آقايان بازاري، لطفا کمي انصاف!
اميرحسين حديدي زواره
سياست روز , 17 آبان 1391 ساعت 16:58
در تمامي استفتائات، آمده است که فروش کالا با قيمتهاي غيرمعمول بيانصافي است و يادآور ميشود که آدم بيانصاف مورد غضب الهي است
يکشنبه گذشته در يکي از برنامههاي اقتصادي و پربيننده سيما وقتي در بخشي که با عنوان اخلاق کسب و کار اجرا ميشده، دو نفر از روساي اتحاديههاي صنفي به عنوان ميهمان روي خط تلفني برنامه آمدند، جملاتي را مطرح کردند که پيش از آنکه حکايت از رعايت اخلاق داشته باشند به تعبير احاديث و فتواي علماي دين، حکايت از بيانصافي داشت.
مجري، وقتي از اين دو نفر خواست که دلايل افزايش قيمتهاي ناگهاني در حوزه کاري خودشان را توضيح دهند، متاسفانه اينگونه توجيه کردند اگر امروز يک فروشنده کالاي خود را با قيمت قبل و به عبارتي با دلار (مثلا ۱۲۲۶) بفروشد، فردا مجبور است. همين کالا را با قيمت بالاتر يعني با دلار ۳ هزار و ۵۰۰ توماني بخرد تا بتواند، آنرا جايگزين کند و اين معنايي جز کاهش سرمايه اوليه و ضرر و زيان فروشنده ندارد. پس درچنين شرايطي يا نبايد کالايي فروخته شود و يا بايد کالا را با بالاترين رقم سود و به نحوي فروخته شود که پوشش ضرر و زيان احتمالي فروشنده را بدهد.
متاسفانه بلافاصله پس از اين جملات بود که توسط حاضران در استوديو که آنها هم از فعالان بازار بودند، اعلام شد که اين اتفاق هماني است که اين روزها از سوي بيش از ۹۰ درصد تجار و بازاريان اجرا ميشود.
در نگاه نخست شايد اين اتفاق با حساب بازار و به قولي ۲ تا چهار تا، سازگار باشد و هر آدمي که سرش به حساب باشد آنرا، تصديق کند اما در اين رابطه به نظر ميرسد که ذکر چند نکته ضروري ميباشد:
۱ـ آقايان و بازاريان محترم، پس خوب است که در کنار اين توجيه اقتصادي خودتان، توجيه ديگري بيابيد تا بتوانيد اينگونه حساب و کتابها را هم با حديث (الکاسب حبيبا...؛ کاسب دوست خداست) که دائم از سوي همکاران شما براي بالا بردن مرتبه کاري، استفاده ميشود مورد سوء استفاده قرار ميگيرد جمع ببنديد. زيرا دوست بايد آيينه دوست خود باشد و بيانگر صفات وي. حال اين سوال پيش ميآيد که آيا چنين رفتاري، ميتواند بيانگر صفات الهي باشد؟
۲ـ آقايان کسبه و بازاري انگار فراموش کردهاند که تا همين چهار، پنج دهه قبل، بزرگان بازار تا مکاسب نميخواندند و به عبارتي حلال و حرام خريد و فروش را به درستي ياد نميگرفتند، اصلا اقدام به شروع تجارت نميکردند و در واقع به دليل همين امر است که اکثر قريب به اتفاق مدارس و حوزههاي علميه در سراسر کشور يا داخل بازار اصلي شهر قرار گرفتهاند و يا با فاصلهاي اندک از آن. حال يادآور ميشود، آيا بهتر نيست اهالي فعلي بازار هم به رسم پيشينيان خودسري به اين مدارس و کتب ديني بزنند و رفتار امروز خودشان را با ترازوي دين بسنجند؟
۳ـ درست است که مطابق متون ديني و فتواي اکثر قريب به اتفاق فقها، کاسب مجاز است کالاي خود را به هر قيمتي که مي]خواهد بفروشد اما بلافاصله در تمامي استفتائات آقايان، آمده است که فروش کالا با قيمتهاي غيرمعمول بيانصافي است و يادآور ميشود که آدم بيانصاف مورد غضب الهي است.
۴ـ به علاوه نکته ديگري که دراين گفتگو به صراحت بر آن تاکيد شد، موضوع گرانفروشي و احتکار است. گرانفروشي، زيرا مطابق قانون صنعتي فروش هر کالايي با سودي بالاتر از سود تعيين شده براي عمدهفروشي و خردهفروشي نوعي گرانفروشي بوده و ميتواند مورد تعزير قرار بگيرد. به علاوه انبار کالا و امتناع از فروش آن هم احتکار محسوب ميشود که اين موضوع هم خلاف شرع است و هم خلاف قانون است.
۵ـ بدون شک در اين روزها به هم ريختگي نرخ ارز، شرايطي فراهم کرده که زمينهساز افزايش قيمتها شده است از يک منظر شايد در اين زمان اگر کسي نتواند حساب۲، ۲ تا چهار تاي دقيقي داشته باشد دچار ضرر و زيان هنگفتي ميشود اما از منظر ديگر که همان منظر اسلام است، اگر انصاف چاشني کسب و کار نشود، زيان دائمي به سراغمان ميآيد.
کد مطلب: 5256
آدرس مطلب: http://titronline.ir/vdcj.ieifuqe8msfzu.html?5256