تيترآنلاين - تعطيلات به سبك ايراني!‏ - نسخه قابل چاپ

تعطيلات به سبك ايراني!‏

وجيهه تيموري

اطلاعات , 30 فروردين 1392 ساعت 20:09

اگر کمبود تعطيلات موجب کمبود نشاط مردم شود که بايد ملت‌هاي کشورهاي غربي که تعطيلات کمتري دارند، دچار افسردگي فراگير باشند!


عددهاي قرمز رنگ تقويم هر سال، اولين چيزهايي است که اکثريت ما در هر سالنامه‌اي با دقت و علاقه مي‌شماريم و رويش حساب مي‌کنيم. هرچند برخي روزهاي احتمالي نيز براي تعطيل شدن وجود دارد و برخي از تعطيلات نظير عيد فطر، ممکن است جابجا شود و همين امر برنامه ريزي براي تعطيلات را مشکل مي‌سازد، اما کمتر کسي است که از وجود تعطيلات کاري و اداري در کشور، خوشحال نشود و از زياد بودن آن، ناراضي باشد! ‏بحث تعطيلات از يک جنبه، به استراحت و فراغت و رسيدگي به امور شخصي مي‌انجامد و از ديگر سو، به کاهش فعاليت‌هاي اقتصادي و ايستايي چرخه توليد و ثروت عمومي مي‌رسد.

براي همين است که به دنبال طرح کاهش تعطيلات رسمي کشور در سال گذشته در مجلس شوراي اسلامي و بازتاب آن در محافل مختلف، نظرات موافق و مخالف بسياري مطرح شده است و بررسي و کارشناسي آن همچنان ادامه دارد.‏

تعطيلات رسمي

سال گذشته با احتساب روزهاي تعطيل رسمي، روزهاي جمعه، تعطيلات اداري روزهاي پنجشنبه و روال تعطيلي روزهاي ميان دو تعطيلي، 130 روز از سال، به روزهاي غيرکاري و غير اداري تبديل شد و جزو تعطيلات به حساب آمد (يعني بيش از يک سوم روزهاي سال 1391 و حدود 35 درصد کل آن سال!).

امسال نيز با همين حساب، 128 روز تعطيلات داريم و اگر تعطيلات غيرمنتظره‌اي در راه نباشد، مي‌توانيم چنين درصدي از سال را به عنوان تعطيلات محاسبه کنيم.

اين در حالي است که عده اي، آمار روزهاي غيرکاري در ايران را بيش از ميانگين جهاني مي‌دانند و مي‌گويند: «تعطيلات و ميان تطيلات کشور ما 4 برابر ميانگين جهاني است و باعث شده است به توليد ملي ضربه وارد شود. يک ـ سوم مردم ايران بيشتر از ميانگين جهاني تعطيلات دارند، در حالي که دو ـ سوم مردم شرايط کاريشان به گونه‌اي است که کمتر از ميانگين جهاني تعطيلات دارند که اين هم يک نوع بي‌عدالتي است.» ( ابوالفضل ابوترابي، نماينده مردم نجف آباد در مجلس شوراي اسلامي) ‏

برخي نيز معتقدند که « تعطيلات سالانه اکثر کشورهاي جهان بين 110 تا 129 روز است، اما در ايران با احتساب 25 روز تعطيل رسمي، که 15 روز از آن مختص مناسبت‌هاي مذهبي و اسلامي است (تقويم قمري) و 52 روز تعطيلي روزهاي جمعه، تعداد روزهاي تعطيل به 77 روز مي‌رسد. اگر نيم روز تعطيلي پنجشنبه‌ها را نيز به آن اضافه کنيم تعداد کل روزهاي تعطيل درايران103 روز خواهد بود که براين اساس، ايران در مقايسه با کشورهاي جهان، به جز يک کشور(يمن) کمترين تعطيلات را در جهان دارد.» (حميدرضا عسگري، سرمقاله روزنامه آفرينش، 13/12/1391) ‏به نظر مي‌رسد اظهارنظرهايي از اين دست تا نهايي شدن تصميم نمايندگان مجلس شوراي اسلامي براي کاهش تعطيلات رسمي کشور ادامه يابد، هرچند که غلامعلي حداد عادل در گفتگو با خبرگزاري‌ها، امکان پذير نبودن کاهش تعطيلات در ايران را پيش بيني کرده است.

