تيترآنلاين - عباسی: اینکه گفته می شود برخی ولایت پذیرند و برخی نه، غلط است - نسخه قابل چاپ

عباسی: اینکه گفته می شود برخی ولایت پذیرند و برخی نه، غلط است

19 آذر 1389 ساعت 19:41

اگر قرار بود ظهور اینگونه تحقق بیابد چرا صد سال قبل اتفاق نیفتاد. ما منتظر ظهور هستیم او منتظر آمدن ما است


نشست هشتم دوره انتظار با حضور حسن عباسی رییس مرکز بررسی های دکترینال امنیت بین الملل در دانشگاه صنعتی شریف برگزار شد.

عباسی گفت : یکی از بسترهای اصلی بصیرت بخشی فلسفه تاریخ است و یکی از ضعف های اصلی هم به عدم شناخت بن‌مایه های فلسفه های تاریخ برمی گردد.

وی ادامه داد: نگاهی که در فلسفه تاریخ در اختیار ما است فلسفه تاریخ مورد نظر هگل است در اندیشه او مفهومی وجود دارد به نام گاینست که فراتر از روح و ذهن است و هول سه واژه کلیدی سنجش می شود. مفهوم اول اصالت‌جو است که اساس نگاه به گاینست است.

وی درباره مفهوم دوم گفت: مفهوم دوم انتقال شناسی است. روند نوسانی و سینوسی بین پدیده نو و کهنه یا سنت تجدد. در انتقال شناسی هگل تاریخ مبتنی بر گردش ثانیه ها و سال ها نیست. تاریخ انتقال از یک انگاره اجتماعی نو به کهنه و مجددا کهنه به نو است. که به این در فلسفه تاریخ انتقال شناسی می گویند.

عباسی ادامه داد: از اینجابه بعد نگرش تاریخی بوجود می آید این روح کلی زمانی که همه عالم واجد این روح است و همه انسان ها در آن روح قرار دارند و اگر شامل آن نباشد در واقع از تاریخ خارج شدند. یعنی چاره ای نیست که از سنت به مدرنیسم و سپس پست مدرنیسم و حال ترنس مدرنیسم وارد شویم. در دوره ترنس مدرنیسم اصالت از آن انسان نیست بلکه از آن شیطان است.

این تحلیلگر مسائل سیاسی در تشریح دوره ترنس مدرنیسم گفت: در قرون وسطی اصالت از آن خدا است که البته یک برداشت جعلی است. در دوره مدرنیته اصالت به بشر منتقل می شود اما این بشر لفظ عام است پس از این دوره اصالت خود مطرح می شود یعنی خود من، خود تو، یعنی به دوره خودمرکز مداری وارد می شویم.
این دوره ای است که در دوره پست مدرنیسم سر غرب آمد اما همیشه اینطور نیست که این «خودها» اختیارشان دست عقلشان باشد. بسیاری از این خودها اختیارشان در دست نفس و هوایشان است، لذا غرب وارد مرحله اصالت شیطان یا ترنس مدرنیسم شد چون هوای نفس انسان را کسی جهت می دهد که به تعبیر ادیان ابراهیمی شیطان نامیده می شود. از سال 2000 مفهوم اصالت شیطان رایج می شود که همان ترنس مدرنیسم است.

رییس مرکز بررسی دکترینال امنیت بدون مرز، این حرکت سینوسی نو و کهنه بعد از 200 سال از دوران هگل چهار مرحله انتقالی داشته و در ترنس مدرنیسم منتظر شیطان موعودی به اسم لوسیفر است. لوسیفر شیطانی است که نظم پسینی ایجاد می کند. تجلی بروز آن را در اولین فیلم ترنس مدرن یعنی کنستانتین می بینیم که بیماری هایی که در کنستانتین است توسط لوسیفر درمان می شود و گابرئیل یا جبرئیل در مواجه با او بال هایش می سوزد و ناکام می ماند.

