وقتی زخم کهنه میان ایران و اعراب سرباز میکند
نويسنده : سارا معصومي
1 ارديبهشت 1390 ساعت 12:10
رهبری جبهه عربی تازه شکل گرفته مقابل ایران را این بار عربستان سعودی در اختیار دارد. کشوری که با افول شاید موقت مصر در صحنه راهبردی جهان عرب به نوعی حرفی برای گفتن و نقشی برای ایفا کردن برای خود تعریف کرده است.
تيترآنلاين - ديپلماسي ايراني در مطلبي با عنوان ایران در محاصره اعراب عصبانی نوشت سناریوی رویارویی ایران و اعراب این روزها پررنگتر از گذشته شده است. از محافل خصوصی اعراب تا نشستهای رسمیشورای همکاری خلیج فارس همه جا از نقش ایران در ناآرامیهای منطقه ای بخصوص بحرین سخن میگویند. نیروهای کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس به بحرین قشون کشی کرده اند و این در حالیست که رابطه دیپلماتیک میان تهران – منامه به پایینترین حد خود رسیده است.
وقتی زخم کهنه سرباز میکند
سابقه رابطه میان ایران و اعراب همواره دارای دو بعد در عیان و در خفا بوده است. بازیگرانی که در نقش سیاستمداران جهان عرب با لباسهای سنتی خود در تهران حاضر شدند و مقابل دوربینها دست دولتمردان ایرانی را در دست گرفته و از تعمیق روابط سخن گفتند، در پشت پرده سودای نابودی ایران را در سر داشتند. افشاگریهای ویکی لیکس تنها یکی از آینههای تمام نمای خصومتی بود که اعراب در پشت پرده با ایران داشته و دارند.
این بار اما موج تحولات در خاورمیانه و کشورهای شمال آفریقا به گونه ای پیش رفت که اعراب تصمیم گرفتند شمشیر پنهان شده در غلاف را عیان کنند. روزی که در تونس جرقه خیزشهای عمومی به ظاهر و در شکل نمادین آن با خودسوزی یک فروشنده دروه گرد به نشانه اعتراض به سیستم حکومتی زده شد هیچ کس باور نمیکرد که حتی این اعتراضهای عمومی در تونس به وداع بن علی از قدرت منتهی شود. بن علی رفت اما شیطنتهای الجزیره تا بدانجا تب انقلاب را در دل چوانان عرب زنده کرد که دومینوی تغییرات در خاورمیانه شکل عملی به خود گرفت.
بازی به مصر که رسید نفس اعراب بخصوص خاندان سعود در عربستان در سینه حبس شد. حسنی مبارک به دلیل موافقت با طرح آشتی با اسرائیل و البته مخالفت عیان با ایران برای اعراب که ماسک دوستی با تهران بر چهره داشتند، قهرمانی بود خوش قد و بالا.
در کمال ناباوری حمایت رفیق شفیق و استراتژیک مصریها یعنی ایالات متحده از حسنی مبارک تنها چند روز طول کشید و باراک اوباما دموکرات که جمعیت را در میدان تحریر قاهره دید به این باور رسید که باید پشت مبارک را خالی کرده و تخم مرغها را از سبد وی خارج کند.
خاندان سعود که با بهت این معامله بی سابقه واشنگتن با قاهره را به نظاره نشسته بودند گمان میکردند که بازی در مصر به پایان خواهد رسید. ناگهان اما زنگها در بحرین و البته شرق عربستان به صدا درآمد. خاندان سعود این بار منتظر ناز و کرشمه پردازیهای ایالات متحده نماند و نیروهای خود را در قالب عضو شورای همکاری خلیج فارس به منامه فرستاد.
این بازی درست در زمانی به نیمه دوم و این بار در زمین منامه رسید که آمریکاییها در لیبی در حال بمباران طرابلس و تلاش برای بیرون راندن قذافی بودند. شبکه الجزیره تصاویر کشتار مردم بنغازی و معترضان در لیبی را بیست و چهار ساعته پوشش داد اما دریغ از پوشش خبری در خور این شبکه از حوادث بحرین.
شیعیانی که در بحرین اکثریت را در اختیار دارند اما عملا به عزلت نشینی در بعد سیاسی و اقتصادی گرفتار آمده اند، ابتدا بر لزوم اصلاحات تاکید داشتند جنایت خاندان آل خلیفه تا بدانجا بالا گرفت که اکنون اعضای اپوزیسیون داغ عزیزان خود را بر سینه دارند و نمیتوانند حاکمیت قاتلان قربانیان بر خود را تحمل کنند.
در این میان عربستان سعودی برای توجیه حضور در بحرین دست به دامان ایران شد. ایران، بهانه ای بود خوب تا حضور نیروهای نظامی دیگر کشورهای عربی در منامه توجیه شود. اعضای شورای همکاری خلیج فارس در چند نشست چندین بار بیانیههای شدید اللحن در خصوص ایران صادر کردند. تهران به دخالت در امور داخلی بحرین متهم شد و البته شوراندن شیعیان عربستان سعودی. این اتهامزنیها تنها در حد جدال لفظی باقی ماند و هیچ گاه خاندان سعود نتوانستند با مدارک مستدل دخالت نظامی یا راهبردی ایران در ناآرامیهای بحرین را اثبات کنند.
