تيترآنلاين - همسركشي، چرا؟ - نسخه قابل چاپ

همسركشي، چرا؟

31 تير 1389 ساعت 12:51

نويسنده : فرناز قلعه‌دار

معمولاً زناني دست به قتل همسرانشان مي‌زنند كه با او احساس خوشبختي نمي‌كنند. بنابراين در تداوم يك نارضايتي مزمن تصميم به قتل مي‌گيرند. نخستين عامل اين نارضايتي نيز خشونت رفتاري و گفتاري است


تيترآنلاين - نگاهي به پرونده‌هاي قضايي پليسي، ما را با اين حقيقت تلخ و تأثربرانگيز روبه‌رو مي‌نمايد كه قتل‌هاي خانوادگي طي چند سال اخير روند روبه‌رشدي داشته است. يكي از انواع اين قتل‌ها نيز همسركشي است كه در ميان قتل‌هاي خانوادگي رتبه نخست را به خود اختصاص داده است.
با آنكه همسركشي پديده جديدي نيست، اما افزايش چشمگير اين جرم، موجب بروز نگراني‌هايي در سطح جامعه و حتي كارشناسان قضايي، پليسي و آسيب‌شناسان اجتماعي شده است. از اين‌رو بررسي علل افزايش اين پديده از ضرورت‌هاي جامعه امروز به شمار مي‌رود.
يكي از دلايل اصلي قتل‌هاي خانوادگي و بخصوص همسركشي، خشونت خانگي است. روانشناسان نيز خشونت خانگي را چنين تعريف مي‌كنند، «وقتي يك عضو خانواده آرامش و آسايش جسمي و روحي عضو ديگر را سلب مي‌كند، در واقع عليه او خشونت به خرج داده است. چنانچه اين خشونت در خانواده ادامه يابد، زمينه براي تربيت افراد بزهكار آماده مي‌گردد.»
در يك خانواده ناسالم رفتاري، اعتياد، فشارهاي اقتصادي، اجتماعي و غيره مي‌تواند دلايل بروز خشونت باشد و طبيعي است وقتي فردي تحت خشونت قرار مي‌گيرد، دچار خشم و كينه شده و سعي در انتقامجويي دارد.
دكتر محمدعلي نجفي توانا، جرم‌شناس معتقد است: «همسركشي از جمله جرايم بسيار قديمي در تاريخ بشر است كه در طول دوران‌هاي مختلف به دلايل متعدد تغييرات فراواني به خود ديده است.
معمولاً زناني دست به قتل همسرانشان مي‌زنند كه با او احساس خوشبختي نمي‌كنند. بنابراين در تداوم يك نارضايتي مزمن تصميم به قتل مي‌گيرند. نخستين عامل اين نارضايتي نيز خشونت رفتاري و گفتاري است. زنان وقتي خود را تحت خشونت مي‌بينند، پس از چند سال در‌مي‌يابند كه نمي‌توانند رويه و رفتار همسرشان را عوض كنند، بنابراین به تدريج او را يك شكنجه‌گر و ظالم تلقي كرده و آرزوي مرگش را مي‌كنند.»
اما در اين ميان نگاهي به آمار قتل‌هاي اخير نشان مي‌دهد زنان قاتل در بيشتر مواقع حكم معاونت يا تشويق‌كننده عامل جنايت را داشته‌اند. پس در اينجا به يك شخص سوم نيز بر‌مي‌خوريم كه در بيشتر مواقع يك مرد است.
يعني زناني كه از زندگي با همسرانشان ناراضي هستند، وقتي پاي شخص سومي به ميان مي‌آيد، با انگيزه‌اي قوي‌تر تصميم به قتل شوهرانشان مي‌گيرند و اينگونه است كه با تشويق مرد بيگانه، وي را وادار به قتل شوهر خود مي‌كنند. طبق آمار موجود 33 درصد زناني كه به جرم قتل در زندان‌ها به سر مي‌برند، مباشرت در قتل همسر، 22 درصد مشاركت و 28درصد هم معاونت در قتل داشته‌اند. حال آنكه اين آمار در مردان همسركش 100 درصد است يعني مردها به تنهايي مرتكب قتل همسرانشان شده‌اند.
