تيترآنلاين - رمالي و فالگيري يكي از عوامل مهم از هم‌گسيختگي نظام خانواده - نسخه قابل چاپ

رمالي و فالگيري يكي از عوامل مهم از هم‌گسيختگي نظام خانواده

21 دی 1389 ساعت 20:32

نويسنده : مهناز توكلي

مطابق بند 18 ماده 3 قانون مصوب 1324 هرگونه فالگيري و رمالي جرم تلقي مي‌شود و براي مجازات 1 تا 7 سال حبس و پرداخت جزاي نقدي در نظر گرفته مي شود


تيترآنلاين -  توجه غيرمنطقي و بي‌اساس به سخنان پريشان كه خوشايند به نظر مي‌آيند و مغاير با دلايل اسلامي و علمي هستند، خرافه‌گرايي مي‌نامند، به‌طور كلي در جوامعي كه خرافه‌پرستي ريشه دوانده و انديشه‌هاي خلاف واقع جايگزين تفكرات صحيح و آموزه‌هاي غني ديني مي‌شود، معضلاتي همچون، اشاعه فقر فرهنگي، رواج سودجويي‌هاي كلان بر بستر جامعه گسترده شده و ميل به معرفت‌طلبي و گرايش به معنويت جاي خود را به خرافه‌پرستي و توسل به افراد شياد و سودجو مي‌دهد. 

قانون و خرافات
نگاهي اجمالي به پرونده‌هاي موجود در شعب مختلف در دادگاه‌ها نشان مي‌دهد فالگيري و رمالي به عنوان يك معضل اجتماعي و خانوادگي تلقي مي‌شود و بسياري از خانواده‌ها قرباني كلاهبرداري شيادان شده و نه تنها اعضاي خانواده متحمل پرداخت هزينه‌هاي هنگفت براي فالگيري، وردنويسي، جادوگري، بخت‌گشايي و... مي‌شوند بلكه كانون گرم خانواده نيز دستخوش آسيب‌هايي خواهد شد. به‌طوري كه شمار پرونده‌هايي كه شكايت از فالگيران و رمالان منجر به جدايي و از هم پاشيدگي نظام خانواده شده است، كم نيست.
به عقيده رضا اشراقي، كارشناس حقوقي، مطابق بند 18 ماده 3 قانون مصوب 1324 هرگونه فالگيري و رمالي جرم تلقي مي‌شود و براي مجازات 1 تا 7 سال حبس و پرداخت جزاي نقدي در نظر گرفته مي شود.
اين كارشناس حقوقي، ادعاهاي دروغ افراد شياد را كه با تحصيل مال ديگري، كلاهبرداري كرده و مردم را به اميدهاي واهي از قبيل بخت‌گشايي، آينده‌نگري و... فريب مي‌دهند، عامل از هم‌گسيختگي كانون خانواده و سرمنشأ ارتكاب جرم‌هاي ديگر دانسته و اين مسئله را يكي از عوامل تأثيرگذار در افزايش بزهكاري و اختلافات خانوادگي در بستر جامعه معرفي مي‌كند. 

اميدهاي واهي
حجت‌الاسلام دكتر عبدالرضا عليزاده جامعه‌شناس و استاديار دانشگاه تهران، در خصوص شكل‌گيري پديده خرافه در جامعه مي‌گويد، مطالعه قرآن و علوم ديني نشان مي‌دهد، تلاش پيامبران در دوره‌هاي مختلف تاريخ، همواره بر اين بوده است كه با ارشاد اقوام، از گسترش آموزه‌هاي غلطي كه مستند بر شواهد علمي و تجربي موثق نيست جلوگيري كنند. استناد بر كتب ديني حاكي از آن است كه بخش اعظمي از آموزه‌هاي غلطي كه نسل به نسل منتقل شده و امروز تحت عنوان وردنويسي و ديگر خرافه‌ها، وسيله سودجويي، شيادان شده است، غلط بوده و مبناي ديني و علمي ندارد. 

اين جامعه‌شناس اضافه مي‌كند، به‌طور كلي رسالت پيامبران بر اين مبنا بوده است كه مردم را نسبت به باورهاي غلطي كه مبناي علمي و الهي نداشته هوشيار و آگاه كنند و سطح دانش و آگاهي مردم را در جامعه افزايش دهند، چرا كه اساساً آگاهي پائين افراد، شيوه نگرش، كمبود اطلاعات ديني و آشنا نبودن با مهارت‌هاي مختلف زندگي سبب شكل‌گيري و رواج باورهاي غلط مي‌شود. البته بايد توجه كرد هر آموزه عجيب و دور از ذهني كه انسان نتواند آن را درك كند، خرافه نيست. مرز خرافه و واقعيت اين است كه اموري با علم قابل توجيه بوده يا مبناي الهي و وحياني داشته و از طريق وحي به پيامبران انتقال داده شده باشد. در صورتي كه قومي به مسئله‌اي كه نه مبناي وحياني دارد و نه ريشه اسلامي و علمي، استناد بورزد و آن مسئله با عقل قابل‌توجيه نباشد، اين مسئله يك نوع باور خرافي محسوب مي‌شود. 

