رشد وقوع قتل در جامعه نه تنها بيانگر افزايش خشونت در آن است بلكه تضادهاي رفتاري افراد را نيز مشخص ميكند
تاريخ انتشار: يکشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۹۰ ساعت ۲۰:۳۸
يك متخصص علوم رفتاري، اعتياد، بيكاري، فقر، كمبود نشاط در جامعه، فشارهاي فكري و مادي، بدگماني، فاصلهگرفتن از باورهاي ديني و ارزشهاي اخلاقي، قانون گريزي و ... را از جمله دلايلي دانست كه وجود يك يا مجموعهاي از آنها در فرد ميتواند سبب وقوع جرائمي نظير قتلهاي خانوادگي شود.
دكترمجيد ابهري در گفتوگو با ايسنا، با بيان اينكه قتلهاي خانوادگي ريشه در باورهاي غلط فرهنگي و جغرافيايي افراد دارد خاطرنشان كرد: انتخاب نادرست شريك زندگي، ترس از طلاق و اجبار به ادامه دادن رابطه با آن فرد باعث بروز اختلافات رفتاري و خيانت زوجين به يكديگرميشود كه در نهايت به جنايت و قتلهاي خانوادگي منجر خواهد شد.
وي با اشاره به آمار ارائه شده از سوي نيروي انتظامي مبني بر وقوع يك قتل خانوادگي از هر سه قتل در سال 89 تصريحكرد: رشد وقوع قتل در جامعه نه تنها بيانگر افزايش خشونت در آن است بلكه تضادهاي رفتاري افراد را نيز مشخص ميكند.
اين متخصص علومرفتاري با اشاره به قتل زنان به دست شوهران و بالعكس درباره دلايل وقوع آن به ايسنا گفت: فاصله گرفتن از ارزشهاي اخلاقي و باورهاي ديني، آلودهكردن دامان خانواده به خيانت، ايجاد حس توهم و بدگماني و نيز تحريكات رواني اطرافيان سبب وقوع اينگونه جرايم ميشود.
ابهري در ادامه به قتل والدين توسط فرزندان و نيز كشتن فرزندان به دست والدين اشاره كرد و علل اصلي بروز آن را عواملي مانند سندروم مواد مخدر(خماري)، روانپريشي، شخصيت ضداجتماعي افراد و بيماريهاي رواني در آنان دانست كه در آن فرد به خاطر كوچكترين موضوع پرخاشگري ميكند و در موارد حاد دست به اقداماتي نظير قتل ميزند.
ابهري دستهبندي ديگري از قتلهاي خانوادگي را قتل به دست اقوام نسبي و سببي ذكركرد و گفت: در اين گروه از قتلها مسايل مادي اصليترين نقش را دارند كه داشتن طلب يا تسويه حسابهاي مادي در اين زمره است.
اين آسيبشناسي اجتماعي با اشاره به بروز خشونت در هنگام ارتكاب قتل اظهارداشت: نمايش فيلمهاي خشن و مروج خشونت از شبكههاي ماهوارهاي و تلويزيون داخلي در كنار بازيهاي رايانهاي خشونتبار سبب ضعف مهارتهاي اجتماعي و عدم كنترل و مديريت احساسات و هيجانات از سوي افراد شده است.