیچیده که نیازمند حسابگری بسیار است(برای نشان دادن اشتباه و خطاهای دولت)، انگار که مردم ایران تنها باید در قبال کارهای خوب مسوولان هوراکش و متشکر بوده و تنها در مقام ملتی تشکرکننده باشند؛ انگار که دیگر قرار نیست ملت هم متوقع عذرخواهی دولتمردانشان باشند. شاید هم دیگر مردم را در جایگاه پوزشطلبی نمیبینند که به اتفاقاتی چنین مهم اینگونه بیتفاوت هستند.