تيترآنلاين - با محمد دلاوري درباره صرفا جهت اطلاع - نسخه قابل چاپ

مصلحت انديشي مانع‌كارمان نمي‌شود

با محمد دلاوري درباره صرفا جهت اطلاع

مصاحبه كننده : فرشيد قره‌لي

جام جم , 10 خرداد 1390 ساعت 16:18

هر قدر آستانه تحمل مديران بالاتر برود، جريان اطلاع‌رساني، شفاف‌‌تر و كارآمدتر خواهد شد البته به شرط اين كه خبرنگاران عرصه خبر هم خط قرمزهاي قانوني را بشناسند و از آن نگذرند.


بسته خبري ويژه با نام «صرفا جهت اطلاع» تلاش مي‌كند نگاهي طنزآميز به رخدادهاي مختلف كه در طول هفته در كشور رخ مي‌دهند، داشته باشد و صرفا جهت اطلاع براي بامزه شدن محتوايش از عناصر مختلفي بهره مي‌گيرد تا بتواند متفاوت باشد. 

اين برنامه در همين مدت زمان محدودي كه از پخشش مي‌گذرد، بازتاب‌هاي بسيار زيادي داشته است. واكنش نمايندگان مجلس و مقامات دولتي به گوشه و كنايه‌هاي صرفا جهت اطلاع‌، نشان مي‌دهد كه اين گونه كارهاي خلاقانه در شبكه‌هاي گوناگون سيما، نتايج سازنده‌اي در پي خواهد داشت.

هر قدر آستانه تحمل مديران بالاتر برود، جريان اطلاع‌رساني، شفاف‌‌تر و كارآمدتر خواهد شد البته به شرط اين كه خبرنگاران عرصه خبر هم خط قرمزهاي قانوني را بشناسند و از آن نگذرند. در گفت‌وگويي با محمد دلاوري چگونگي فعاليتش در صدا و سيما و نحوه توليد و مشكلات پيش‌رو در پخش «صرفا جهت اطلاع» را مورد بررسي قرار داديم.

از آغاز فعاليت‌تان برايم بگوييد، چه سالي وارد صدا و سيما شديد؟

حدود سال 80 بود كه كم‌كم كارم را در واحد مركزي خبر شروع كردم، يعني 10 سال پيش، چقدر زود گذشت!

قبل از اين‌كه به واحد مركزي خبر بياييد خبرنگاري را تجربه كرده بوديد؟

من در روزنامه‌هاي مختلف مقالاتي در حوزه‌هاي فرهنگ و انديشه مي‌نوشتم كه پس از حضورم در صدا و سيما كمتر شد.

پس خبرنگاري در تلويزيون باعث شد كمتر نويسندگي كنيد؟

من اصلا نمي‌خواستم خبرنگار بشوم. بيشتر دوست داشتم در حوزه‌هايي كه مد نظرم بود بنويسم و تصور و آرزوي نوجواني من اين بود كه نظام اجتماعي تحت تاثير نوشته هايم قرار بگيرد. مي‌خواستم دنيا را عوض كنم، غافل از اين‌كه از عوض كردن خودم هم ناتوانم.

پس چرا خبرنگار شديد؟

ماهيت كار در واحد مركزي خبر، خبر است و خواه نا خواه نمي‌شود در مركز خبر كار كرد و با خبر بيگانه بود . من هم پس از اين‌كه مدتي كار كردم به سمت خبر كشيده شدم و روز به روز علاقه‌ام بيشتر شد.

چه مدت كار كرديد تا به اين نتيجه رسيديد؟

از سال 80 تا 83 فقط خبر مكتوب كار مي‌كردم اما كم‌ كم حضورم در تلويزيون بيشتر شد، جادوي نور، صدا، تصوير و دوربين طي اين سال‌ها كار خودش را كرد تا اين‌كه در اين جاده ما به اينجا رسيديم.

