اين روزها خبرهاي مربوط به ماجراي «آب بازي مختلط» در بوستان آب و آتش تهران و چند بوستان ديگر، بهانه اي شده براي راه اندازي موج تهاجمي رسانه اي عليه كشورمان. موجي كه شكلهاي مختلفي هم دارد؛ حمله مستقيم و تند مثل اين تيتر: « آب بازي هم براي جوانان در ايران ممنوع شده است!» يا حمله غير مستقيم با تيتري مثل: «دستگيري در حال جنگ با آبپاش!» يا حمله با تيترها و مطالب طنز مانند: «آب بازي جوانان با پليس!» چند روز پيش يكي از دوستان كه صفحه اي هم در «فيس بوك» دارد و هميشه هم ما را تشويق مي كند كه صفحه اي در اين شبكه اجتماعي راه بيندازيم تا ما هم حرف خودمان را بزنيم و به سهم خودمان عرصه را بر آنهايي كه كارهاي تخريبي انجام مي دهند تنگ كنيم، مي گفت اين جمله با تعداد و سرعت بالا در حال انتشار در فيس بوك است: « ايران سرزميني است كه در آن اسيدپاش ها را مي بخشند و آب پاش ها را مجازات مي كنند». لطفاً يك بار ديگر اين جمله را كه انصافاً بسيار دقيق تنظيم شده و با عمق فراوان هدفش را دنبال مي كند، بخوانيد! همين جمله به ظاهر ساده به اندازه ده ها و بلكه صدها سخنراني طولاني، دامنه و تاثير تبليغي دارد. به راحتي در ذهن شنونده و مخاطب خودش مي نشيند و به دشواري هم فراموش مي شود! حالا از مسؤولان محترمي كه خيلي گرفتار مسؤوليتشان هستند و وقت هم كم دارند، خواهش مي كنم چند دقيقه وقت بگذارند و يك بار با دقت اين جمله را بخوانند و كمي روي آن تأمل كنند. زياد وقت ارزشمندشان را نمي گيرد؛ فقط چند دقيقه! اين جمله را يا يك جوان يا فرد خوش ذوق در داخل كشور، بدون داشتن اهداف منفي و تنها از سر خيرخواهي يا حتي فقط با نگاه به واقعيت جاري كشور نوشته و يا يك فرد بدخواه كشور و مردم. اما در نهايت چندان تفاوتي نمي كند، مهم اين است كه اين جمله و دهها نمونه مانند آن نوشته شده و در حال تكثير و اثرگذاري هستند و مهمتر اين است كه زمينه و شرايط براي نوشته شدن اين جمله فراهم شده است. تأكيد مي كنم: «شرايط». يعني كوتاهي هايي انجام شده كه پيامدش، رخدادي مانند ماجراي بوستان آب و آتش است و نتيجه نهايي آن، دادن خوراك تبليغي مفت و مجاني آن هم از نوع مرغوبش به آنهايي است كه در كمين چنين فرصتهايي نشسته اند.آيا اگر امكان آب بازي با همين تفنگهاي آب پاش را در پاركهايي بصورت جداگانه و به تعداد كافي براي دختران و پسران فراهم مي كرديم باز هم اين ماجرا رخ مي داد؟ مسؤولان فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي، لطفاً توجه كنند كه اگر همچنان بي تفاوت باشند اين اتفاقات بيشتر و بيشتر تكرار مي شوند و آنها هستند كه بايد پاسخگو باشند، زيرا «مسؤولند» و مسؤول يعني كسي كه مورد «سؤال» قرار مي گيرد؛ هم از جانب خدا و هم خلق خدا. اين كه جوانها را به بي اخلاقي متهم كنيم و بلافاصله هم نيروي انتظامي را به ميدان بياوريم، حرف آخر آخر آخر است نه حرف نخست! آقايان! چرا آخرين خاكريز را در اولين مرحله هزينه مي كنيد؟ باور كنيد، بسياري از مسوولان غفلت زده كه خواب تشريف دارند، بيش از اين جوانها مقصرند و بي ترديد بايد مورد سؤال و مؤاخذه قرار گيرند.
مرجع : قدس
نظرات بينندگان: ۱ نظر انتشار يافته ۰ نظر در صف انتشار ۲ نظر غيرقايل انتشار
someone
۱۳۹۰-۰۵-۲۲ ۱۶:۴۳:۰۹
کی گفته در ایران اسید پاش ها را میبخشند ؟
ایران که خدا را شکر قانون داره و تا حد قصاص هم پیش رفت اما خوده فردی که اسید روش پاشیده بود بخشید ...بعدشم من به عنوان یک جوان بیست و چند ساله با آبپاشی یا آب بازی به این شکل مخالفم ... مردی گفتن - زنی گفتن . اینجا ایرانه هر کی میخواد از این کارا کنه یکم پول خرج کنه بره کشورهای دیگه هر کاری دلش خواست بکنه یه راهه دیگش اینه که بره و بر نگرده چون ایران به امثال اینا نیاز نداره ...
درود بر ایران (3634)