وی در تصریح تلقی شیعه از تاریخ گفت: شیعه تلقی دیگری از تاریخ دارد در این نگاه از چند اصل دینی دو اصل نبوت و امامت مطرح است. یعنی برای شیعه زمان یک ابتدا دارد، یک انتها. زمان با آدم(ع) در صفر تاریخ آغاز می شود تا در میانه مسیر که نبوت ختم می شود. در قضیه غدیر با ختم رسالت، امامت آغاز می شود که تا انتهای زمان این قسمت دوم استمرار دارد. پس دو اصل شیعه یعنی نبوت و امامت پایه و اساس مفهومی هستند که با نگاه هگلی متفاوت است. در نگرش شیعه گذر زمان و حرکت از کهنه به نو مطرح نیست نوعی تکامل در سیر ادیان رقم خورده و حال معمارانی لازم است که نقشه کتاب آسمانی آخرین پیامبر را اجرا کنند. که نام این معماران ائمه(ع) است. در مبحث امامت کار با ولایت حضرت علی(ع) در مبحث غدیر آغاز می شود اما کودتای سقیفه امکان تحقق این امر مهم را فراهم نمی کند. مسیر حرکت ائمه ادامه دارد تا در زمان امام باقر(ع) و امام صادق(ع) نهضت نرم افزاری و برگزاری کرسی های آزاداندیشی و نظریه پردازی به راه می افتد. سیستم این حرکت را برنمی تابد و امام هفتم را از ترس ادامه این مسیر زندانی می کند.
عباسی در تشریح حرکت امام موسی کاظم(ع) گفت: حضرت فرزندان خود را در یک شعاع 3 هزار کیلومتری برای تبیین دین و ارسال پیام اعزام کردند. در جایی مثل طوس با امام رضا(ع) در تهران با امامزاده صالح(ع) در رشت با دو سیده خانم و حتی تا آسیای میانه و یمن و مصر فرزندان ایشان هستند. خلفای بعدی متوجه شدند این خاندان چه آزاد باشند، چه زندانی به حرکت خود ادامه می دهند. بنابراین سه امام بعدی تحت کنترل کامل قرار گرفتند. پس از آن غیبت صغری و کبری رخ داد که می بینید مسیر امامت تمام نمی شود و نواب اربعه کار را ادامه می دهند.

رییس مرکز بررسی دکترینال امنیت بدون مرز، گام سوم پس از حرکت نواب اربعه را مربوط به حرکت زیرزمینی شیعیان دانست و گفت: این حرکت زیرزمینی راز شیعه است. در قم ابن قولویه حرکت را آغاز می کند و در ری این شیخ صدوق حرکت را ادامه می دهد. یعنی حرکت شیعه با 61 زعیم ادامه پیدا می کند. علامه حلی وحید بهبهانی دو علامه مجلسی میرداماد محقق کرکی و کرکی ثانی، شیخ بهائی تا مقدس اردبیلی، کاشف القطا و... و امام خمینی(ره) و آیت الله خامنه ای به عنوان 61 زعیم شیعه را در یک حرکت زیرزمینی اداره می کنند.

وی با اشاره به نهضت تنباکو گفت: در این زمان قدرت عالمان شیعه با فتوای میرزای شیرازی آشکار می شود پیش از این شاه طهماسب حکم حکومتی خود را از محقق کرکی می گیرد و به تدریج نمازها و نشانه های فرهنگ شیعه در جامعه ظاهر می شود. مثل مسجدهایی که دو گلدسته دارند که در بالای آنها سه نوبت در روز اذان داده می شود و در آنها ذکر «اشهد ان علی ولی الله» سر داده می شود.