چطور مي‌خواستيد موفق شويد؟

اگر شما وضعيت امروز مرا موفقيت فرض مي‌كنيد كه خودم آنقدرها احساس موفقيت نمي‌كنم، اين حاصل اندوخته روزهاي نوجواني من است، روزهاي عشق به كتاب و نوشتن، روزهايي كه ممكن نبود يك فيلم خوب را نديده رها كنم، روزهايي كه موسيقي مونس و همراهم بود و... تمام آن اندوخته را با خودم به دنياي خبر آوردم و به جاي اين‌كه خودم رنگ خبر بگيرم سعي كردم تنه خشن خبر را به رنگ دنياي درون خودم درآورم ، نمي‌دانم توانستم يا نه ‌اما خيلي تلاش كردم.

وقتي مقابل دوربين قرار گرفتيد دنبال شهرت هم بوديد؟

شهرت روياي روزهاي نوجواني و جواني است اما زماني كه موهاي شقيقه سپيد مي‌شود كم‌كم اين هيجان رنگ مي‌بازد، هر چند دروغ است اگر بگويم امروز از دام اين وسوسه رها شده‌ام، اما دروغ نيست كه بگويم شهرت براي من همه چيز نبوده است و اثر كلام برايم بسيار مهم‌تر از شهرت است.

الان كه مشهور شديد و همه شما را مي‌شناسند چه احساسي داريد؟

واقعا همه مرا مي‌شناسند؟ بعيد مي‌دانم! با اين حال، اي كاش شهرت، كليد روشن و خاموش داشت كه وقتي آدم حالش خراب مي‌شود و هوس مي‌كند تنهاي تنها، پياده خيابان‌ها را گز كند، بتواند آن را خاموش كند اما وقتي مشهور شدي اين موهبت زيبا يعني لحظه‌هاي تنهايي را از دست مي‌دهي، بخصوص شهرتي از جنس شهرت ما كه نه آنقدر تمام عيار است كه مطمئن باشي همه تو را مي‌شناسند و نه اين‌كه خيالت راحت است كه كسي نمي‌شناسدت، وسط آسمان و زمين معلقي!

پس مشهور شدن برايتان دردسر شده؟

رفته بودم جزيره خارك، جايي كه مي‌شود گفت ته ايران است، سربازي آنجا بود، وقتي مرا ديد گل از گلش شكفت، انگار بعد از اين همه غربت برادرش را ديده بود . هنوز شيريني اين ديدار زير زبانم است، صحنه فوق‌العاده‌اي است كه آدم ببيند يك نفر از ديدنت اين همه خوشحال شده، بي‌انصافي است اگر از با معرفتي و دوستي‌هاي مردم به سادگي بگذرم و بگويم كه دردسر برايم درست شده، اين همه تفقد و لطف از سر من هم زياد است.

خبرنگاري و شهرت چقدر باعث شده پول دربياوريد؟

كسي كه به دنبال پول درآوردن است اشتباه بزرگي مي‌كند كه وارد كار رسانه، ‌بخصوص خبرنگاري‌ مي‌شود، خوشبختانه من اين اشتباه بزرگ را نكردم و اينجا پي حشمت و جاه نيامدم و چون خانواده‌ام همه بازاري بوده و هستند مي‌دانستم كه اهل فرهنگ هر چه بشوند، پولدار نمي‌شوند اينجا جاي عشق، علاقه، ذوق، سخت‌كوشي و خستگي‌ناپذيري است با يك زندگي متوسط، البـته گاهي به طرز افتضاحي متوسط است.

شما تجربه توليد خبر و گزارش در كشورهاي مختلف را داريد اما مهم‌ترين آنها حضورتان در كشورهاي عراق و لبنان است كه هر كدام از اين كشورها مشكلات خاص خودش را داشت. فكر كنم وقتي در عراق بوديد زندگي خود را براي كارتان گذاشتيد تا تاثيرگذار باشيد؟