دلايل همسركشي
يكي از بازپرس‌هاي جنايي تهران كه طبق گفته خودش تاكنون به بيش از 50 پرونده همسركشي رسيدگي كرده است، درباره اصلي‌ترين دلايل همسركشي مي‌گويد: در پرونده زناني كه مرتكب قتل همسر مي‌شوند، نخست خشونت و بدرفتاري شوهر و پس از آن خيانت مرد عمده‌ترين علت‌ها به شمار مي‌روند. البته بحث خشونت شوهر خود دلايل متعددي از جمله اعتياد، بيكاري، مشكلات تربيتي و رفتاري و غيره دارد كه نيازمند بررسي‌هاي ريشه‌اي است. اما در مورد خيانت همسر بايد گفت براي بعضي از زنان روابط غير‌اخلاقي شوهرانشان و حتي داشتن همسر موقت يا دائم غير‌قابل تصور است و به محض اطلاع از اين ماجرا مشكلات خانوادگي شروع مي‌شود و به دنبال آن جدايي و طلاق و در برخي موارد نيز انتقامجويي و قتل.
اما درباره مردان همسركش نيز بايد گفت دلايل مختلفي وجود دارد كه مهمترين آن وجود رابطه نامشروع و اطلاع از وجود مرد بيگانه در زندگي مشترك است.
البته در برخي از پرونده‌هاي قتل شاهد بوده‌ايم كه مردي پس از قتل همسرش با ادعاي خيانت انگيزه خود را از جنايت، انتقامجويي اعلام داشته است، اما پس از تحقيق و بررسي‌هاي فراوان مشخص مي‌شود در واقع مرد - متهم - دچار اختلال رواني يا اختلال هذياني بوده است، به نحوي كه در باور خود تصور مي‌كرده همسرش به او خيانت مي‌كند.
البته اختلالات رواني اينچنيني خود دلايل عمده‌اي از قبيل اعتياد و مصرف مواد توهم‌زا، يا ريشه‌هاي رواني - كه از كودكي با فرد بوده - دارد كه مرد هميشه و در همه حال به همسرش مشكوك است و او را دائم تحت كنترل دارد.
دكتر نجفي توانا از ديگر علل همسركشي را اختلالات شخصيتي، واكنش‌هاي تكانه‌اي و مصرف مواد مخدر مي‌داند. وقتي فرد در يك لحظه كنترل خود را از دست مي‌دهد و در جريان يك درگيري شديد لفظي با يك حركت غيرقابل پيش‌بيني اقدام به قتل همسر مي‌كند بلافاصله نيز پشيمان شده و از كاري كه انجام داده احساس خجالت، عذاب وجدان و ندامت خواهد داشت.
به گفته اين استاد دانشگاه زندگي در شهرهاي بزرگ، آپارتمان‌هاي كوچك و دور از محيط‌هاي طبيعي، گرماي شديد هوا، زندگي در محيط‌هاي شلوغ و پرسر و صدا از ديگر عوامل ارتكاب قتل است. بررسي پرونده‌هاي همسركشي نشان مي‌دهد قتل‌هاي اتفاقي كه بر اثر شدت عصبانيت رخ مي‌دهد بيشتر در نيمه اول سال و قتل‌هاي از پيش طراحي شده و ماهرانه اغلب در نيمه دوم سال رخ مي‌دهد كه شايد بتوان گفت اين يك موضوع علمي است و در واقع وضعيت آب و هوا در اين ميان نقش ويژه‌اي دارد.