تنش در رابطه میان ایران و عربستان به بالاترین حد خود رسیده است. در هر دو کشور دو گروه در خصوص این ناآرامیها اظهارنظر میکنند. طیفی که خواهان در روز شمشیر کشیدن بر هم هستند و حتی تهدید به جنگ میکنند و گروه میانه رویی که بر لزوم عقلانیت سیاسی در مواجهه دو همسایه و برادر دینی تاکید دارند. کم نیستند تحلیلگرانی که ادعا میکنند ایران با دور نگاه داشتن دست نظامی خود از ماجراها در منامه در دراز مدت برنده این میدان خواهد بود و ریاض با آلوده کردن دست خود به خون مسلمانان در منامه تنها و تنها شکست را تجربه خواهد کرد.
جاخالی آمریکا و ترس اعراب
رهبری جبهه عربی تازه شکل گرفته مقابل ایران را این بار عربستان سعودی در اختیار دارد. کشوری که با افول شاید موقت مصر در صحنه راهبردی جهان عرب به نوعی حرفی برای گفتن و نقشی برای ایفا کردن برای خود تعریف کرده است. اگر تا دیروز پشت خاندان سعود در ریاض و آل خلیفه در بحرین به روسای جمهوری آمریکا گرم بود اکنون در کاخ سفید مردی نشسته است که برای پیروزی در انتخابات دور دوم ریاست جمهوری کشورش دورخیز بلندی دارد و نمیتواند با حمایت از دیکتاتورهای جهان عرب کارنامه خود را با دستان خود سیاه کند.
آنچه در قاهره حسنی مبارک مصری تجربه کرد درس عبرتی بود برای خاندان سعود. مبارک به دست نیروهای انقلابی سپرده شده و این روزها خبر بیهوشی او در حین بازجوییهای فشرده و انتقالش به بیمارستان در صدر اخبار بین المللی قرار دارد. در این فضا ملک عبدالله از عربستان سعودی چون بید بر سر قدرت خود میلرزد . واشنگتن دیگر آن دو دو تا چهارتاهای استراتژیک قبلی را ندارد.
در لیبی آمریکاییها دست در دست اروپا حمله به کشور معمر قذافی را آغاز کردند. این حمله با آنچنان پوشش خبری استراتژیکی همراه شد که آنچه در بحرین گذشت به چشم نیامد. کشورهای حاشیه خلیج فارس همچنان پرونده ایران را باز نگاه داشته اند. اعراب به خوبی دریافته اند که ایران 32 سال است رگ خواب امریکاییها در دنیای سیاست به حساب میآید.
شورای همکاری خلیج فارس که تا چندی پیش بیشتر نقش نمادین و سفره ای برای گپ و گفتگوهای اعراب را بازی میکرد این بار تبدیل به دایره ای بسته برای اجماع اعراب بر سر ایران شده است. 48 ساعت پیش بود که تازه ترین بیانیه این گروه باز بر محور ایران چرخید. اعراب ایران را به انجام "اقدامهای تحریک آمیز" متهم کردند و از ایران خواستند که به این روند پایان دهد.
تعلل آمریکا، تعجیل بحرینیها
پس از بیانیههای متداوم شورای همکاری خلیج فارس وزیر امور خارجه بحرین در تازه ترین موضعگیری خود باز ایران را در راس هرم تقسیم تقصیرها قرار داد.
شیخ خالد بن احمد آل خلیفه این بار هم تاکید کرد که نیروهای عربستان سعودی و امارات عربی متحده که برای کمک به فرونشاندن قیامهای خیابانی بحرین به این کشور فراخوانده شدهاند تنها زمانی خارج خواهند شد که هر گونه تهدید خارجی مرتبط با ایران وجود نداشته باشد.
گفت و گو با خبرنگاران در حاشیه کنفرانسی در امارات عربی متحده بهانه ای شد تا شیخ خالد باز هم بحث ایران را پررنگ کند: نیروهای سعودی در بحرین حضور ندارد، آنها نیروهای شورای همکاری خلیج فارس هستند و هنگامی بحرین را ترک میکنند که کاری در خصوص تهدید خارجی نداشته باشند. تهدید خارجی ما هم یک کشور منطقهای است و یک سوءتفاهم کامل بین شورای همکاری خلیج فارس و ایران است. این یک تهدید است.
وزیر خارجه بحرین ادامه داد: من در اینجا انگشت اتهام به سوی کشوری نمیگیرم، اما آنچه ما از جانب ایران میبینم علیه بحرین، عربستان سعودی، کویت، اشغال جزایر امارات، اوضاع را مثبت نمیکند. این کشور تهدید مداوم خود را حفظ میکند و در حال پیشرفت آن است.