عباسی به جایگاه مراکز علمی دینی در کشورهای منطقه اشاره کرد و گفت: در ترکیه و مصر این مراکز به عنوان زیرمجموعه های حکومت قرار می گیرند. اما آیت الله حائری شیرازی موفق می شود حوزه را مستقل از حکومت حفظ کند. پس از ایشان آیت الله بروجردی با احیای مجدد حوزه علمیه 700 شاگرد و طلبه ای تربیت می کند که مراجع امروز از میان همان ها هستند. در واقع ایشان نهضتی فرهنگی دارد و حتی حرکت های سیاسی را برنمی تابد. بخشی از اینها با نفر شصتم یعنی امام خمینی(ره) زمینه بروز جامعه اسلامی را فراهم می کند.

این تحلیل گر مسائل سیاسی، انقلاب سال 57 را استمرار حرکت انبیاء دانست و گفت: نفر شصتم زعامت شیعه را عهده دار می شود کسی که برای استمرار حرکت مسأله اش مثل فلسفه صدرایی «وجود» نیست، بلکه «حضور» است؛ در محضر است.

رییس مرکز بررسی دکترینال امنیت بدون مرز، در مقایسه دستاوردهای این 61 زعیم گفت: هر یک از این زعما در جایگاه خود ظرفیت سازی کرده اند و این طور نیست که بگوییم مثلا حرکت امام خمینی(ره) در پیروزی انقلاب اسلامی مهم تر از اقدام علامه مجلسی در جمع آوری بزرگترین دایرةالمعارف تاریخ بشری تا آن زمان است. پس اگر دامنه حرکت علی(ع) در کوفه محدود بود این دامنه وقتی به دوران میرزای شیرازی می رسد طوری می شود که او از نجف حکم می کند و در خانه ناصرالدین شاه قلیان ها را می شکنند و این در زمان نفر شصتم به جایی می رسد که جهان را تکان می دهد. مسأله روی ظرفیت سازی است.

وی تاکید کرد: چگونه شیعه ای که زمان مروان امنیت جانی نداشت امروز مقابل تمام ابرقدرت ها می ایستد.

عباسی با اشاره به دوران حاضر گفت: زعامتی که در نفر شصت و یکم وجود دارد کاملا شبیه شیوه زعامت امام پنجم و ششم است. یعنی نضعتی کاملا علمی و فرهنگی. لذا برخلاف نظر بسیاری از جامعه شناسان معتقدند انقلاب ما از زمان عدم تحقق غدیر شروع شد و تا ظهور حضرت حجت ادامه دارد. امروز 5 روحانی با عمامه مشکی بزرگترین خشکی جهان را یعنی آسیا و اروپا تحت سیطره گرفته اند. در ضاحیه لبنان سیدحسن نصرالله، در عراق آیت الله سیستانی که جلوی تمام حیثیت تمدن غرب می ایستد و کاری می کند که بعد از هزار و 200- 300 سال برای اولین بار حاکمیت شیعی سرکار می آید و در ایران و افغانستان و پاکستان و شبه قاره هند هم به همین ترتیب.
رییس مرکز بررسی دکترینال امنیت بدون مرز، انتظار منحصر در عصرهای جمعه را غلط دانست و گفت: اگر قرار بود ظهور اینگونه تحقق بیابد چرا صد سال قبل اتفاق نیفتاد. ما منتظر ظهور هستیم نه منتظر آمدن. یعنی ما می رویم به سمت او. ما منتظر ظهوریم او منتظر آمدن ما است.

این تحلیل گر مسائل سیاسی تصریح کرد: در سال 57 مردم ایران یک قدم به سمت او رفتند نتیجه شد انقلاب اسلامی. در سال 85 هم مردم لبنان یک قدم به جلو رفتند نتیجه شد پیروزی حزب الله و اگر یک میلیارد و اندی مسلمان در سختی قرار دارند به دلیل آن است که این یک قدم را جلو نیامدند.

وی در تشریح مقابله امپراتوری شرق و غرب گفت: این دو تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در تقابل با هم بودند اما با فروپاشی امپراتوری شرق، غرب مقابل مهمترین چالش خود یعنی انقلاب اسلامی قرار گرفت که این ناشی از ظرفیت سازی شیعه در طول تاریخ است. حرکت گام به گام 32 سال گذشته ما مسأله اصلی است. انقلاب اسلامی در شرایطی پابه میدان گذاشت که نه شرق کمونیستی را می پذیرفت و نه غرب کاپیتال را. امام(ره) اولین سوالی که مطرح کرد این بود نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی.

