تيترآنلاين - آيا سقوط هواپيما «طبيعي» است؟ - نسخه قابل چاپ

آيا سقوط هواپيما «طبيعي» است؟

24 دی 1389 ساعت 19:15

نويسنده : علي اكبر عبدالرشيدي

كشور ما با حدود 200 فروند هواپيما و 800 پرواز روزانه اين تعداد سقوط هواپيما رخ مي‌دهد در 189 كشور ديگر عضو «ايكائو» كه چند صد شركت هواپيمائي، چند صد هواپيما و ايضا چند هزار پرواز در روز دارند چه تعداد هواپيما ساقط مي‌شود


تيترآنلاين - نمي دانم سقوط هواپيما كه در كشور ما «هر از گاهي» رخ مي‌دهد در ديگر نقاط جهان هم به همين شكل و با همين مقياس رخ مي‌دهد يا نه و اصلا سقوط هواپيما امري «طبيعي» است يا نه.

كارشناسان و صاحب نظران بايد بررسي كنند و ببينند حالا كه در كشور ما با حدود 200 فروند هواپيما و 800 پرواز روزانه اين تعداد سقوط هواپيما رخ مي‌دهد در 189 كشور ديگر عضو «ايكائو» كه چند صد شركت هواپيمائي، چند صد هواپيما و ايضا چند هزار پرواز در روز دارند چه تعداد هواپيما ساقط مي‌شود.

مشكل سفر با هواپيما نه در كشور ما كه در همه جاي جهان چند سر دارد و چند سودا. اگر بخواهيم مشكلات صنعت هوايي را به ترتيب بررسي كنيم نخستين مشكل مربوط به قيمت بليط و خريد بليط در بازارهاي سياه فصلي (كه گاه در زمان جشنواره فلان جزيره، ايام نوروز و شلوغي‌هاي تابستاني رخ مي‌دهد) مي‌شود. البته در اثر تكرار اين اتفاق ما عادت كرده‌ايم كه بليط سفر نوروزي مان را مثلا در آذر ماه بخريم و يا بليط هواپيماهاي «چارتر» ناشناس و خارجي را بدون حق لغو و پس دادن ابتياع كنيم تا بر اين مشكل فائق آييم. از طرف ديگر به توصيه بعضي از كارشناسان همه ما عادت كرده‌ايم اين اتفاق را به حساب «طبيعي» بودن موضوع بگذاريم! ‏

ظريفي مي‌گفت در بعضي از جزيره‌هاي ما فقط چند روز در سال جشنواره برپا مي‌شود و يكي دو هفته عيد نوروز هم فشار سفر زياد است و اين همه بازار سياه رخ مي‌دهد. واي به آن كشورها و جزايري كه در همه ايام سال گرفتار فشار سفر توريست و به قول خودمان گردشگر از اطراف و اكناف دنيا هستند. آن جا چه بازار سياهي برپاست و مردم از چند سال قبل بليط خود را مي‌خرند كه گرفتار بازار سياه نشوند.‏

براي درك اين موضوع خوب است تعداد هواپيماهاي در حال پرواز در جهان را حساب كنيم. ما نتوانستيم تعداد هواپيماهاي مسافربر در حال پرواز جهان را پيدا كنيم. يعني آنقدر زياد بود كه قابل شمردن نبود. مثلا در يك كشور كه دويست شركت هواپيمايي دارد چگونه مي‌توان تعداد هواپيماهايش را دقيق شمرد؟

اما در بررسي‌ها به استناد گزارش انجمن بين المللي حمل و نقل هوايي - ياتا- در سال 2011 تعداد مسافران هوايي جهان به دو ميليارد و هفتصد و پنجاه ميليون نفر خواهد رسيد. شمارش تعداد مسافران سال 2010 هم به زودي نهايي و اعلام خواهد شد. حالا اگر براي هر پرواز ميانگين 150 مسافر در نظر بگيريم مي‌توان فهميد چه تعداد هواپيما در سال پرواز مي‌كند و سهم ما از اين پرواز‌ها چه قدر است.

بخش بعدي سفر مربوط به حركت به موقع هواپيماها است كه گاه با تاخير و زماني با لغو پرواز مواجه مي‌شوند. در سفر حج كه معمولا تقصير بر گردن شركت هواپيمايي خارجي است. در سفر داخلي هم لابد تقصير برگردن مسافران است! هر چه هست ما اين «منطق» را هم پذيرفته‌ايم كه اين تاخيرها در همه جاي دنيا رخ مي‌دهد و امري است «طبيعي». مهم سالم رسيدن به مقصد است. حالا چه عجله‌اي داريم؟ دعا كنيم وقت آزاد براي انتظار كشيدن به اندازه كافي داشته باشيم.‏

همان ظريف توضيح مي‌داد كه معمولا در تاخيرهاي پروازي نيازي نيست بپرسيم كه تكليف قرارداد و نظارت و پي گيري و مطالبه خسارت از آن شركت خارجي و خاطي و خيلي كارهاي ديگر چه مي‌شود. اصلا چرا بايد با شركت‌هاي هواپيماهايي غير متعهد قرار داد بست؟ اگر در مورد سفر حج اجباري در كار باشد كه مثلا با فلان شركت قرار داد بسته شود در سفرهاي نوروزي و «چارتر» چرا بايد از شركت‌هاي هواپيمايي خارجي ناكارامد استفاده كرد؟