اين‌كه ما به كشورهاي مختلف براي توليد گزارش يا خبر مي‌رويم شايد در نگاه اول بسيار جذاب باشد اما اگر از نزديك با سختي‌هاي آن آشنا ‌شويد متوجه مي‌شويد كه به همين سادگي‌ها هم نيست. چون زماني مي‌رسد كه بايد لحظات و وقايع شگفتي را تجربه كنيد. هنوز شايد بعضي‌ها گزارش من را به خاطر داشته باشند كه در بغداد ميان دود حاصل از دو انفجار بزرگ يكشنبه خونين مي‌دويدم. هيچ وقت فراموش نمي‌كنم در نزديكي محل سكونت و كارمان انفجار مهيبي صورت گرفت كه بيش از 300 كشته و 800 زخمي برجاي گذاشت. تازه اينجاست كه انگار مي‌فهمي زندگي يعني چه، وقتي ده‌ها جسد متلاشي شده جلوي چشمانت مثل برگ خزان ريخته مي‌فهمي مرگ يعني چه!

حضور در عراق چقدر براي شما مفيد بود؟

خبرنگاري كه سختي نكشد خبرنگار نمي‌شود، حضورم در عراق را با همه سختي‌هايش دوست دارم و همه روزهايش برايم خاطره است. لحظه به لحظه حضورم نه تنها در عراق بلكه در همه كشورهايي كه رفتم، برايم تجربه بوده است. تازه در كوران اين حوادث است كه احساس مي‌كني داري بزرگ مي‌شوي، هر روز كه مي‌گذرد حس مي‌كني چند سال به عمرت اضافه شده، بعد ناگهان حس مي‌كني در برابر 5000 سال تاريخ كه بر كره زمين رفته چقدر ناچيزي، چقدر نمي‌داني، چقدر بي خبري، خبرنگاري خبرت مي‌كند كه چقدر بي‌خبري.

با تجربياتي كه در زمينه خبرنگاري به دست آورده‌ايد به نظرتان چگونه يك خبرنگار در حرفه‌ خود مي‌تواند آبديده شود؟

در حرفه خبرنگاري هيچ قانون ثابتي وجود ندارد. اما مي‌توان گفت خبرنگار بايد بيشتر بخواند، بيشتر ببيند و بيشتر معاشرت كند و‌ اين حرفه‌ به تو فرصت مي‌دهد چند برابر ديگران زندگي كني البته اگر خود را به اين دريا بزني وگرنه چه بسيارند كه كنار ساحل اين حرفه ايستاده‌اند و فقط به تماشا مشغولند.

براي تهيه گزارش از روش خاصي استفاده مي‌كنيد؟

عهد من اين است كه روايتي كامل و متفاوت از خبر تقديم مخاطب كنم، براي اين هدف تلاش مي‌كنم از دريچه چشم خودم به رويداد بنگرم و به نحوي موضوع را روايت كنم كه‌امضاي من پاي آن باشد و در عين حال در حد بضاعت چيزي از قلم نيفتد.

پس از اين‌كه شاهد گزارش‌هاي خوب و متنوعي از شما در رسانه ملي بوديم، بخشي با عنوان صرفا جهت اطلاع‌ با اجراي شما‌ روي آنتن رفت و توانست مخاطبان زيادي را با خود همراه كند. ايده اوليه اين بخش از شما بود؟

نه، من به فكر راه‌اندازي اين بخش نيفتادم. مدير واحد مركزي خبر طرحي را به من پيشنهاد داد كه در بخشي بتوانيم با اخبار شوخي كنيم. با توجه به علاقه‌اي كه خودم داشتم قسمت اول صرفا جهت اطلاع‌ را آماده كردم كه مورد توجه قرار گرفت.

مهم‌ترين دليل شما براي پذيرفتن توليد و اجراي اين بخش چه بود؟

بخش عمده‌اي از آنچه كه‌امروز در قالب اين برنامه پخش مي‌شود دل مشغولي‌هاي من بود، حرف‌هاي عجيب و غريب، رفتارهاي بي‌استدلال يا ماجراهايي از اين دست كه دستمايه اين برنامه است سال‌ها دغدغه من بود. اين برنامه باعث شد تا متوجه شوم كه در اين دل مشغولي‌ها با رئيس واحد مركزي خبر شريكم. در ضمن تجربه نو را مثل يك پاس خوب مي‌دانم، مگر در زندگي چند بار توپ در چند قدمي دروازه مي‌افتد جلوي پاي ما؟ پس هميشه بايد از فرصت‌ها استفاده كرد.