رییس مرکز بررسی دکترینال امنیت بدون مرز، با اشاره به الگوی پیشرفت ایرانی- اسلامی گفت: تبیین این الگو، تبیین سیستم عامل در حوزه های مختلف است. پیش از این دو سیستم عامل در دنیا مطرح بود. یکی مارکسیسم و یکی لیبرالیسم. اما وقتی اینها را نفی می کنید باید شعار جایگزینتان مشخص شود. امام می گوید: نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی. دهه اول انقلاب ما، دهه نفی است. در دهه دوم قرار است مشخص شود جمهوری اسلامی چیست اما تبیین جمهوری اسلامی به دست روشنفکرانی می افتد که گروهی سنگ سنت را به سینه می زنند و گروهی مدرنیسم را و شما می بینید که در این سال ها مقاله ها و همایش های زیادی به موضوع تقابل سنت و مدرنیسم می پردازد. یک دهه از عمر جمهوری اسلامی را با مجادلات بیهوده هدر دادند که به این دهه، دهه حیرت می گویند.

عباسی دهه سوم را دهه پارادایم تفکیک نامید و گفت: در این دوران معلوم می شود سنت و مدرنیسم هر دو درون پارادایم اصالت بشر قرار گرفتند. پس در این دوره قرار است از پارادایم خداگرایی یا تئوئیسم جدا شوند. اینجا مسأله حقوق بشر مطرح می شود که آن هم حقوق بشر قرآنی نیست.

این تحلیل گر مسائل سیاسی حرکت اومانیسم و تئوئیسم را به یک اتوبان دوطرفه تشبیه کرد و گفت: تا پیش از فروپاشی شوروی آمریکا خود را به عنوان نماد دین معرفی می کرد چون در برابر شوروی ملحد آمریکا حداقل نماد مذهبی مثل کلیسا داشت. اما پس از فروپاشی شوروی مشخص شد که آمریکا دیار الحاد است و به تعبیر نیچه خدا در این دیار مرده است. حال از دوسو دو حدیث قدر از حیث نرم افزار مقابل هم قرار می گیرند.

وی دهه چهارم را با عنوان دهه پارادایم تشخیص معرفی کرد و گفت: در قطاراومانیسم 4 واگن وجود دارد که از سنت تا ترنس مدرن به ترتیب قرار گرفته اند. در اینجا دو سوال مطرح می شود که بعد از ترنس مدرن چه واگنی باید قرار بگیرد و اصلا مقصد این قطار کجاست. مبتنی بر اندیشه هگل هیچ اومانیستی نمی تواند پاسخ دهد در حالی که در قطار الهی چهار واگن سنت سیئه، سنت الهی، سنت حسنه الهی(عترت) و واگن چهارم یعنی تعالی قرار گرفته است. این دو قطار چون برخلاف یکدیگر هستند معیارشان در آیةالکرسی مشخص شده است.

رییس مرکز بررسی دکترینال امنیت بدون مرز، با اشاره به آیةالکرسی گفت: در این آیه آمده خدا ولی کسانی است که از ظلمات(مبدأ) به نور(مقصد) خارج می شوند و (یک) ولی دارند (و برعکس) و کسانیکه کفر می ورزند اولیائشان(یک ولی ندارند) طاغوت است و به سمت ظلمات متکثر حرکت می کنند.

این کارشناس مسائل سیاسی تصریح کرد: سوال پیش می آید که آیا نمی شد این تقابل را پیش از این مطرح کرد. پاسخ این است که چرا ولی باید ابتدا ظرفیت سازی می شد. امروز منتقدان جریان مدرن از زیر دو سوالی که مطرح شد نمی توانند فرار کنند اما در این سو رقیب جدی ای پیدا شده که هم مقصد شفاف دارد و هم مسیر شفاف. پس معلوم می شود دعوای تئوئیسم و اومانیسم در ولایت است.

