تيترآنلاين - سلطه زنان بر كاخ ديكتاتورهاي عرب - نسخه قابل چاپ

سلطه زنان بر كاخ ديكتاتورهاي عرب

20 دی 1390 ساعت 14:07

نويسنده : سيد محي الدين ساجدي

اين ديكتاتورها استقلالي از خود نداشتند و به راحتي بازيچه دست ديگران قرار مي‌گرفتند. نه فقط قدرت‌هاي خارجي، بلكه قدرت‌هايي در داخل به تدريج شكل گرفته بودند و منافع خود را در استمرار ديكتاتوري مي‌ديدند


كم‌كم معلوم مي‌شود ديكتاتورهايي كه در جهان عرب ساقط شدند، ديكتاتور كامل به معناي واقعي كلمه نبودند، حتي اهانت به ديكتاتوري شمرده مي‌شدند و مايه بي‌اعتباري براي ديگر همتايان خود شدند.‏

افرادي مثل حسني مبارك، بن علي يا قذافي انسان‌هايي قسي‌القلب و بي‌احساس بودند كه تمامي شيوه‌هاي سركوب را به كار بستند و جامعه و كشور خود را چنان ويران كردند كه رژيم‌هاي جديد كار بسيار شاقي بر عهده دارند تا بتوانند در اين جهان پر از وابستگي، به اوضاع داخلي سروساماني بدهند. زباني كه اين ديكتاتورها به كار مي‌بستند با زبان مردم تفاوت داشت؛ ارتباط خود را از واقعيت‌ها بريده بودند؛ براي خود جهاني درست كرده بودند كه همه چيز ظاهراً در آن بسامان بود و چرخ‌ها مي‌چرخيد، بدون آنكه بر زمين واقعيت قرار داشته باشد.

اين ديكتاتورها استقلالي از خود نداشتند و به راحتي بازيچه دست ديگران قرار مي‌گرفتند. نه فقط قدرت‌هاي خارجي، بلكه قدرت‌هايي در داخل به تدريج شكل گرفته بودند و منافع خود را در استمرار ديكتاتوري مي‌ديدند. يكي از ويژگي‌هاي اين شبه ديكتاتورها يا ديكتاتورهاي عقب مانده، نفوذ اندروني بر آنان بود. «فرانكو» در اسپانيا، هيتلر در آلمان و موسوليني در ايتاليا، ديكتاتور بودند، ولي نمي‌توان آنها را با ديكتاتورهاي جهان سومي و عرب مقايسه كرد.زماني كه رضا شاه كساني را براي استمالت از هيتلر به آلمان فرستاد، قطعه فرشي ابريشمي و چند كالاي گرانبها را به رسم هديه همراه آنها كرد. هيتلر فقط عكسي از خود را امضا كرد و براي رضا شاه فرستاد و به هيأت ايراني گفت كه نمي‌تواند از ثروت ملت آلمان چيزي به آنها بدهد و خودش هم دارايي زيادي ندارد كه همتاي بذل و بخشش شاه ايراني باشد.‏دادستان مصر در جديدترين كيفرخواست خود، مبارك را متهم كرده است كه در 10 سال گذشته تحت نفوذ همسرش، سوزان، قرار داشته است كه مي‌خواست مادر رئيس‌جمهوري آينده هم باشد و رئيس‌جمهوري مخلوع منافع خانواده‌اش را بر ملت ترجيح داد، فساد سراسر كشور را فرا گرفت و موجب كاهش جايگاه منطقه‌اي مصر شد.

حسني مبارك از حد فرعون مصر به مردي زن ذليل تبديل شده بود. شايد از اين راه بخواهند براي او تخفيفي قائل شوند با اين بهانه كه تمامي كارها در دست زن و پسرانش قرار داشته و آنها مسئولان اصلي ويراني كشور به شمار مي‌آيند.زين‌العابدين بن علي هم‌چنين خصوصيتي داشت. همسر اولش در زندگي سياسي او نقشي نداشت، ولي همسر دوم بود كه زندگي او را متحول كرد و از او ديكتاتوري ساخت كه تونس را با مشكلات اقتصادي و اجتماعي عديده‌اي روبرو كرد و دست آخر هم از او برائت جست.

قذافي نيز لشكري از زنان را در پشت سر خود داشت. به آنان «فرشتگان انقلاب» مي‌گفت و محافظان خود را از ميان آنها انتخاب مي‌كرد. زماني كه به پشت سر خود نگاه مي‌كرد، عده‌اي را مي‌ديد كه هم از او مي‌ترسيدند و هم او را مي‌ستودند. حال كه ورق برگشته، داستان‌هايي از رفتار وحشيانه قذافي با اين لشكر زنان بازگو مي‌شود. قذافي نيز تلاش مي‌كرد كه پسرانش در قدرت باقي بمانند. اين خواسته همسر دومش هم بود.‏رئيس‌جمهوري يمن نيز هم و غم خود را جانشيني پسرش «احمد» قرار داده بود كه البته به بركت طرح شوراي همكاري خليج فارس و عربستان، همچنان در قدرت سهيم مانده است. ارث رسيدن حكومت به پسر، حتماً از خواسته‌هاي همسر ديكتاتور يمن است.‏

شايد همين سلطه زنان بر كاخ ديكتاتورهاي عرب سبب شد كه زنان در انقلاب‌هاي عربي نقش مهمي بر عهده بگيرند.


کد مطلب: 3920

آدرس مطلب: http://titronline.ir/vdcf.0dmiw6d1xgiaw.html?3920

تيترآنلاين
  http://titronline.ir