صرفا جهت اطلاع با چه هدفي راه‌اندازي شد؟ برخي مي‌گويند چون صدا و سيما با ريزش مخاطب در بخش اخبارش روبه‌رو شد، با طراحي اين برنامه تلاش كرد مخاطبانش را حفظ كند؟

من اصولا با نيت‌خواني ميانه خوبي ندارم و معتقدم خود مديران بايد بگويند نيتشان چه بوده، براي من، مهم اين است كه با اين برنامه توانستيم‌ در توليد و بخش برنامه‌هاي تلويزيوني يك قدم به جلو برداريم.

حوزه‌هاي فعاليت اين برنامه مشخص شده است؟

چون بخشي به عنوان «خارج از گود» به مسائل ورزشي كشور مي‌پردازد، قرار شد در ‌صرفا جهت اطلاع‌ به همه مسائل روز كه ماهيت ورزشي ندارند، بپردازيم و هيچگونه محدوديتي نداشته باشيم؛ اقتصاد، فرهنگ، سياست و... .

چطور متوجه مي‌شويد كه كدام يك از آيتم‌هاي صرفا جهت اطلاع مورد رضايت و پسند مخاطبان قرار گرفته است؟
بازخورد برنامه را در برخورد حضوري با مردم، ايميل‌ها، نامه‌ها، پيامك‌ها و پيغام‌ها در سايت برنامه (serfan.iribnews.ir) متوجه مي‌شويم و از سويي ديگر برخي آيتم‌هاي برنامه را حذف مي‌كنيم اگر مردم سراغش را گرفتند نشان مي‌دهد اثر گذار بوده و اگر نه، بر آن اصرار نمي‌كنيم.

بخشي (آيتمي) داشتيد كه به منزل چهره‌هاي سياسي مي‌رفتيد اين آيتم ديگر پخش نمي‌شود دليلش عدم استقبال مردم بود يا خودتان تصميم بر حذف آن گرفتيد؟

اين آيتم از مواردي بود كه حذف كرديم و هيچكس عكس العمل يا حتي اعتراضي نكرد وقتي ما ديديم كسي سراغش را نمي‌گيرد متوجه شديم كه آيتم قوي نبوده است.

با پيشنهادها يا انتقادهاي مردم چه مي‌كنيد؟

معمولا مردم درخواست‌هاي متعددي دارند كه ما همه آنها را پس از مطالعه تقسيم‌بندي مي‌كنيم تا در موقع لازم از آنها استفاده كنيم. البته دقت‌هاي فوق العاده مردم حتي در رنگ لباس و... براي ما بسيار ارزشمند است و مردم مطمئن باشند كه در صورت قابليت اجرا حتما پيشنهادهاي آنها عملي خواهد شد.

برخي‌معتقدند كه بخش صرفا جهت اطلاع‌ نمونه‌اي از برنامه‌هاي خارجي يا تقليدي از برنامه پارازيت شبكه صداي آمريكاست؟

من هم اين اظهارنظرها را شنيدم، پس از پخش برنامه سوم نمونه‌هاي خارجي اين برنامه را برايم آوردند. اما پس از بررسي متوجه شدم صرفا جهت اطلاع‌ تفاوت‌هاي زيادي بين اين بخش با برنامه‌هايي از اين دست دارد. صرفا جهت اطلاع به شدت پايبند واقعيت است و خودش را ملزم مي‌داند تا هر جمله يا كلمه‌اي را براي خبرها انتخاب نكند، اصلا بناي ما بر اين نيست كه افراد را آماج تمسخر و توهين قرار دهيم چون فلان حرفشان پسند ما نبوده است، دوم اين‌كه بسيار فرق است ميان گروهي كه در حيطه يك نظام سياسي به نقد از درون مي‌پردازند با كساني كه هزاران كيلومتر از اين خاك فاصله دارند اما درباره اتفاقات حرف مي‌زنند.

