چرا سرانه مطالعه كتاب در كشور فقط 18 دقيقه در روز است؟
وزارت ارشاد اسلامي بجاي مشوق و تسهيل مسير جهت توليد و ارائه كتاب به بازار فرهنگي، بيشتر نظر به مميزي يا بخوانيد «مانع تراشي» داشته است
تاريخ انتشار: پنجشنبه ۱۷ شهريور ۱۳۹۰ ساعت ۱۲:۱۹
نويسنده : ابوالقاسم قاسم زاده
چند ماه قبل مديران و مسئولين كتابخانهها به همراه وزير ارشاد اسلامي ديداري با رهبري معظم انقلاب داشتند كه پس از گزارش وزير، رهبري از سرانه مطالعه كتاب در كشور و مشكلات تهيه كتاب در سبد نيازهاي خانوادهها ابراز نگراني كردند و آن را براي كشوري كه سابقه ديرينه تمدني دارد نامناسب دانستند. از آن پس وزير ارشاد در چند سخنراني خود از برنامهريزي و تصميم به افزايش سرانه مطالعه در سطح كشور از سوي وزارت ارشاد اسلامي خبر داد.
روز سهشنبه آقاي دكتر سيدمحمد حسيني وزير ارشاد در گفتوگو با خبرگزاري ايرنا بار ديگر يادآور شد، سرانه مطالعه كتاب در كشور 18 دقيقه در روز است و اين ميزان مطالعه براي ايران كشوري با پيشينه درخشان و داراي فرهنگ غني و اصيل بسيار كم است.
برخي از مراكزي كه بصورت حرفهاي آمارهاي فرهنگي ارائه ميدهند و از ميزان سران مطالعه كتاب ارقامي را اطلاع دادهاند، ميزان سرانه مطالعه هر ايراني در روز را از همين رقم 18 دقيقه نيز پايينتر ارزيابي كردهاند، اما همين رقم هم ما را در رده يكي از پايينترين كشورها در نسبت سنجي ميزان و سرانه مطالعه كتاب در جهان نشان ميدهد.
اگرچه در تعريف وظايف دولت، وزارت ارشاد اسلامي سكاندار فرهنگ در كشور است اما اهل انديشه و فرهنگ بخوبي ميدانند كه اين تعريف و شرح وظايف و حدود اختيارات آن،چنان نيست كه وزير ارشاد اسلامي به تنهايي و از درون تشكيلات وزارت ارشاد قادر به حل همه مشكلات و كمبودهاي فكري و فرهنگي در كشور باشد.
موضوع كتاب و كتابخواني و مشكلات آن اگرچه يكسر آن به وزارت ارشاد اسلامي وصل و بسته است، اما سرهاي ديگري نيز دارد كه از اهميت كمتري نيز برخوردار نيستند. شمارش آن را تنها به ذكر جملاتي بسنده ميكنم.
1ـ جايگاه نخبگان و انديشمندان در نظام حكومتي و در جامعه.
2ـ مشكلات مادي و بهتر بنويسيم مالي و معيشتي زندگي براي اغلب كساني كه قادر به توليد انديشه و يا نگارش كتابند.
3ـ فقدان آرامش مالي در سبد معيشتي جامعه و دغدغه تهيه حداقل مايحتاج ضروري براي خود و خانواده.
4ـ رخوت فضاي تبليغاتي و تشويقي براي مطالعه كتاب و ارزش دانستن.
5ـ كمبود برنامه براي فرهنگسازي كتابخواني از سطح ابتدايي آموزش و پرورش تا سطح آموزش عالي. بجاي دانستن، مدرك گرفتن با هر ضريب ندانستن روال گرديده است.
6ـ فقدان فضاي آزاد براي نقد سالم انديشه و انديشهورزي.
7ـ فقدان رقابت در توليد انديشه و ارتقاء آن در سير زماني.
8ـ تجربه تلخ از وزارت ارشاد در طول سالها براي نويسندگان و توليدكنندگان انديشه و كتاب.
وزارت ارشاد اسلامي بجاي مشوق و تسهيل مسير جهت توليد و ارائه كتاب به بازار فرهنگي، بيشتر نظر به مميزي يا بخوانيد «مانع تراشي» داشته است. اين روال امروز براي كساني كه جهت گرفتن مجوز چاپ كتاب به اين وزارت خانه مراجعه دارند، بجاي آسودگي خاطر، همواره با ترس و لرز است.
9ـ آشفتگي و دلسردي ناشران كتاب و بجاي صرفه اقتصادي، هزينه سازي براي آنها. تا آنجا كه در اين روزها ورشكستگي برخي از ناشران با سابقه خبر ساز شده است.
10ـ بيتحركي مراكز عمومي كتابخانهها و ميزان پائين مراجعهكننده به آنها كه اندك اندك سوت و كور شدهاند و مبدل به انبارداري كتب گرديدهاند.
11ـ سامان نداشتن توليدات كتب براساس نيازهاي جامعه و بخصوص در ترجمه آثار خارجي و تبيين برنامهريزي و هدفمندي براي آن.
12ـ تلاطم اقتصادي با شاخص بيكاري و تورم، اثرات تخريبي آن بر شاكله فرهنگ كشور و بخصوص بر جايگاه كتاب در ميزان تفكر و انديشهورزي جامعه.
13ـ گسل ارتباطي جامعه با نخبگان و انديشهورزاني كه توان توليد فرهنگي دارند.
14ـ كمبود روابط فرهنگي با ديگر كشورهايي كه صاحب توسعه فرهنگياند.
15ـ احساس غلط بينيازي از «يادگيري» و «آموختن» لاجرم ضعف مسئوليتپذيري جامعه.
16ـ منفك و جدا، جدا بودن همه ارگانها، نهادها و سازمانهايي كه مسئوليت و وظيفه سامان بخشي به ارتقاء كمي و كيفي توليد كتب و يا افزايش سرانه مطالعه در سطح كشور را به عهده دارند.
***
اگرچه اين شمارش و جملات در حد يك نوشته كوتاه در روزنامه است و اگر پاي صحبت كارشناسان و همه اهالي قلم و ناشران بنشينيد، شمارش آن بسيار افزونتر خواهد شد، اما در پايان تذكري به خود و وزير ارشاد اسلامي دارم كه رهبري معظم انقلاب درد را عيان كردند، براي درمان آن كه بدون ترديد در صورت درمان موجب تحول فرهنگي در كشور خواهد شد و ما را از افسوس 18 دقيقه با كتاب از فقر يادگيري و آموزش نجات ميدهد، نه تنها رشته كردن مشكلات با شمارش جملاتي كه در اين نوشته آمد و يا وعده وزير محترم ارشاد اسلامي براي تصميم به برنامهريزي داده شده است، به حل اين مشكل منجر نميشود بلكه مدتي نقد ميگردد و كمتر حاصلي از اين نقد را جامعه ميبرد.
كتاب با انديشه ارتباط وثيق دارد. اصحاب انديشه را براي حل مشكل بخوانيد تا برنامهريزي و اجراي آن ثمره مطلوب دهد.