چرا صدا و سیما تلاش نمیکند جاذبهای برای جوانها داشته باشد
دکتر حسین باهر *
اگر تلویزیون ملی برنامههای خوبی برای تماشا پخش کند، اولویت اول مردم خواهد بود، اما این که مدام دونفر پشت یک میز نشسته باشند جذابیتی برای مخاطبان ندارد
تاريخ انتشار: يکشنبه ۶ فروردين ۱۳۹۱ ساعت ۱۹:۲۳
امروزه به دلیل گسترش رسانههای مختلف بازار کتابخوانی کساد شده است ولی وجود کتابهای خوب و تبلیغ آنها در رسانهها توسط اهل نظر بازهم میتواند به گسترش کتابخوانی کمک کند. در مناطقی از تهران کتابسراهایی هست که جلساتی برای گفتوگو با نویسندگان برگزار میشود. در این جلسهها افرادی که کتابهای نویسنده حاضر در جلسه را خواندهاند، سؤال هایشان را از او میپرسند که این کار باعث ایجاد شوق مطالعه در جوانها میشود. تصور من این است که اگر اینکار در تمام محلهها انجام شود خیلی خوب است. در صدا و سیما هم به نظر من باید چنین کارهایی انجام شود. مثلاً از قبل اعلام شود که فلان نویسنده در فلان روز مهمان برنامه است و افراد سؤالاتشان را میتوانند بپرسند. این کار به جذب شدن جوانان به کتابخوانی کمک میکند. در ضمن باید مزایای کتابخوانی را به جوانها بگوییم و اینکه استفاده از کتاب با استفاده از بقیه رسانهها بسیار متفاوت است.
در حقیقت هر حوزهای یک منبع اصلی دارد. مثلاً کشتی از زورخانهها سرچشمه میگیرد یا مادر سینما هنر تئاتر است. کتاب هم مادر تمام رسانههاست. رسانههای دیگر ممکن است محفوظات ما را زیاد کنند اما معلومات ما را لزوماً زیاد نمیکنند و اتفاقاً بچهها را به تنبلی ذهنی عادت میدهند. بچهها عادت میکنند هر سؤالی دارند فقط با فشار یک دکمه پاسخ را جلوی خودشان داشته باشند و از اندیشیدن باز میمانند. فکر میکنم وظیفه دارم به دانشجویانم نحوه فکر کردن، زندگی، کتاب خواندن و کتابهای خوب را معرفی کنم تا علاوه بر کتابهای درسی از کتابهای دیگر هم استفاده کنند.
شما نمیتوانید ماهواره را به رختخواب ببرید ولی کتاب را میتوانید با خود ببرید. یکی از توصیههای من این است که وزارت ارشاد اجازه بدهد کتابهای مردم پسند بیشتر منتشر شود.بسیاری از کتابهایی که امروزه منتشر میشوند کتابهایی تکراریاند که مجانی هم توزیع میشود ولی کسی سراغشان نمیرود. به جای آن باید کمک شود کتابها با جاذبه بیشتر و امروزیتر و با آب و رنگ بیشتر و قیمت ارزانتر تولید و توزیع شود. قیمت ارزان به افزایش استقبال از کتاب کمک میکند. چون بیشتر خوانندگان کتاب، جوانها هستند و جوانها هم معمولاً خیلی پولدار نیستند. مسئولیت وزارت ارشاد و صدا و سیما در این قضیه خیلی سنگین است.
همانطور که نهادی برای نمازجمعه وجود دارد باید نهادی هم برای کتابخوانی دایر شود تا در این زمینه فکر و تحقیق کنند. باید تلاش شود ارزش علم و دانش برای افراد پررنگ شود متأسفانه امروز داشتن معلومات یک ارزش به حساب نمیآید و به همین دلیل کسی برای بیشتر شدن آن تلاش هم نمیکند. الآن در کلاسها هر سؤالی میپرسید جواب دانشجویان سکوت است. یعنی از ابتداییترین مسائل رشته درسیشان هم اطلاع ندارند. فرد فقط دنبال نمره است. همه این مسائل باید در میزگردهایی بررسی شود و فکر میکنم شورای عالی انقلاب فرهنگی باید به عنوان متولی جلو بیاید و این همان بحثی است که با عنوان کرسیهای آزاداندیشی مطرح میشود. باید بررسی شود تا دلایل این بیتفاوتیها مشخص شود و با معلولها برخورد کنند.
در برنامههای صدا و سیما نشانهای از تلاش برای این قضیه نمیبینم مگر برنامههایی که به معرفی کتاب مربوط میشود، ولی اینکه چقدر این برنامهها، بینندهها و بویژه جوانها را جذب میکند، جای سؤال است. البته سؤال اول این است که جوانها چقدر صدا و سیما را نگاه میکنند. چرا صدا و سیما تلاش نمیکند جاذبهای برای جوانها داشته باشد تا در لابهلای آن اینگونه مسائل فرهنگی هم مطرح شود.
صدا و سیمای ایران در شرایط رقابتی سختی با جهان قرار داشته و حدود 90 کانال خارجی درباره ایران به زبانهای مختلف وجود دارد. ما برای برتری در رقابت با شبکههای خارجی باید برای مثال از فارسیوان درس بگیریم و فکر کنیم چرا این شبکه جاذبه دارد؟ محتوای این شبکهها مزخرف است اما شکل، رنگ، نور و موسیقی مورد استفادهشان در حداکثر زیبایی و جذابیت، معانی مورد نظر خود را به مخاطب منتقل میکند. مطمئن باشید اگر تلویزیون ملی برنامههای خوبی برای تماشا پخش کند، اولویت اول مردم خواهد بود، اما این که مدام دونفر پشت یک میز نشسته باشند جذابیتی برای مخاطبان ندارد. بویژه که از کارشناسانی دم دستی برای این برنامهها استفاده شود. در حقیقت باید گفت دافعه شبکههای داخلی عاملی برای جاذبه شبکههای بیگانه میشود.