مشکلات تقويم سه‌گانه

اعداد سفيد تقويم کشورهاي مختلف براساس3 دسته وقايع، به اعداد قرمز و روزهاي تعطيل رسمي ملي، مذهبي و حکومتي تبديل مي‌شوند. تعطيلات نوروز، عيد فطر يا روز عاشورا و 29 اسفندماه روز ملي شدن صنعت نفت، نمونه‌هايي از اين سه دسته وقايعند.‏

از آنجا که در تقويم رسمي و رايج کشورمان، هر 3 نوع تعطيلات لحاظ شده است و هرکدام نيزدر جايگاه خود، ميان مردم اعتبار دارد، گاهي مي‌شود که صف طويلي از روزهاي تعطيلي پشت سرهم رديف مي‌شود و چانه زني بر سر اين که از ميان روزهاي تعطيل برخي را حذف کنند، رونق مي‌گيرد.‏اما به راستي حذف موردي تعطيلات محل بررسي است يا چگونگي بهره وري از روزهاي کاري و غيرکاري نيز بايد مورد توجه قرار گيرد؟

موافقان و مخالفان

همه افراد جامعه در مشاغل و موقعيت‌هاي مختلف، به نوعي با تعطيلات رسمي کشور مرتبط هستند و به عنوان جامعه هدف اين تعطيلات، براي خود نظري دارند.

بسياري از مردان شاغل، از روزهاي طولاني تعطيل ناراضي هستند و به قول خودشان تاب در خانه ماندن و بيکاري را ندارند. زنان خانه دار از اين که مدارس تعطيل باشند و همسرانشان ساعات طولاني در خانه بمانند، شکايت دارند و مي‌گويند نتيجه بيکار ماندن مردان در خانه و کنار هم ماندن تمامي اعضاي خانواده در طولاني مدت، گيردادن به يکديگر و دعوا و مشاجره و خستگي و کسالت است!‏

برخي از شاغلين بالعکس با تعطيلات موافقند و آن را فرصتي براي رسيدن به کارهاي عقب افتاده، رفع خستگي کار تمام وقت و بهانه‌اي براي تفريح و کنار هم بودن مي‌دانند. حتي برخي کارمندان معتقدند، وقتي کسي در تمامي ساعات اداري و ساعات مفيد روز سرکار باشد، چگونه مي‌تواند به برخي امور اداري و شخصي خود که درست در همين ساعات مي‌بايست انجام شوند برسد؟ يا بايد مرخصي بگيرد يا با دروغ و دورويي، بهانه‌اي بياورد و از شركت يا اداره‌اش خارج شود و به کارش برسد. تعطيلات ميان هفته به ويژه اگر همزمان در تمامي بخش‌هاي اداري نباشد، چنين مشکلي را رفع مي‌کند و باعث مي‌شود، همه به کارهايشان برسند.

برخي مشاغل، از جمله صاحبان رستوران‌ها يا مراکز گردشگري از رونق ايام تعطيل خوشحالند و خلاصه هرکس که از تعطيلات نفعي مي‌برد، با کاهش آن مخالف است.

آنچه از اين اظهار نظرهاي عمومي به دست مي‌آيد، اين است کساني که برنامه‌اي براي روزهاي تعطيلي دارند و مي‌توانند ساعات طولاني آن را مديريت کنند، از ايام بيکاري به خوبي استفاده مي‌کنند و به بازدهي ساعات کاري شان مي‌افزايند و کساني که برنامه‌اي براي تعطيلات ندارند، جز ملالت و خستگي بيشتر و هدر دادن وقت و انرژي، بهره‌اي نمي‌برند.‏

تعطيلات نادرست

موضوع «کاهش تعطيلات رسمي» را با بهرام اميراحمديان- دکتراي جغرافياي سياسي و کارشناس مسايل آسياي مرکزي، در ميان مي‌گذارم و وي نيز چنين مي‌گويد:‏

ـ از آنجا که اولويت ما، افزايش توليد ناخالص ملي است، بايد ببينيم تعطيلات چه تأثيري در اين امر دارد. در مقايسه توليد ناخالص ملي کشورمان با کشورهاي ديگر مثل ترکيه، مي‌بينيم که هر يک روزي که از تعطيلاتمان کم شود، يک ميليارد دلار به درآمد حاصل از توليد ناخالص ملي اضافه مي‌شود.

