بررسی جایگاه فرهنگ در انتخابات ریاست جمهوری؛
فرهنگ در گرداب سیاست و اقتصاد ناپدید می شود؟
میراث فرهنگی , 14 ارديبهشت 1392 ساعت 21:00
گرانی و تورم چنان بر دوش مردم سنگینی کرده است که دیگر وقت و حوصله ای برای پرداختن به مسائل فرهنگی باقی نگذاشته است
شعله انتخابات ریاست جمهوری یازدهم که از اواسط سال گذشته روشن شد، حالا به تنوری می ماند داغ و پر حرارت. چهره های سیاسی از گرایش های مختلف، هر روز هیزمی به این تنور می اندازند و آتش را بیشتر و بیشتر می کنند. سخن از اقتصاد است و سیاست. اما کسی حرفی از فرهنگ نمی زند. گویا فرهنگ رفته رفته در گرد باد سیاست و اقتصاد ناپدید می شود.
عرصه سیاست کشور این روزها به سه جبهه اصلی تبدیل شده و در هر جبهه چالشی گریبان سیاسیون را گرفته است. بسیاری از اصولگرایان که در سال 84 محمود احمدی نژاد را به عنوان نامزد مورد نظر خود معرفی کردند و در سال 88 با حمایت دوباره از او در گود سیاست باقی ماندند، این روزها تند و تیز ترین انتقاد هایشان را نثار رئیس جمهوری می کنند که تنها چند ماه به پایان دولتش باقیست.
از دیگر سو اصلی ترین مشکل این روزهای اصولگرایان تعدد افرادی است که برای حضور در رقابت های انتخاباتی اعلام آمادگی کرده اند. شمار اصولگرایانی که این روزها برای حضور در انتخابات احساس تکلیف می کنند، از تعداد انگشتان دو دست هم فراتر رفته است.
از محمد رضا باهنر، نماینده مردم تهران در مجلس و محمد باقر قالیباف، شهردار پایتخت گرفته تا لنکرانی، وزیر سابق بهداشت که احمدی نژاد در یکی از گفت و گوهای تلویزیونی اش از او با نام «هلو» یاد کرد. البته گویا این احساس تکلیف هنوز هم ادامه دارد و هر روز نام های جدیدی به عنوان نامزد های اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری مطرح می شود.
وضعیت اصلاح طلبان بهتر از رقبای اصولگرایشان نیست. برخی از اصلاح طلبان که تا همین چند ماه پیش دم از تحریم انتخابات می زدند و دغدغه شان شرکت کردن یا شرکت نکردن در انتخابات بود، این روزها پی همصدایی هستند. تاکنون نیز چند چهره اصلاح طلب برای حضور در انتخابات اعلام آمادگی کرده اند.
عده ای هم فکر و ذکرشان تجمیع روی یک کاندیدای واحد است و سعی دارند سید محمد خاتمی را برای حضور در انتخابات راضی کنند، موضوعی که تاکنون محقق نشده است. اگرچه رئیس دولت اصلاحات تاکنون بطور رسمی اعلام نکرده که در انتخابات شرکت نمی کند.در این میان نام هاشمی رفسنجانی هم برای شرکت در رقابت های انتخاباتی مطرح شده است. او نیز موضع گیری روشنی در این باره نداشته و تکلیف آمدن یا نیامدنش معلوم نیست.
جبهه سوم اما هواداران نامزد مورد نظر محمود احمدی نژاد هستند، نامزدی که اگرچه بطور رسمی معرفی نشده است، اما چه کسی این روزها نمی داند اسفندیار رحیم مشایی گزینه مورد نظر رئیس جمهور برای دولت آینده است. فردی که از روزهای نخست فعالیتش به عنوان رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری حاشیه ها دوره اش کرده اند تا همین امروز رهایش نکرده اند. چنانکه کوچکترین حرکاتش همچون گرفتن پرچم ایران از رئیس جمهور، موضع گیری تند برخی اصولگرایان را به همراه دارد. اما رحیم مشائی هیچ گاه به این اظهار نظرها واکنش نشان نداده است. احمدی نژاد اما در برخی سخنرانی های اخیرش برای برخی منتقدین، خط و نشان کشید.
اظهار نظرها درباره انتخابات ریاست جمهوری را می توان به دو قسمت کلی تقسیم کرد. یکی اظهارات نامزدهای احتمالی ریاست جمهوری در انتقاد از دولت احمدی نژاد و دیگری سخنان نامزدها درباره برنامه های اقتصادی دولتشان.
اما نقطه مشترک تمام این اظهار نظرها، این است که هیچ یک از نامزد های احتمالی انتخابات حرفی از فرهنگ نمی زنند. گویی این روزها فرهنگ از یادها رفته و قرار نیست جایی در دولت آینده داشته باشد. این سیاست زدگی چنان است که چهره های فرهنگی نیز اظهاراتشان رنگ و بوی سیاست دارد. افرادی همچون علی مطهری و بیژن نوباوه که از که از چهره های شناخته شده کمیسیون فرهنگی مجلس هستند، بیشتر اظهاراتشان درباره سیاست است، تا آنجا که مطهری از کاهش یا افزایش بودجه فرهنگی کشور در لایحه بودجه 92 اظهار بی اطلاعی می کند، درحالی که او پیش از این بارها به انتقاد از برنامه های فرهنگی دولت احمدی نژاد پرداخته بود.