در باب سفرهاي هوايي و اتفاقات «طبيعي» كه براي مسافر و هواپيما روي مي‌دهد موضوع زياد است. اما همان «ظريف» توصيه كرد كه «ز تعارف كم كن و بر مبلغ افزا». منظورش اين بود كه برويم سر اصل موضوع و اصل موضوع همان سقوط هواپيماها است. ‏

فرموده‌اند سقوط هواپيما هم در دنيا «طبيعي» است و با وجود اين سقوط‌ها كه «گاه» اتفاق مي‌افتد گويا ما هنوز صاحب يكي از «امن ترين» سرويس‌هاي پرواز هواپيما هستيم. از قديم گفته‌اند «حرف شنيدن ادب است» و به خصوص اگر گوينده آن حرف استاد دانشگاه، پژوهشگر ويا صاحب تخصص بالايي باشد. پس صد البته كه شنيدن و باور كردن اين «منطق» بر ما فرض است.‏

يادمان هست اين فرمايش را در زمان رايج بودن توپولف در نظام مسافربري هوايي ما هم گفته شده بود. همان «ظريف» مي‌گفت: اتفاقاً آن موقع فرموده بودند توپولف جزو «امن ترين» هواپيماهاي جهان است. اما گويا اخيرا دستور داده شده است كه توپولف‌ها به دليل ناامني بيش از حد از گردونه خارج شوند! ‏

در تحقيق پيرامون تعداد سقوط و سانحه هوايي در سال 2010 هم به ارقام متفاوتي رسيديم. در يك منبع از 155 سانحه در سال خبر گرفتيم كه همه هواپيماها و سوانح را در بر مي‌گيرد. منبع ديگري از 27 سانحه هواپيماهاي مسافربري عمده در سال 2010 خبر داده بود. تعداد هرچه باشد با يك حساب سرانگشتي مي‌توان فهميد كه سهم آماري ما از سوانح هوايي چه تعداد است.

شنيديم كه قبل از رمزگشايي اطلاعات مثبوت در جعبه سياه فرموده‌اند يكي از علل سقوط اخير خود مسافران بوده‌اند كه علي رغم نامساعد بودن وضع هوا با اصرار خلبان را مجبور به پرواز كرده اند. متوجه نشديم كه مسافران، خلبان را مجبور به پرواز كرده‌اند يا برج مراقبت را مجبور به دادن اجازه پرواز. هر چه بود بالاخره پرواز به دليل اصرار مسافران انجام شده است. كاش اين مسافران كمي دانش تخصصي داشتند و مثلا مي‌فهميدند كه وقتي هوا خراب است نبايد با هواپيما پرواز كنند و بي خودي اصرار به پرواز نمي‌كردند. ‏اگر اين فرمايش درست باشد مي‌توان فهميد به خاطر همين اصرار بي خودي مسافران بوده است كه از دست خلبان، كمك خلبان و مسئولين برج مراقبت و ديگر مسئولان فرودگاه و خلاصه بقيه كسان ديگري كه اين نكته مهم را مي‌دانسته‌اند و اصلا به خاطر همين دانش علمي در آن جا استخدام شده‌اند كاري بر نيامده است.‏

آن «ظريف» مي‌پرسيد پس چرا مسافران فرودگاه‌هاي ديگر جهان كه به دليل آتشفشان ايسلند يا برف و بوران‌هاي اخير ساعت‌ها و گاه روزها در فرودگاه‌ها ماندند اعتراض نكردند و خلبان‌ها را مجبور به پرواز نكردند. گويا در يكي از همين حوادث بود كه نخست وزير يك كشور اروپايي سه روز در فرودگاه ماند اما از نفوذش براي به پرواز در آوردن هواپيما استفاده نكرد. بعد هم ادعا كرد كه طي اين سه روز با استفاده از اينترنت دولتش را اداره كرده است.

موضوع نهايي هم بحث نجات و امداد است كه در اين سانحه ضمن تاسف نسبت به از دست رفتن برخي مسافران خوشبختانه تعدادي مسافر زنده مانده و خودشان به چشم ديده‌اند كه امداد و نجات به خوبي انجام شده است. مثلا يكي از مجروحان به نام آقاي بهنام اسماعيلي که در زمان مصاحبه در بيمارستان ارتش اروميه بستري بوده است، در گفت‌وگو با يك خبرگزاري كه اسمش را ذكر نمي‌كنيم با تشريح جزئيات سقوط اين هواپيما گفته است: «... با اينکه به شدت مجروح شدم، خود را در ميان برف‌ها از هواپيما دور کردم و با موبايلي که همراه داشتم با يکي از بستگانم تماس گرفتم و موضوع را اطلاع دادم. 45دقيقه طول کشيد تا مردم به کمک ما آمدند و من فکر مي‌کردم که جان خود را از دست مي‌دهم اما با کمک مردم زنده ماندم...»


کد مطلب: 1704

آدرس مطلب: http://titronline.ir/vdcd.z0f2yt05oa26y.html?1704

تيترآنلاين
  http://titronline.ir