نكته ديگر آن‌كه مشابه اين برنامه، ده‌ها برنامه در سراسر جهان توليد مي‌شود و اين‌طور كه بتازگي متوجه شده‌ام در بسياري از كشورها برنامه‌هاي شاخصي با اين سبك و سياق توليد مي‌شود و چون برخي دوستان فقط يك برنامه مشابه صرفا جهت اطلاع در يك شبكه ديده‌اند تصور كرده‌اند كه اين‌گونه برنامه‌سازي صاحب مشخصي دارد.

سوژه‌هايتان را از چه منابعي كسب مي‌كنيد؟

در طول هفته تصاوير انبوهي از مراكز خبري يا سايت‌هاي متعدد جمع‌آوري مي‌كنيم و پس از بررسي‌هايي كه با دقت انجام مي‌شود اخبار مورد نظر را انتخاب مي‌كنيم. ضمن اين‌كه بسياري از همكاران، دوستان و مردم هم سوژه‌هاي خود را پيشنهاد مي‌دهند.

برخي از سايت‌ها منبع موثقي نيستند ضمن اين‌كه دسترسي مردم به آنها در طول هفته كاري بسيار آسان است؟

اين‌كه دسترسي به سايت‌ها يا وبلاگ‌ها كار آساني است را من هم قبول دارم اما وقتي خبري از رسانه ملي پخش مي‌شود جذابيت بسياري براي بيننده دارد. در ضمن هيچ وقت نوشته جاي تصوير و صدا را نمي‌گيرد، تلاش مي‌كنيم در كنار تصاوير چاشني كلمات شيرين را اضافه كنيم تا جذاب تر شود. به عنوان مثال بارها عكس‌هايي از خوابيدن در همايش‌ها در فضاي مجازي منتشر شده بود، اما وقتي تصوير اين ماجرا با موسيقي شب بخير كوچولو آميخته شد و روي آن نريشني آمد به ياد ماندني شد. علاوه بر اين بسياري از مردم فرصت وبگردي را ندارند تا خبرهاي خاص را مرور كنند. يكي از تجربيات بسيار مهم ما در برنامه صرفا جهت اطلاع اين بود كه من در طول پخش اين برنامه متوجه شدم كه كشف واقعيت كار بسيار سختي است به شكلي كه حتي بايد به دو چشم خودم هم شك كنم. فرآيندي را براي انتخاب خبرها مشخص كرديم كه كمتر اشتباه صورت بگيرد. تمامي خبرها را با منبع آن چك مي‌كنم و در اين زمينه وسواس بسياري دارم كه اشتباهي اتفاق نيفتد.

به نظر شما برنامه صرفا جهت اطلاع نياز به تحول دارد؟

ما هميشه تلاش كرديم آيتم‌هاي تكراري را حذف كنيم و با همفكري و خلاقيت آيتم‌هاي جديدي را طراحي كنيم تا مخاطب از ديدن اين بخش لذت ببرد. تحول و ابتكار نياز اصلي هر برنامه‌اي محسوب مي‌شود و بايد هميشه مد نظر تهيه كننده باشد.

آيا تغييراتي در بخش صرفا جهت اطلاع ايجاد خواهد شد؟

هنوز ايده قطعي براي تغيير اين برنامه در ذهن گروه 2 نفره ما نيست اما اين دغدغه هم لحظه‌اي از ما جدا نمي‌شود كه در تحول دائم باشيم.

فكر مي‌كنيد صرفا جهت اطلاع مانند روزهاي نخست مخاطب دارد؟

نظرسنجي‌ها اميدوار كننده است و نشان مي‌دهد اوضاع رو به رشد است اما هر چه باشد اين برنامه تقريبا به قسمت چهلم رسيده و مثل چند برنامه اول كاملا تازگي ندارد، در ضمن انتظار اين‌كه تمام برنامه‌ها به يك ميزان جذابيت داشته باشد انتظار به جايي نيست چون اين برنامه بر بستر رويدادهاي هفته حركت مي‌كند و هر هفته ممكن است اقتضائات و شرايط خود را داشته باشد و بخشي از اين فراز و فرود گريز ناپذير است.