وضعیت فرهنگ خوب است!
افت شدید ارزش پول ملی در مقابل ارزهای خارجی و به خصوص دلار و یورو در هشت سال گذشته، گرانی قیمت طلا به دنبال افزایش قیمت جهانی این فلز، تحریم های بین المللی و اجرای برنامه هدفمند سازی یارانه ها به عنوان اصلی ترین برنامه اقتصادی دولت احمدی نژاد، برخی از عوامل اقتصاد بحرانی این روزهاست. بر اساس آمارهای بانک مرکزی اقتصاد ایران در سال 92 دچار تورم 30 درصدی شده است و تعداد افراد زیر خط فقر با سرعتی باور نکردنی در حال افزایش است.
نامزدهای احتمالی انتخابات نیز از وضعیت آشفته اقتصادی این روزهای کشور بهترین بهره را جسته اند، اقتصاد را محور اصلی اظهار نظرهایشان قرار داده اند و وعده بهتر شدن اوضاع را به مردم می دهند. در این بین حتی کوچکترین اشاره ای به فرهنگ نمی شود.
دو موضوع کلی را می توان دلیل بی توجهی به مسائل فرهنگی دانست. یکی عملکرد ضعیف دولت های نهم و دهم در حوزه فرهنگ که باعث شده است مردم و نامزدهای احتمالی ریاست جمهوری موضوع فرهنگ را فراموش کنند.
موضوعی که وزیر ارشاد نیز تا حدودی تائیدش می کند، چنانکه در حاشیه مراسم منادیان حماسه به خبرنگار CHN گفت ما به دنبال جنجال آفرینی نیستیم و تصریح کرد: «اگر بخواهیم خوش بینانه به این موضوع نگاه کنیم باید بگویم که شرایط فرهنگی کشور خوب است. به همین دلیل نامزد های احتمالی ریاست جمهوری روی این موضوع مانور نمی دهند. اما اگر بخواهیم واقعیت ها را در نظر بگیریم، باید تاکید کنم که هنوز تا نقطه مطلوب فاصله داریم».
دلیل دوم نیز وضعیت نا به سامان اقتصادی چند سال اخیر در ایران است. گرانی و تورم چنان بر دوش مردم سنگینی کرده است که دیگر وقت و حوصله ای برای پرداختن به مسائل فرهنگی باقی نگذاشته است.
فرهنگ زیر ساخت سیاست و اقتصاد است
احمد سالک کاشانی، عضو کمیسیون فرهنگی در گفت و گو با خبرگزاری CHN می گوید: این روزها دغدغه اصلی مردم مشکلات اقتصادی است. درحالی که در سال حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی باید زیرساخت این دو موضوع، یعنی مباحث فرهنگی سر و سامان پیدا کنند. اگر مباحث فرهنگی شکل واقعی پیدا نکند مباحث اقتصادی و سیاسی هم با مشکلات روبرو می شوند.
او در ادامه با تاکید بر این که «موضوعات فرهنگی از جمله مطالبات مقام معظم رهبری است»، تصریح می کند: بنابراین نامزدهای انتخابات باید به مباحث فرهنگی توجه کنند تا بتوانند سیاست و اقتصاد را بر آن سوار کنند.
سالک در پاسخ به این سوال که چرا مباحث اقتصادی چنین اهمیت پیدا کرده است، می گوید: عوامل مختلفی دارد که یکی عملکرد دولت احمدی نژاد است. فشار بین المللی نیز یکی از دلایل است. یکی هم اوضاع داخلی کشور است. گرانی و تورم به مردم فشار اورده است. این مسائل دست به دست هم می دهند که همه به سمت اقتصاد حرکت کنند و از مسائل فرهنگی دور بمانند.
مسعود پزشکیان، نماینده مردم تبریز در مجلس با شاره به وضعیت فرهنگ در کشور و بی توجهی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری به موضوع فرهنگ، می گوید: فرهنگ موضوعی نیست که دولت ها بتوانند به تنهایی از پس آن بر بیایند.
به اعتقاد او وزارت فرهنگ در دولت اضافه است و می گوید: من فکر می کنم یک سازمان و ارگان باید بطور کلی مسئولیت فرهنگ را بپذیرد و در این باره نیز پاسخگو باشد. باید کل مسئولیت های فرهنگی در یک جا متمرکز شود و همان جا پاسخگوی مشکلات و سوالات فرهنگی باشد. اما در حال حاضر منابع کشور تکه تکه شده اند. به همین دلیل هیچ کس پاسخگوی نهایی مشکلات و ضعف های فرهنگی نیست. هر ارگانی ضعف های فرهنگی را به دوش ارگان یا سازمان دیگری می اندازد.
به نظر می رسد ضعف مسئولان فعلی در حوزه فرهنگ از یک سو و بی توجهی مردم و و نامزد های احتمالی ریاست جمهوری از سوی دیگر، نه تنها ها سرو سامانی به فرهنگ نمی دهد، که احتمال دارد در دولت آینده نیز شاهد چنین آشفته بازاری در حوزه فرهنگ باشیم.
کد مطلب: 5701
آدرس مطلب: http://titronline.ir/vdce.78nbjh8fz9bij.html?5701