بحرینیها در حالی بر دخالت ایران اصرار دارند که سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در تازهترین کنفرانس خبری خود زمانی که از وی در خصوص نقش ایران در مناقشه داخلی بحرین سوال شد، ترجیح داد عنان کلام را به میانه روی بسپارد و تاکید کرد که نقش ایران در این کشور "کمتر سازنده" است. این اختلاف در رویه منامه و واشنگتن در مواجهه با ایران حاکی از احتمال تلاش آمریکا برای کاستن از تنش و خودداری از ورود به جنگ چهارم در منطقه پس از افغانستان، عراق و لیبی است.
شورای امنیت قضاوت کند
البته بازی واژگانی اعراب به این هشدارهای تکراری ختم نشد. این بار در این بیانیه پای شورای امنیت سازمان ملل متحد هم به بازی باز شد. اعراب خواهان ارجاع پرونده دخالتهای ایران در بحرین و دیگر کشورهای عربی به شورای امنیت شدند.تهران از منظر اعراب نگران کرسی تاج و تخت کشوری است که برای ایجاد نفاق میان کشورهای شورای همکاری خلیج فارس از هیچ تلاشی فروگذار نیست.
در سکوت کاخ سفید نشینها، اعراب خود فرمان بازی را در دست گرفته اند. همزمان با انتشار بیانیه جدید شورای همکاری خلیج فارس خاندان سعود مستقیم و جدا از این ساختار واحد عربی بر ایران تاختند.
قطع رابطه دیپلماتیک با ایران و فراخواندن سفرا از تهران نخستین هشدار رسمی و مستقیم ریاض به دولتمردان ایرانی است. تظاهرات معترضان به دخالت نظامی عربستان در بحرین مقابل سفارتخانه این کشور در تهران در حقیقت کاسه صبر خاندان سعود را لبریز کرد.
اگر تا دیروز این دومینوی خیزشهای مردمی در خاورمیانه و جهان عرب بود که به راه افتاده بود این بار دومینوی ایران گریزی در کشورهای حاشیه خلیج فارس به نوبت تکرار میشود. همزمان با آغاز ناآرامیها در بحرین، کویت هم شیطنت خاص خود در مواجهه با ایران را آغاز کرد. انهدام شبکه جاسوسی ایران در کویت برای چند روز بر اخبار جاری در بحرین و مشارکتهای اعراب سایه انداخت.
تب پایان دادن به روابط دیپلماتیک با ایران در کشورهای حاشیه خلیج فارس به شدت بالا گرفته است. کویت نیز به نوعی تهدید به استفاده از این ابزار کرده است. اعراب با توجه به اعتراضهای عمومی در ایران به دخالتهای این کشورها در بحرین و سرکوب شیعیان داعیه دار عدم تامین امنیت سفارتخانههای خود از سوی ایرانیان هستند.
در این فضا گویا دولتمردان ایرانی هم در کنترل تنش با اعراب چندان موفق عمل نکره اند. در شرایطی که محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری ایران امریکا را مسبب این تنش و عامل اختلاف افکنی میان ایران و اعراب میداند، روح الله حسینیان نماینده مجلس ایران از الزام بررسی گزینه حمله نظامی به عربستان سخن گفته است. رامین مهمانپرست سخنگوی وزارت امور خارجه ایران هم در سخنانی به منظور کاهش تنش با همسایگان عرب تاکید کرد که اختلاف میان ایران و اعراب در حقیقت آرزوی دیرینه آنهایی است که به دنبال ایجاد نفاق در جهان اسلام هستند.
ایران نیز در پاسخ به پیشنهاد اعراب به شورای امنیت برای بررسی پرونده دخالتهای ایران در کشورهای عربی ، بیکار ننشست و توپ اعتراضهای خود را در زمین این شورا انداخت. ایرانیها نیز در این مقام تاکید کردند که اکنون وظیفه شورای امنیت است که مانع از کشتار بیشتر معترضان یمنی شود.
سوریه نیز به تنور داغ بحث میان ایران و اعراب افزوده است. سخنگوی وزارت امور خارجه ایالات متحده، مارک تونر، هفته گذشته تاکید کرد که اسناد و مدارکی وجود دارد دال بر کمک ایران به دولت سوریه در سرکوب معترضان.
پیش از این اظهارات هم رابرت گیتس در جامه وزیر دفاع دولت ایالات متحده در تور خاورمیانه ای ود نسبت به قدرت گیری القاعده و ایران در منطقه هشدار داده بود. بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی نیز نتوانست دل نگرانیهای خود را از پررنگتر شدن نقش ایران پنهان نگاه دارد و ابراز امیدواری کرد که بهار دموکراسی در جهان عرب به معنای زمستان ایران باشد.
سعد حریری نخست وزیر سابق لبنان هم که از ابتدای امر مهره عربستان سعودی در بیروت بود نسبت به دخالتهای تهران در بیروت هشدار داده بود. با وجود فضای مسموم حاکم بر روابط ایران و اعراب بسیاری از تحلیلگران احتمال جنگ میان این دو را بسیار دور از ذهن میدانند. آغاز این جنگ برای هر دو طرف تبعاتی دارد که مهار آن در توان هیچ کدام نیست.
کد مطلب: 2284
آدرس مطلب: http://titronline.ir/vdch.6nit23nikftd2.html?2284