براي توليد اين برنامه تحت فشار هيچ جرياني قرار نگرفتيد؟

من به شخصه آنقدرها تحت فشار نيستم به نظرم مديران در واحد مركزي و رئيس اين واحد نقششان را به خوبي ايفا كرده‌اند كه من تحت فشار قرار نگيرم و بتوانم تمام توانم را براي يك برنامه خوب بگذارم. ضمن اين‌كه مطلع هستم حجم تماس‌ها براي اين برنامه بسيار بالاست اما تاكنون كه من نه از طرف گروه يا شخص خاصي‌ يا مديران تلويزيون تحت فشار نبوده‌ام.

البته گاهي همين فشارهاي محدود هم مرا از پا در مي‌آورد. از شما چه پنهان كه هر پنجشنبه، بعد از پخش برنامه از فرط خستگي و فشار رواني حالم بسيار بد مي‌شود، اما با يك روز استراحت دوباره روز از نو آغاز مي‌شود و صرفا جهت اطلاع دوباره كارش را پي مي‌گيرد.

يعني امكان دارد روزي به خاطر اين فشارهاي خسته‌كننده برنامه تعطيل شود؟

اگر من هم از پا بيفتم يك نفر ديگر اين پرچم را بلند خواهد كرد و فقط خستگي شخص من برنامه را تعطيل نخواهد كرد. مگر اوضاع كواكب و ستارگان هم دخيل شود كه نقشه‌هاي آسمان نشان مي‌دهد هنوز هوا خوب است.

به نظرتان اين برنامه تا كجا پيش مي‌رود؟

بستگي به اوضاع و احوال كشور دارد، ما بنا بر تعطيل كردن برنامه نداريم و شواهد نشان مي‌دهد ديگران هم اين تصميم را ندارند، پس جاي اميدواري هست كه حالا حالاها چراغمان روشن باشد.

پيش آمده دوست داشته باشيد به موضوعي بپردازيد اما نتوانيد يا نگذارند به آن موضوع نزديك شويد؟

بله، به هر حال اين برنامه يك سردبير ارشد دارد كه تصميم نهايي را مي‌گيرد، گاهي هم شده كه راضي به پخش يك آيتم نبوده‌ و استدلال هم كرده‌ام اما نظر سردبير اين بوده كه آن آيتم پخش شود و من با وجود مخالفت آن را اجرا كرده‌ام.

آيا شده روي موضوع دلخواهتان اصرار كنيد؟

تلاش مي‌كنم متوجه شوم كه چه مصلحتي مانع از پخش آن موضوع مي‌شود و در نهايت به نحوي موضوع را طراحي كنم كه ضمن رعايت مصلحت‌ها آن موضوع در برنامه بعدي گنجانده شود كه در بسياري موارد هم اين تلاش‌ها موفقيت آميز بوده، خوشبختانه آزاد انديشي حاكم بر فضاي ذهن سردبيران ارشد اين برنامه بسيار كارگشاست.

يكي از آسيب‌هاي جدي در صدا و سيما كپي‌برداري است يعني وقتي برنامه‌اي مانند 90 مخاطب پسند مي‌شود بلافاصله طرح‌هاي ديگري با همان ساختار شكل مي‌گيرد. شنيده‌ها حاكي است قرارست براي برنامه شما هم اين اتفاق بيفتد اين موضوع صحت دارد ؟ عكس‌العمل شما در مقابله با اين‌گونه برنامه‌ها چيست؟

من جرات نمي‌كنم كسي را به كپي‌برداري از اين برنامه متهم كنم، اما اين يك اصل است كه كپي عموما نمي‌تواند مانند نمونه اصل مخاطب را راضي كند و بي‌شك كمي تامل كمك مي‌كند كه انسان حرف نو را در شكل نويي عرضه كند. البته اين سنت رايج در صدا و سيما است كه كار موفق به شكل ناشيانه تكثير مي‌شود و لابد زمينه براي كپي كاري مساعد است كه اين اخلاق جا افتاده است. گاهي كپي‌برداري ناشيانه چنان شور مي‌شود كه برنامه‌سازي را از چشم مي‌اندازد پس بهتر است حتما مسوولان هم توجه جدي به اين موضوع داشته باشند.

