تيترآنلاين - مشكلات جامعه امروز، بازتاب مسائل و ناهنجاري‌هاي فردي است - نسخه قابل چاپ

مشكلات جامعه امروز، بازتاب مسائل و ناهنجاري‌هاي فردي است

31 خرداد 1391 ساعت 10:48

نويسنده : عليرضا خاني

دولت چيزي نيست جز مجموعه آدم‌ها و اين آدم‌ها از ميان مردم همين كشورند كه طي فرآيندي، مجموعه‌اي به نام دولت را تشكيل داده‌اند


به‌رغم همه مشكلات و كاستي‌هاي مديريتي در كشور، بسياري از مسائل و مشكلات ريز و درشت، ارتباط مستقيم با دولت و دولت‌ها ندارد. آنها كه عادت دارند همه مسائل و مشكلات ريز و درشت را انحصاراً تقصير حكومت‌ها بدانند و از اينكه واعظان يا نويسندگاني، انتقادهاي تند و آتشين بر زبان و قلم برانند، دچار يك نوع لذت دروني و خلسه و دل‌خنكي مي‌شوند، نه اينكه آدم‌هاي بدي باشند، اما منطق و استدلالشان استوار نيست.

منصف و خردگرا كسي است كه هرچه از دولت و دولت‌ها ضعف و سستي و اشكال مي‌بيند بگويد و هرچه از خود ـ مردم ـ هم اشكال و خطا مي‌بيند الزاماً به حساب مديريت ناشايسته نگذارد. همواره يك فرضيه هست كه معتقد است اين دولت‌ها هستند كه به مردم جهت مي‌دهند و هرچه از مردم سر مي‌زند، حاصل جبري كار دولت‌هاست. اما در مقابل، فرضيه ديگري است كه معتقد است دولت‌ها، برآيند ملت‌ها هستند. به عبارت ديگر هرچه در سطوح خرد رخ مي‌دهد، بازتابش در سطوح كلان كشور ـ از جمله دولت ـ هويدا مي‌گردد. به عبارتي، دولت چيزي نيست جز مجموعه آدم‌ها و اين آدم‌ها از ميان مردم همين كشورند كه طي فرآيندي، مجموعه‌اي به نام دولت را تشكيل داده‌اند. هر رفتاري كه در خانواده‌ها جاري باشد، بازتاب و برايندش در دولت‌ها نيز جاري خواهد شد... بنابراين، چنانچه بخواهيم دولت‌ها اصلاح شوند بايد از خردترين سطح ـ فرد و خانواده ـ دست به اصلاح جامعه بزنيم و چنانچه اين اتفاق نيفتد، هر اتفاق ديگري از جمله اصلاحات سياسي، روبنايي و ناپايدار خواهد بود.

برخي مكاتب امروزي، ساختارهاي حاكم بر جامعه را عامل اصلي رفتارهاي فرد مي‌دانند. به عقيده اين مكاتب آدم‌ها در چارچوب روابط حاكم بر جامعه شكل مي‌گيرند و هر كنش آنها بازتابي از كنش‌هاي متقابل جامعه است.

در برابر اين مكاتب، مكاتب ديگري معتقد به نقش بلامنازع فرد در جامعه هستند و آنها فرد را كنشگر فعال و مؤثر جامعه مي‌دانند كه همه ساختارهاي اجتماعي را مي‌سازد و تغييرات اجتماعي را شكل مي‌دهد.

خوب است مثالي عيني برپايه اين ديدگاه داشته باشيم. شما به سواحل درياي خزر برويد. انبوهي از زباله تقريباً طول خط ساحلي را گرفته است. يكي از زيباترين سواحل دنيا به يكي از رقت‌بارترين سواحل تبديل شده است. اين يك واقعيت مشهود است. پرسش اين است چه كساني اين كار را مي‌كنند؟ آيا توطئه‌گراني از خارج براي اينكه مردم ما نتوانند از سواحل خزر بهره ببرند، نيمه‌شب مي‌آيند و قوطي نوشابه و پوست هندوانه و تفاله چاي و... را به ساحل مي‌ريزند؟ معلوم است كه پاسخ چيست. همين مردم اين كار را مي‌كنند. كدام دولتي از زمان مرحوم كوروش تاكنون به مردم گفته است كه اين كارها را بكنند؟ معلوم است كه كسي نگفته است. اين نشانه توسعه‌نيافتگي آموزشي است. هرچند نهاد رسمي آموزش تحت مديريت دولت است، اما فرزند 2ساله خانواده، آموزش را از درون خانواده مي‌آموزد نه از دولت.

آمار مرگ و مير جاده‌ها را ببينيد. درست است كه بسياري خودروها و برخي جاده‌ها استاندارد نيستند، اما طبق محاسبات كارشناسي 70 درصد تصادفات مربوط به عامل انساني است. خيلي ساده بگوييم. يعني مردم بد رانندگي مي‌كنند و اين بد رانندگي‌كردن به بهاي مرگ سالانه بيش از 20 هزار نفر و مجروح و معلول شدن شمار بسيار بيشتري مي‌انجامد. رانندگي بد، يك رفتار «ناهنجار» است كه آن را فرد، قبل از اينكه از جامعه بياموزد، از درون خانواده مي‌آموزد. جلوي يكديگر پيچيدن، همه تقصيرها را به گردن ديگري انداختن، ‌پرت كردن ته‌سيگار يا حتي پوست ميوه از شيشه خودرو به وسط خيابان، رعايت نكردن حقوق همديگر هر جا كه نياز به «نوبت» و «صف» باشد. ايجاد مزاحمت براي ديگران، آلودگي صوتي، آزار همسايگان، بلندكردن صداي پخش‌صوت خانگي، ريختن زباله در جوي مقابل خانه،‌ بي‌دقتي در نظافت شخصي، رفتار غيرمؤدبانه، پرخاش، حق‌كشي، خودخواهي و... اينها و هزار و هزار و هزار رفتار نابهنجار ديگر، قبل از اينكه تقصير دولت يا جامعه باشد، ناشي از مشكلات تربيتي در درون خانواده‌هاست و همه اينها تأثيراتي است كه فرد بر جامعه مي‌گذارد.

چنانچه بخواهيم سخن را به قدري كوتاه كنيم كه در اين ستون بگنجند، بايد بگوييم بسياري از مشكلات عديده جامعه امروز، بازتاب مسائل و ناهنجاري‌هاي فردي است كه در جامعه ظهور و بروز كرده است. اين ناهنجاري‌ها ريشه در ضعف تربيتي است كه در اصلي‌ترين نهاد اجتماع ـ خانواده ـ وجود دارد و همزمان با رشد فرد، در همه سطوح جامعه ـ تا سطح دولت‌ها ـ حركت مي‌كند و تسري مي‌يابد. هرگونه حركت اصلاحي براي تغيير در سطوح كلان، موقتي و ناپايدار است و دولت‌ها اگر نقشي در اين ميان مي‌توانند ايفا كنند،‌ صرفاً‌ فراهم‌كردن زمينه‌هاي كمك كارشناسي و عالمانه متخصصان و دلسوزان جامعه براي اصلاح رفتارهاي تربيتي و آموزشي از ابتدايي‌ترين سطوح و آغازين زمان رشد كودكان است.


کد مطلب: 4841

آدرس مطلب: http://titronline.ir/vdci.5a5ct1avzbc2t.html?4841

تيترآنلاين
  http://titronline.ir