برنامه هستهاي ايران
16 مرداد 1389 ساعت 9:46
چند سال است كه تلاويو و واشنگتن، ايران را به تخلف از تعهدات خود بر اساس قرارداد عدم اشاعه سلاحهاي هستهاي (NPT) و طراحي و اجراي محرمانه برنامه هستهاي متهم ميكنند
تيترآنلاين - چند سال است كه تلاويو و واشنگتن، ايران را به تخلف از تعهدات خود بر اساس قرارداد عدم اشاعه سلاحهاي هستهاي (NPT) و طراحي و اجراي محرمانه برنامه هستهاي متهم ميكنند. اين در حالي است كه در زمان محمد رضا شاه پهلوي امريكا و اسرائيل (به كمك فرانسه) براي ساخت بمب اتم در ايران تلاش زيادي به عمل آورده بودند. در آن زمان كسي فكر نميكرد كه ايران هستهاي ميتواند خطر راهبردي به وجود آورد. به همين علت در شرايط كنوني ثابت كردن اينكه ايران صلح جهاني را تهديد ميكند، كار سادهاي نيست. مخالفان ايران مجبورند يك كارزار رسانهاي راه بياندازند كه البته بر اطلاعات جعلي استوار است. آنها رهبران ايران را به تعصب متهم ميكنند و ميگويند كه دولت ايران در صورت برخوردار شدن از بمب اتم، از اين بمب به صورت غير سازنده استفاده خواهد كرد. ولي مقامات ايران تأكيد دارند كه ساخت سلاح هستهاي، ايجاد ذخاير آن و استفاده از اين بمب با ايدئولوژي شيعي مغايرت دارد و لذا آنها هرگز اين كار را نخواهند كرد. واقعيت اين است كه ميتوان حرف آنها را باور كرد.
كافي است حوادث بعد از آغاز جنگ صدام حسين عليه ايران به خاطر آورده شود. بغداد به گلولهباران شهرهاي ايراني پرداخته بود و تهران ابتدا مقابله به مثل ميكرد. ولي با توجه به اينكه ايران از مهمات هدايتناپذير استفاده ميكرد كه نميتوانست به هدف مشخصي اصابت كند، لذا امام خميني به ستاد كل نظامي خود دستور داد از اين نوع سلاحها استفاده نكنند. او اعتقاد داشت كه مسلمانان حق ندارند مسلمانان غيرمسلح را بكشند و اينكه اين گناهي است كه آنها نميتوانند مرتكب شوند. بر اين اساس، حتي اگر ارتش ايران تأسيسات نظامي را نشانه بروند، ولي موشكها به مسلمانان عادي اصابت كنند، گناه كردهاند. او گلوله باران شهرها را ممنوع كرد و براي طرفين شرايط نابرابري ايجاد كرد كه اين امر زمان عمليات جنگي را طولانيتر كرد. امروزه آيتا... العظمي علي خامنهاي، جانشين امام خميني(ره) نيز از همان موازين اخلاقي در زمينه سلاحهاي هستهاي پيروي ميكند. معلوم نيست كدام گروه داخلي دولتي بتواند رهنمودهاي او را ناديده بگيرد و به صورت پنهاني به ساخت بمب اتم دست بزند.
در حقيقت امر، ايران از زمان پايان جنگي كه عراق به ايران تحميل كرده بود، نگران خاتمه يافتن ذخاير نفتي خود در آينده بوده و بر همين اساس ميخواهد توليد انرژي اتمي را در اين كشور فعال كند تا از اين طريق دورنماي توسعه صنعتي آن تضمين شود. پاسداران انقلاب به منظور رسيدن به اين هدف شهركهاي بسته ويژهاي براي پژوهش هاي علمي و فني ايجاد كردهاند (چنين شهركهايي در اتحاد شوروي هم وجود داشت). محققان عضو اين گروهها همچنين به حل و فصل مسايل فني تسليحات متعارف ميپردازند. ايران همه مراكز مربوط به انرژي اتمي را براي ناظران آژانس بينالمللي انرژي اتمي باز كرده، ولي از راه دادن آنها به مراكز پژوهشي كه در آنجا سلاحهاي غيرهستهاي طراحي ميشود، خودداري ميكند. در اين شرايط ما صحنهاي را مشاهده ميكنيم كه سالها پيش ديديم: بازرسان آژانس ميگويند كه دليلي براي متهم كردن ايران به تخلف از توافقات وجود ندارد، ولي سازمانهاي سيا و موساد بدون ارائه دلايل مستند ادعا ميكنند كه ايران فعاليت غيرقانوني خود را به بهانه پژوهشهاي علمي پنهان ميكند. دولت بوش همين طور بازرسان سازمان ملل را به سهلانگاري در رابطه با ساخت سلاحهاي کشتار جمعي در عراق متهم ميكرد.
هيچ كشور ديگر جهان به اندازه ايران زير نظر دقيق آژانس نبوده و لذا اتهامات عليه ايران پايه و اساس ندارد. با اين وجود، آمريكا و اسراييل بر نقطهنظر خود تأكيد ميكنند. تبليغات درباره خطر ناشي از تهران براي صنايع نظامي آمريكا لازم است، چرا كه اين كشور سالهاست كه يك برنامه سپرضدموشكي گسترده را براي اسراييل با پول مردم آمريكا در دست طراحي دارد. اگر موضوع خطر ايراني كنار گذاشته شود، توجيه و بهانة تأمين مالي اين سپر نيز از بين خواهد رفت.
تهران تا كنون دو بار سعي كرده از اين تله بيرون بيايد. در ماه آوريل كنفرانس بينالمللي درباره جهان غيرهستهاي ترتيب داده شد كه ايران در جريان آن موضع گيري خود را براي شركاي خود توضيح داد. سپس ايران به همكاري با برزيل پرداخت كه رئيس جمهور فعلي آن ميخواهد دبير كل سازمان ملل شود. آقاي لولا دا سيلوا از همتاي آمريكايي خود سئوال كرد كه براي احياي اعتماد به ايران چه اقداماتي بايد اتخاذ شود. باراك اوباما به صورت مكتوب پاسخ داد كه تصميم سازشآميزي كه در نوامبر سال 2009 گرفته شده، ولي هنوز نهايي نشده است، باب طبع او خواهد بود. لولا به مسكو آمد تا مطمئن شود كه مسكو نيز با اين نقطهنظر موافق است. دميتري مدويديف علناً تأكيد كرد كه راه سازشي كه در ماه نوامبر پيدا شده بود، ميتواند گرهگشاي مسأله شود. فرداي آن روز، 18 مي سال 2010، لولا همراه با محمود احمدينژاد، رئيس جمهور ايران سندي را امضا كردند كه كاملاً جوابگوي خواستهاي روسيه و آمريكا بود. ولي كاخ سفيد و كرملين ناگهان با چرخ در مواضع خود و ضمن بازگشت به مواضع اوليه، اعلام كردند كه ضمانتها كافي نيستند. اين در حالي است كه بين پيشنهادهاي سال 2009 و سال 2010 فرقي وجود نداشت.
نويسنده: تييِري ميسان، مجله «اودناكو»- ايراس
کد مطلب: 707
آدرس مطلب: http://titronline.ir/vdchtqnqd23nv.ft2.html?707