گفت‌وگو با زناني كه به اتهام قتل همسرانشان در زندان هستند نشان مي‌دهد آنها قتل و كشتن همسرشان را تنها راه نجات خود دانسته و آنقدر در زندگي مشترك به بن‌بست رسيده‌اند كه حتي وجود فرزندانشان نيز نتوانسته عاملي بازدارنده براي آنها باشد.
برخي از اين زنان مي‌گويند اگر مي‌توانستيم به راحتي طلاق بگيريم و جدا شويم شايد هرگز دست به چنين كاري نمي‌زديم.
«فريبا همتي» - روانشناس - مي‌گويد: مطمئن باشيد با سهل و آسان شدن طلاق براي خانم‌ها از آمار اين گونه جرايم بشدت كاسته خواهد شد. اگر يك زن به اين مرحله برسد كه ديگر نمي‌تواند با شوهرش زير يك سقف زندگي كند مطمئناً براي ادامه اين زندگي به نفع هيچ يك از طرفين و حتي فرزندانشان نخواهد بود.
حال آن‌كه در چنين مواقعي مراحل انجام طلاق آنقدر سخت و طولاني است كه شوهر نيز با حق و حقوقي كه قانون به او داده مي‌تواند آنقدر همسرش را در اين مسير اذيت كند كه متأسفانه زن راهي جز از ميان برداشتن همسرش نبيند. در صورتي كه اگر آنها به راحتي جدا شوند ديگر شاهد وقوع چنين جرايمي نخواهيم بود.
دكتر نجفي توانا مي‌گويد: وقتي يك زن به مرحله‌اي رسيد كه ديگر حاضر به ادامه زندگي با شوهرش نبود به محض آشنايي با فردي كه در اغلب موارد نيز جنس مخالف است و او را شنونده خوبي براي حرف‌ها و درددل‌هايش مي‌بيند با كمي ابراز محبت و مهرباني از سوي مرد بيگانه به طرف او جلب مي‌شود و زمينه قتل همسر به همين راحتي فراهم مي‌شود. چرا كه زن براي رهايي از اسارتگاه شوهر و رسيدن به محبت مرد بيگانه حاضر به انجام هر كاري است حال اگر در اين ميان شوهر حاضر به طلاق همسرش نباشد در واقع به قتل خود كمك كرده است. چون زن با قتل شوهرش سعي در از ميان برداشتن اين سد دارد.
بررسي دلايل همسركشي و اين‌كه پديده شوم قتل‌هاي خانوادگي در كشور رو به افزايش است موضوعي گسترده و قابل بحث از ابعاد مختلف است اما آنچه قبل از اين موضوع اهميت ويژه‌اي دارد و پرداختن به آن مهمتر از بررسي دلايل همسركشي است پيشگيري از به وجود آمدن شرايطي است كه منجر به قتل و همسركشي مي‌شود.
كارشناسان معتقدند پيشگيري بهتر از درمان است بنابراين آموزش وظايف همسران نسبت به يكديگر چگونگي ايجاد روابط عاطفي و جنسي ميان زوج‌ها، شوهرداري، فرزندداري و از همه مهمتر تربيت صحيح فرزنداني كه قرار است در آينده همسران ايده‌آلي باشند مهمترين وظيفه مسئولان فرهنگي و اجتماعي كشور است.
متأسفانه اين روزها در جامعه ما تحمل زنان و مردان كم شده و به جاي رفاقت نوعي رقابت و دشمني در خانواده‌ها جايگزين شده است كه مي‌تواند ريشه بسياري از مشكلات باشد. دكتر نجفي توانا - جرم‌شناس - معتقد است:‌ ايمان و اعتقاد واقعي، گذشت و فداكاري و اعتماد بين همسران از عوامل مؤثر در پيشگيري از جرايم است.


کد مطلب: 622

آدرس مطلب: http://titronline.ir/vdcd2x096yt0x.a2y.html?622

تيترآنلاين
  http://titronline.ir