اين يک بُعد مثبت کاهش تعطيلات است. حال آن که تعطيلات مختلف و طولاني مدت، جنبه‌هاي منفي ديگري هم دارد. مثلا همين 13 روز تعطيلات نوروز را در نظر بگيريد. واقعا چه نتيجه مثبتي در آن است؟ آيا جز اين که دانش آموز پشتش باد مي‌خورد و از تحصيل عقب مي‌افتد؟ با اين حساب اين دو هفته تعطيلات نوروزي، از نادرست‌ترين تعطيلات است که در هيچ كشور دنيا ديده نمي‌شود. حتي در کشورهاي ديگري که نوروز دارند نيز، فقط يک روز در 30 مارس که سازمان ملل به عنوان « نوروز» ثبت جهاني کرده است» تعطيل است و هيچ کجاي جهان اين همه پشت سرهم تعطيلي ندارند.

در ايالات متحده آمريکا که بر اساس آمار صندوق بين‌المللي پول و بانک جهاني، بالاتربن مقام توليد ناخالص داخلي را دارد، براي همه بزرگداشت‌ها و مناسبت‌ها، کشور را تعطيل نمي‌کنند و گاهي فقط يک دقيقه سکوت سراسري اعلام مي‌شود و کشتي‌ها بوق نمي‌زنند و قطارها از حرکت مي‌ايستند و همه يک دقيقه دست از کار مي‌کشند و مراسم تمام مي‌شود!اما در کشور ما وضع چنين نيست و اصولا کسي هم نمي‌پرسد که آيا بايد براي هر رويداد مهم يا خاصي، يک هفته بزرگداشت بگيريم؟ کشوري که به توليد بيشتر مي‌انديشد، بايد به سمت انسجام بيشتر نيز حرکت کند.

صحبت‌هاي استاد که به اينجا مي‌رسد، ياد مطلبي مي‌افتم که چند سال قبل در يکي از روزنامه‌ها خوانده بودم با اين مضمون که: مي‌گويند زماني يکي از نمايندگان سازمان ملل با يک اعتصاب کارگري در ژاپن روبه رو مي‌شود و با کمال تعجب مي‌بيند که کارگران پس از برنامه روزانه اعتصاب، بر سر کار خود حاضر مي‌شوند. مي‌پرسد آيا اين يک اعتصاب نمايشي است؟ کارگران پاسخ مي‌دهند ما براي اهداف صنفي خود اعتصاب کرده ايم، اما نبايد ژاپن از دنيا عقب بماند!

ساعات کاري مفيد

دکتر امير احمديان، در ادامه گفتگو به کاهش ساعات کاري روزانه نيز اشاره مي‌کند و مي‌گويد: لازم است به جاي اين تعطيلات طولاني مدت بي‌بازده، از ساعات اداري روزانه کم کنيم. چرا بايد از کارمندان 8 ساعت کار بکشيم، آن هم وقتي 8ساعت کارآنها مفيد نيست؟ اين کار باعث مي‌شود مصرف برق و غذا و بسياري چيزهاي ديگر در محيط کار کمترشود و هزينه‌ها و استهلاک کاهش يابد. ‏

از ديگر سو، سازمان‌هاي نظارتي ايجاد کنيم، نه اين که سازمان بهره‌وري را منحل کنيم.

وي مي‌افزايد:کاهش تعطيلات همزمان با افزايش بهره وري ساعات کاري و بالابردن ميزان توليد و کاهش ضايعات، بهترين برنامه‌اي است که پيشنهاد مي‌شود و اين امر چندان دور از ذهن نيست، اگر برنامه داشته باشيم حتما اجراشدني و ممکن است.

يک ضرب‌المثل آمريکايي مي‌گويد «هيچ هدفي آنقدر بالا نيست که نتوان به آن رسيد، اگر بتوانيد با دقت و احتياط به سمت آن قدم برداريد.»

