چندي است در ميان مسئولان، اعم از قانونگذاران، مجريان، ناظران و حافظان قانون، بحث برخورد با ديشها و لوازم ماهوارهاي سرگردان است. گروهي که هميشه خواهان سادهترين و سريعترين راه و روش بودهاند، خير و صلاح مملکت و نظام و البته بيشتر منافع خويش را در کورکردن چشم ماهواره ديدهاند و همواره تأکيد ميکنند که با اين ابزار شيطاني يا همان دايره زنگي پريسا بختآور بهشدت برخورد شود و از هر راهي که ميتوان بايد نفوذ کرد و اين خلقت ناپاک را از روي بامها، در هر زماني، از صبح تا شام، پاک کرد.
اين دسته که غالباً غيرت ديني دارند و عِرق سياسي استواري هم، بههيچوجه براي ماهواره جنبههاي مثبتي نميبينند و آنرا تماماً زيان و مخرب تلقي و تبليغ ميکنند. گويي فردوسي بيت زير را همصدا با همين گروه سروده:
ز ناپاکزاده مداريد اميد / که زنگي به شستن نگردد سپيد
دسته ديگري هستند که معتقدند براي اين ساخته بشري بايد حق حيات قائل بود و اينهم مثل ساير دستاوردهاي صنعتي جنبههاي مثبت و منفي دارد. بايد چنان فضايي فراهم کنيم و مردم خود را از نظر آگاهي و تعقل به درجهاي برسانيم که خودشان نفع و ضرر را تشخيص دهند و بتوانند حق را از باطل و درست را از نادرست و راست را از دروغ تمييز دهند. اين دسته البته چندان از مردم نااميد نيستند و حتماً دريافتهاند که نبايد خودشان را تافته جدابافته و صدالبته آگاهتر و صالحتر از مردم بهحساب بياورند. بسياري از عقلاي جامعه و نظام برخورد قهري با دستاوردهاي بشري نظير ماهواره را مفيد و موفق نميدانند.
آنان مرتب يادآوري ميکنند که در سالهاي دهه هفتاد نيز در برابر «ويدئو» همين جنگ و جدالها و بگير و ببندها و سختگيريها در زبان و عمل صورت گرفت. روي ديوارها مينوشتيم «ويدئو از بمب اتم هم بدتر است»؛ اما چه شد؟ طولي نکشيد که در پستوي دورترين روستاهاي اين کشور، ويدئو سر برآورد. بهاندازهاي حساسيتها را زياد کردند که لجاجتها گل کرد و اذهان تنها به همان بُعدي سمتوسو يافت که از آن هراس داشتيم.
واقعيت اين است که تأثير مخرب آن کم نبود؛ اما نتوانستيم در برابرش سد ايجاد کنيم. اکنون که نوبت به ماهواره رسيده، اوضاع بهکلي فرق ميکند. مسئولان فقط نگران اخلاقيات مردم
” ضرورت دارد ابتدا علل و عوامل رمندگي مردم از صداوسيماي خودي و افتادن در آغوش ناپاک ماهواره بررسي دقيق شود، آنگاه اقدام گردد “
نيستند، بلکه در سطح گستردهاي، دغدغهها افزايش يافته است.
بيشک خانوادهها کانالهاي مخرب و غيراخلاقي را ميبندند و بيشتر سراغ شبکههاي خبررساني و برنامههاي مفرح، نظير فيلم و سريال ميروند. بيگمان برخي شبکههاي سياسي فارسيزبان اخبار و تحليلهاي خويش را يکسويه و براساس منافع خويش روي آنتن ميفرستند. توي دل مردم را خالي ميکنند و راست و دروغ را هنرمندانه يکجا به مخاطبان تحويل ميدهند.
از اين طرف هم مسئولان صداوسيماي ما تنها در شعار موفق بودهاند. گويي هرکس فقط به اين فکر است که بار خود را ببندد و نميخواهد باري از دوش جامعه و نظام بردارد. در زمينه اطلاعرساني و خبردهي، صداقت و دقت کافي را به خرج ندادهايم.
در ساختن برنامههاي سياسي و اجتماعي و... بسيار ضعيف و يکسويه عمل کردهايم. غالباً مخاطبان خويش را فقط طيف کوچکي از اصولگرايان بهشمار آوردهايم و آن طيف وسيع و تأثيرگذار را که غالباً پرسشگر و منتقد هستند، ناديده گرفتهايم، آنچنانکه سرخورده شده و از سر ناچاري به سراغ ماهواره رفتهاند.
براي نمونه رهبري فرمودند مناظرهها ادامه پيدا کند؛ اما برنامهسازان با کجسليقگي برنامه «ديروز، امروز، فردا» را ترتيب دادند و هر روز از يک گروه و افراد محدود دعوت ميکردند تا سخنان خود را تکرار کنند. لذا به همه ناسزا ميگفتند و برچسب ميزدند و فحشهاي ديروز را امروز تکرار ميکردند و براي فردا، سخنان رکيکتري را تدارک ميديدند و اينگونه بود که اين برنامه هم با استقبال مخاطبان مواجه نشد.
در زمينه ساير برنامههاي سرگرمکننده هم وضعيت چندان جذاب و اميدوارکننده نيست. بنابراين ضرورت دارد ابتدا علل و عوامل رمندگي مردم از صداوسيماي خودي و افتادن در آغوش ناپاک ماهواره بررسي دقيق شود، آنگاه اقدام گردد. هجوم به پشتبامها و شکستن لوازم و تجهيزات مردم و يا برداشتن آنها شايد سادهترين راهکار باشد؛ اما الزاماً بهترين و موفقترين نخواهد بود. به همين سبب فرماندهي ناجا بهدرستي گفته که دست نگهداريد.
پيامدهاي منفي اين رفتار چيزي جز ايجاد بغض و کينه نخواهد بود، بهويژه آنکه در ميان مردم شايعه شده که برخي آقازادهها ابزار و تجهيزات جديدتري براي دريافت ماهواره وارد کردهاند و جمعآوري ديشها و ساير تجهيزات ماهوارهاي مردم براي اين است که بتوانند وسايل جديد خود را بفروشند. بهاصطلاح اگرچه با اين کار پنبه اعتماد مردم زده ميشود و نان آنان آجر ميگردد؛ اما نان گروهي در روغن است.
مرجع : روزنامه ابتكار
نظرات بينندگان: ۱ نظر انتشار يافته ۰ نظر در صف انتشار ۰ نظر غيرقايل انتشار