عباسی تاکید کرد: اینکه گفته می شود برخی ولایت پذیرند و برخی نه، غلط است. چون بنابر آیات قرآن در انسان بخشی وجود دارد به نام شقاف که شقاف محل حب و بغض در قلب انسان است. پس شما به هرکسی که حب بورزید ولایت شما زیر سایه او است. پس انسان به ماهو انسان به دلیل وجود شقاف در خود ولایت پذیر است ولی نوع ولایت متفاوت است.

وی دعوای اصلی را دعوای ولایت خدا یا طاغوت دانست و گفت: در واقع مهدویت انگاره ای در مسیر انتظار است انتظاری که از عدم تحقق غدیر شروع شده و 61 زعیم در این مسیر حرکت کردند. برای اولین بار در حکومت بشر 31 سال از یک حکومت دینی می گذرد که توسط زعمایی اداره شده که در دهه چهارم قرار است الگوی این سیستم دقیقا مشخص شود.

رییس مرکز بررسی دکترینال امنیت بدون مرز، به دشمنان درباره الگوی پیشرفت ایرانی- اسلامی هشدار داد و گفت: بسیاری از اجزا و ارکان این مسیر قبلا تهیه شده و الان فقط در حال علنی شدن است یعنی شیعه خیلی زرنگ تر از آن است که اصرار خود را زودتر از موعد فاش کند.

این کارشناس مسائل سیاسی در تشریح مشکل غرب با مهدویت گفت: یکی از مشکلات این است که این فرهنگ ترک زندگی و نرم افزار دارد. چین با وجود تمام پیشرفت اقتصادی رقیب تمدن غرب نیست چون از همان نرم افزار آمده است. آن روز که سیطره تکنولوژی جای تفکر را در غرب گرفت، غرب از مرحله دکترین عبور کرد و به مرحله تنت رسید.

عباسی 5 مرحله تفکر در اندیشه یونانی را توضیح داد و گفت: در مرحله اول اندیشه به مثابه گمان است. پس از آن به صورت غبار و ایده درمی آید. در گام سوم به شکل خمیری در می آید که می تواند شکل بگیرد و به نام دکترین معروف است. اگر این خمیر مثل کلوخ شد به آن تنت می گویند که انعطاف ندارد. وقتی از تنت عبور می کند به دگما می رسد که همان معنای تحجر است. امروز در متون استراتژیک مرکز استراتژی آمریکا از لفظ تنت استفاده می شود و این یعنی آغاز سراشیبی غرب چون دیگر هیچ انعطافی ندارد و چیز جدیدی از آن برنمی آید.

وی درباره فرهنگ انقلاب اسلامی گفت: با آغاز جنبش نرم افزاری و نهضت تولید علم فرایندی در جامعه ما رقم می خورد که در افق هزار و 414 موفق می شود آنهم زمانیکه لیبرالیسم آخرین نفس های خود را می کشد.

به گزارش برنا، رییس مرکز بررسی دکترینال امنیت بدون مرز، تاکید کرد: لیبرالیسم دیگر حرفی برای زدن ندارد. امروز برای صادر کردن غرب از موشک و بمب استفاده می کنند و نزدیک ترین دوستانش دیکتاتورهای کشورهای عربی هستند. شما آژانس اطلاعاتی- امنیتی آمریکا را ببینید که تمام شئون زندگی مردم خود را کنترل می کند. کدام لیبرالیسم و آزادی. کسی در ایالت متحده جرأت نفی داروینیسم را ندارد چون به سادگی از دانشگاه ها اخراج می شود.


کد مطلب: 1466

آدرس مطلب: http://titronline.ir/vdci.qazct1a5qbc2t.html?1466

تيترآنلاين
  http://titronline.ir