بهره‌وري ممکن است

استاد جغرافياي سياسي دانشگاه تهران، مشکل اصلي روش کار و ميزان تعطيلي و بيکاري و هر مشكل ديگري در کشور را «مديريت ضعيف» و عدم استفاده از نيروها و امکانات مي‌داند و مي‌گويد: با توجه به برنامه آمايش سرزمين کشورمان و آن چشم‌اندازي که براي جايگاه ايران در سال 1404 خورشيدي ترسيم شده است، هنوز فضاهاي متعدد و بخش‌هاي مختلف را با هم و يکپارچه نگاه نمي‌کنيم و نمي‌دانيم فضاهاي خالي کجاست و کجاها بايد بيشتر تمرکز کنيم.

در جايي که آب و خاک مناسب و فراوان دارد، بهره وري نمي‌کنيم و پادگان‌هاي نظامي را در بخش‌هاي کشاورزي جا مي‌دهيم!

مشکل اصلي کشور ما در بيشتر زمينه‌ها مديريت ضعيف است. ايران داراي توان بزرگي از نيروهاي کارشناس و متخصص است، اما بايد بدانيم که کدام نيرو و چه تخصصي را در کجاها بگذاريم. ما بايدطبق برنامه‌ها عمل کنيم نه بر اساس آدم‌ها! بايد ببينيم هر آدمي کجا «مناسب تر» است که بنشيند نه اين که کجا «بايد» بنشيند! بايد ضعف‌هاي مديريتي را در هر قسمت مشخص کنيم و به چالش بکشيم.

تصحيح مديريت هم بايد از رده‌هاي پائين شروع شود. هرکدام از ما بايد به دنبالش باشيم و از خودمان و افراد ديگر بخواهيم و بپرسيم و پيگيري کنيم. بايد رسانه‌ها حساسيت ايجاد کنند و مديران پاسخگو شوند و مردم دنبالش باشند! ‏

دکتر اميراحمديان، ادامه مي‌دهد: کشورهاي توسعه يافته در ابتدا به باور توسعه يافتن رسيده بودند و ما نيز براي رشد کردن، بايد به اين باور برسيم. دانشگاه‌هاي ما آنقدر متخصص پرورش داده‌اند که از اين لحاظ کمبود نداشته باشيم، اما نتوانسته‌ايم از اين تخصص‌ها به درستي و قدر كافي بهره ببريم. سال‌هاست که براي توليد خودرو داخلي، تعرفه تعيين کرده‌ايم و از اين توليد حمايت مي‌کنيم، در عوض حقوق مصرف‌کننده را زير پا گذاشته‌ايم و بي‌توجه به آن بوده‌ايم. بايد از يک جايي اقدام و تحرک ايجاد کنيم. تصحيح اين امور و هر امر ديگري دور از ذهن نيست. فقط بايد به باور توسعه برسيم و در برنامه ريزي‌هايمان از بالا نگاه کنيم و جاهاي خالي را مد نظر آوريم.

بيکاري، نشاط آور نيست! ‏

دکتر اميراحمديان، با انتقاد به برخي اظهار نظرها که تعطيلات را موجب افزايش شادي در جامعه مي‌دانند، مي‌گويد: اگر کمبود تعطيلات موجب کمبود نشاط مردم شود که بايد ملت‌هاي کشورهاي غربي که تعطيلات کمتري دارند، دچار افسردگي فراگير باشند! به علاوه نشاط به مفهوم بيکاري نيست! تعطيلات هم با کاربرد خاص جامعه‌شناسانه براي دورهم بودن و تفريح کردن، چيزي نيست که اين تعطيلات متوالي جامعه ما داشته باشد.