وقتي در ميان مسوولان يا شخصيت‌هاي سياسي قرار مي‌گيريد برخورد آنها با شما چگونه است. حتما براي اين‌كه چيزي از آنها نگوييد زياد تحويلتان مي‌گيرند؟

لطف اغلب مسوولان بسيار است و در بسياري از اوقات به شوخي مي‌خواهند كه سربه‌سرشان نگذاريم، خاطره با نمك هم اين‌كه يكي از مديران مي‌گفت در يك جلسه‌اي همه مي‌گفتند، مراقب دلاوري باشيد، حسابي به او برسيد كه كار دستمان ندهد و در همان جلسه مدير ديگري گفته بود مشكل اين است كه زياد هم رسيدگي كنيم مي‌گويد اينها زياد اسراف مي‌كنند باز اوضاعمان به هم مي‌ريزد.

اين موضوع چقدر در برنامه‌ات تاثير مي‌گذارد؟

سياستمداران و مديران واقعي تحمل بالايي دارند و خوشبختانه آستانه تحمل در فضاي سياسي ما هر چند بايد بيشتر از اينها باشد اما اميدواركننده است، صبر مديران به ما كمك مي‌كند كه دايره گفت‌وگو و رابطه صريح و عقلاني را گسترش دهيم و در حد بضاعت عنصر عقلانيت را وارد فضاي سياسي كشور كنيم.

براي آينده خودتان چه برنامه‌اي داريد؟

در حال حاضر مشغول به تحصيل در رشته علوم سياسي در مقطع كارشناسي ارشد هستم و دوست دارم ادامه تحصيل بدهم.

اگر اشتباه نكنم مدرك كارشناسي شما در رشته شيمي است اين دو باهم چه سنخيتي دارند؟

همه مي‌گويند تو كه شيمي خوانده‌اي چرا سر از رسانه درآورد‌ي اما از من بايد پرسيد كه با اين همه علاقه به رسانه و علوم انساني چرا سر از تحصيل در رشته شيمي درآوردم، واقعيت اين است كه آن روزها هر كس‌ كه كمي درسش بهتر بود به سمت اين رشته‌ها سوق مي‌دادند و من هم به جبر همين قاعده، دانشجوي شيمي شدم اما دوباره برگشتم به اصل خودم.

كارتان به زندگي مشترك لطمه نمي‌زند؟ همسر و فرزندتان چقدر با شماه همراه هستند؟

اگر زندگي را يك قاعده تعريف شده كارمندي تعريف كنيم كار در رسانه زندگي را از هم مي‌پاشد اما همسر من اين كار و ضرورت‌هاي آن را بخوبي مي‌شناسد و چون خودش هنرمند و گرافيست است به خوبي با اين سبك زندگي سيال كنار آمده است.

موافقيد گفت‌وگو را با جمله‌اي كه نتواستيد در برنامه براي مردم بگوييد تمام كنيم.

دوست دارم به مردم بگويم:‌ گاهي حضوري يا غيرحضوري از من مي‌خواهيد كه خواسته شما را در برنامه بگنجانم، از اين كه گاهي نمي‌توانم شرمسارم، دوستان بسياري در اين برنامه نقش دارند، خبرنگاران واحد مركزي خبر، تصويربرداران، دستياران، صدابرداران و...‌ چشم و گوش اين برنامه هستند و تمام زحمات آنان به اشتباه به نام من نوشته مي‌شود كه اينجا از همه سپاسگزارم.رئيس واحد مركزي خبر و همچنين آقاي علي فاخري سردبير گروه سياسي نقش بسيار مهمي در اين برنامه دارند كه خيلي علاقه‌مند نيستند زياد نامشان در ميان باشد، از همه ممنونم، از همه سوژه‌هاي اين برنامه هم ممنونم كه با صبوري اجازه مي‌دهند راه شفافيت و عقلانيت بيشتر باز شود. ممنونم و از شما به خاطر اين فرصت.....


کد مطلب: 2522

آدرس مطلب: http://titronline.ir/vdcc.iqia2bqpila82.html?2522

تيترآنلاين
  http://titronline.ir