اشاعه فرهنگ غلط
دكتر مسعود آبيار روانشناس در خصوص اشاعه فرهنگ غلط خرافه‌پرستي مي‌گويد: ذهن انسان در برابر وقايعي كه به‌طور مكرر و پياپي اتفاق مي‌افتد عليت فرض مي‌كند. براي نمونه زماني كه كودكي كار خطايي را مرتكب شده و والدين او را مورد مؤاخذه قرار مي‌دهند، كودك تنش ناشي از مؤاخذه و سرزنش والدين را براي اتفاقي كه افتاده است، عليت فرض مي‌كند. در دنياي طبيعي، وقايعي رخ مي‌دهد كه با خواسته يا ناخواسته‌هاي افراد به‌طور تصادفي همزمان مي‌شود. 


مثلاً زماني كه هنگام صرف چاي در ناخودآگاه، فرد آرزو مي‌كند كه شخصي به ديدارش بيايد و به‌طور همزمان و اتفاقي با اين انديشه، تفاله چاي در استكان شناور مي‌شود، ذهن فرد از اين اتفاق يك عليت ساخته و اين عليت نشانه آمدن ميهمان است. 

فرد اين مسئله را به فرزندش آموخته و به اين ترتيب خرافات نسل به نسل منتقل مي‌شود، هر چند كه شايد از هر 100 بار كه اين اتفاق رخ مي‌دهد، تنها يكبار اين انديشه غلط و خرافه صحت پيدا كند. اين روانشناس اضافه مي‌كند، اما به دليل آنكه اين ذهنيت از نسل‌هاي پيشين به فرد آموزش داده شده و ذهن فرد از آن اتفاق يك عليت ساخته، اين باور در ذهن فرد ريشه دوانده و به نسل‌هاي بعد منتقل مي‌شود. به‌طور كلي ريشه شكل‌گيري اين خرافات اين است كه افراد همبستگي‌ها را به عليت‌ها نسبت داده و بتدريج اين مسئله را باور كرده و آن را منتقل مي‌كنند. 

خرافات در ميان ملل و جوامع به عواملي همچون نوع تفكر، شرايط اقليمي و جغرافيايي، نگرش، فرهنگ، آداب و سنن بستگي داشته و ممكن است باتوجه به فرهنگ جوامع اين معضل كمتر يا بيشتر رواج داشته باشد. 

تهديدي براي نسل‌هاي آينده
دكتر عبدالرضا عليزاده جامعه‌شناس معتقد است، بررسي عواملي كه باعث انحراف ملل شده و پيشگيري از انتقال تفكرات غلط و رواج خرافات و سحر و جادو به نسل‌هاي بعدي مهم تلقي مي‌شود. به‌طور كلي رواج چنين انديشه‌هاي باطلي، دين‌مداري و رستگاري مردم را به خطر انداخته و زندگي دنيوي افراد را نيز به سوي شقاوت مي‌كشاند. بايد توجه داشت با اصلاح اين‌گونه عقايد هر دو بعد زندگي ديني و اجتماعي مردم به سمت و سوي صحيح هدايت مي‌شود و دخالت عالمان و انديشمندان در اين مسئله ضروري است. براي مثال مرحوم مطهري در مقاله حماسه حسيني درباره واقعه كربلا تلاش مي‌كند، برخي باورهاي غلط را با احترام به اعتقادات مردم اصلاح كند. 

اين جامعه‌شناس اضافه مي‌كند، در طبقه‌بندي شناخت و معرفت‌هاي بشري، خرافات شناختي عاميانه تلقي مي‌شود و در گذر نسل‌ها، خرافات جزئي از فرهنگ شده و نسل به نسل انتقال پيدا مي‌كند و متأسفانه مردم تفاوتي ميان باورهاي غلط و باورهاي صحيح قائل نمي‌شوند. عالمان و انديشمندان بايد با آگاهي‌بخشي و افزايش معرفت ديني مردم جامعه از گسترش و انتقال اين باورهاي غلط به نسل‌هاي بعدي جلوگيري كنند. بايد توجه داشت، هرچه بيشتر به مسائل ديني پرداخته شود، مبارزه با معضلاتي مانند خرافه تأثيرگذارتر خواهد بود. 

دكتر مسعود آبيار، روانشناس مي‌گويد: ذهن انسان به‌گونه‌اي عمل مي‌كند كه وقتي اتفاقي مثبت روي مي‌دهد آن را ثبت كرده و اغلب مواقع اتفاقات منفي و مغاير با تمايلات و آرزوهاي فردي از ذهن پاك مي‌شود. براي نمونه زماني كه آرزوها در قالب خرافاتي مانند نوشته‌هايي كه باعث بخت‌گشايي مي‌شوند، تحقق پيدا مي‌كند آن را براي ديگري تعريف كرده و اين باورهاي غلط رواج پيدا مي‌كنند. 

راهكار
اين روانشناس، شفاف سازي باورهاي مذهبي را از روش‌هاي جلوگيري از اشاعه خرافه‌پرستي در سطح جامعه معرفي كرده و معتقد است، علماي ديني بايد مسائلي را كه با روح مذهب سازگار نيست اما به دليل سنت‌هاي شفاهي شكل گرفته است را روشن‌سازي كرده و سطح آگاهي مردم را افزايش دهند، در اين زمينه استفاده از ظرفيت رسانه‌ها نيز نقش مهمي در كنترل ترويج انديشه‌هاي باطل شده و روح تحقيق و تفكر انتقادي در جامعه ديده مي‌شود.


کد مطلب: 1681

آدرس مطلب: http://titronline.ir/vdch.6nzt23n-zftd2.html?1681

تيترآنلاين
  http://titronline.ir