اگر قرار باشد موضوع تعطيلات و ضرورت تعطيل بودن برخي مناسبت‌ها بررسي شود، بايد تعارف را کنار بگذاريم و اهدافي را که براي کشور قدرتمند منطقه شدن ترسيم شده و به تأييد بالاترين مقام کشور نيز رسيده است، مد نظر آوريم و از خودمان بپرسيم اگر مناسبت‌هاي مذهبي مانند روز عاشورا براي ما مهم است و لازم است براي عزاداري تعطيل شود، بايد همان يک روز تعطيل شود يا يک دهه، همه چيز را تعطيل و تعليق کنيم؟آيا عزاداري بيشتر، ما را ديندارتر مي‌کند؟بايد علماي عظام با توجه به شرايط جهان اقتصادي کنوني، که کشورها با سرعت تمام با هم رقابت مي‌کنند، درخصوص تعطيلات مذهبي با متخصصين ديگر همفکري کنند و راهکار مناسب امروز را برگزينند!‏

صورت مسأله را پاک نکنيم

دکتر ليلا فلاحتي- جامعه شناس و عضو هيأت علمي پژوهشگاه مطالعات فرهنگي و اجتماعي وزارت علوم تحقيقات و فناوري، گفتگو در خصوص موضوع تعطيلات و تعداد روزهاي بيکاري در تقويم رسمي را چنين آغاز مي‌کندکه: بهتر است ابتدا، به جاي بحث از کم و زياد روزهاي تعطيل رسمي در تقويم کشور و اين که برخي از آن‌ها حذف شوند يا بمانند، اهداف کاهش يا ماندگاري تعطيلات را روشن کنيم. فرقي نمي‌کند که اقتصاد دانان به دليل ضررهاي اقتصادي با تعطيلات زياد مخالفند يا جامعه شناسان با اشاره به نقش اجتماعي تعطيلات عمومي در جامعه، به فوايد آن اصرار مي‌کنند. مهم اين است که آيا از اين تعطيلات استفاده‌اي مي‌شود؟

‏ آيا امکانات تفريحي و رفاهي جامعه براي همان جمعيت کثيري که فرصت تعطيل بودن مي‌يابند فراهم است؟آيا کساني که دو هفته تعطيلات نوروزي دارند، از خستگي و بي‌حوصلگي ايام تعطيلات اظهار نارضايتي نمي‌کنند و خسته نيستند؟آيا راندمان کاري افراد در نيمه دوم فروردين و پس از تعطيلات طولاني بيشتر است يا همان افراد نيمي از ساعات کاري را تا چند روز پس از تعطيلات در تعريف کردن خاطرات يا وقت کشي براي بازگشتن به حال و هواي کار مي‌گذرانند؟

از سوي ديگر، تحميل ساعات کاري يکسان به همه مشاغل اداري درکنار بي‌انگيزگي و هدفمند نبودن افراد در محيط کار نيز موجب هدر رفت ساعات کاري و کاهش بهره وري و راندمان مي‌شود که کاهش تعطيلات نقشي در بهبود اين مشکل ندارد و پاک کردن صورت مسأله است.‏

آهسته و پيوسته

دکتر فلاحتي، موضوع «تعطيلات در ايران» را چنين پايان مي‌دهد: به جاي اين که روزهاي کاري پيوسته با ساعات کاري بدون توليد و درآمدزايي و بهره وري، به خودمان و جامعه تحميل کنيم و از آن طرف چندين روز بي‌برنامه بيکاري و تعطيلي داشته باشيم و امور اقتصادي مملکت را بخوابانيم، بهتر است به مديريت تعطيلات در راستاي تقويت شادماني و نشاط جامعه در کنار توجه به کيفيت ساعات کاري، نه کميت بي‌بازده اداري بپردازيم.

همان گونه که نيازمند فراهم بودن بسترهاي شادماني در جامعه براي عموم مردم و برگزاري برخي تعطيلات رسمي در اعياد و جشن‌هاي ملي و مذهبي و حکومتي هستيم؛ ساماندهي تعطيلات رسمي و نيمه رسمي کشور با توجه به کاهش پيامدهاي منفي تعطيلات طولاني نيز يک ضرورت اقتصادي در کشور ماست که اگر همزمان با مديريت ساعات کاري و رفع ملالت و بي‌انگيزگي از نيروهاي کار باشد، به افزايش بهره‌وري مي‌انجامد.‏


کد مطلب: 5665

آدرس مطلب: http://titronline.ir/vdcd.90k2yt09ka26y.html?5665

تيترآنلاين
  http://titronline.ir