درمانگاههاي شلوغ، مردم سرگردان، خدمات عالي!
21 اسفند 1389 ساعت 12:00
ده بار تلفن ميزند، يكبار اشغال است، بار ديگر كسي جواب نميدهد، اينبار اپراتور فراموش ميكند او پشت خط است و بار چهارم اشتباهي او را به مركزي ديگر متصل ميكنند
دو نفري زير بغلش را گرفتهاند و با زحمت و با قدمهايي آهسته وارد درمانگاه ميشوند، باران خيسشان كرده و سنگهاي لغزنده ورودي مانند سرسره است، به سمت آسانسور ميروند، صفي طولاني از آدمهاي نزار جلوي هر يك از آسانسورها دراز شده و از پلهها هم نميتوان اين بيمار را بالا برد.
به گزارش خبرنگار ايسنا از شيراز، حدود 15 دقيقه طول ميكشد تا نوبت به آنها هم ميرسد و سوار آسانسور ميشوند، فشار جمعيت نفسشان را حبس كرده و پاهايشان زير لگد همشهريها، تا مرز لهشدگي پيش ميروند، ديگر حواسشان به بيمار نيست، راهي براي نفس كشيدن خود ميجويند، ناگهان وسط زمين و آسمان آسانسور ميايستد!
شيراز قطب پزشكي ايران و منطقه جنوب است اما تعداد درمانگاههايي كه خدمات تخصصي را به نحو مطلوب و منطبق با بيمه و با هزينه مناسب به مردم ارائه دهند، تا سال گذشته دو سه درمانگاه بيشتر نبود، امسال با اضافه شدن يك درمانگاه جديد، به عدد چهار رسيده است اما هنوز مردم براي ويزيت شدن بايد ساعتهاي طولاني انتظار را تحمل كنند.
ده بار تلفن ميزند، يكبار اشغال است، بار ديگر كسي جواب نميدهد، اينبار اپراتور فراموش ميكند او پشت خط است و بار چهارم اشتباهي او را به مركزي ديگر متصل ميكنند و دست آخر وقتي همه اين راهها اصلاح ميشود، زني خشمگين از آن سوي خط ميگويد: بايد تشريف بياوريد اينجا نوبت بگيريد تلفني جواب نميدهيم! و بدون اينكه منتظر بماند گوشي را ميگذارد.
ساعت 14 بايد به درمانگاه مطهري رفته و نوبت بگيرد و بعد به صف صندوق رفته، پول ويزيت را پرداخت كرده و مجددا برگه را به ويزيتور بازگرداند آنوقت است كه سركار خانم، زمان ويزيت شدن را بازگو خواهد كرد، اگر پارتي مناسب داشته يا نامه سفارشي از سوي آشنايي، پزشكي و .. آنهم در سطوح بالاتر از پزشك مورد نظر داشته باشيد، شايد ظرف يكماه آينده نوبتي بتواني پيدا كني، در غير اينصورت بايد به مطبهاي خصوصي برويد.
سالن مملو از آدمهايي است كه اكثرشان ساعتهاي طولاني مقابل تلويزيوني كه از سقف آويزان شده و صداي نامفهومش مشخص نيست چه ميگويد! نشستهاند و برگههاي نوبت را مدام زير و بالا ميكنند و هر از گاهي يكي حوصلهاش سر رفته عطاي رفتن به دكتر را به لقايش ميبخشد و يكي با داد و فرياد خواستار رسيدگي ميشود و ... هيچ كدام پاسخ شايستهاي در حد انسانيتشان، هويت انساني و شان اشرفي مخلوقاتشان كسب نميكنند.
گزارش خبرنگار ايسنا حاكي است، عليرغم كيفيت مطلوب خدمات در درمانگاههاي تخصصي، به دليل فقدان رشد متناسب با تعداد بيمار و تقاضاي روز افزون و همچنين استفاده نكردن از ظرفيتهاي موجود در زمينه اينترنت و فضاهاي مجازي، اين ازدحام همچنان روبه تزايد است.
اگرچه طي يكي دو سال اخير از حجم اين انتظار نشستهها! كاسته شده است اما هنوز هم بيماران، خصوصا آنهايي كه بر روي برانكارد و ويلچر يا برروي دست بستگانشان به اين درمانگاه منتقل ميشوند، بايد ساعتها براي گرفتن يك خدمت پزشكي- تخصصي در انتظار بمانند.
اين در حالياست كه بخش قابل توجهي از اين بيماران را كساني تشكيل ميدهند كه توسط پزشكان مستقر در درمانگاه، تحت عمل جراحي قرار گرفته و حال براي ويزيتهاي بعدي بايد به سراغ پزشك مربوطه كه به حتم دستمزدش را نقدا دريافت كرده، بيايند.
اين موضوع زمينه را براي انتقال ويروس و ميكروبهاي مقاوم شده فراهم ميكند، حال آنكه تقريبا اكثر مراجعان به اين مركز درمانگاهي، به تنها موضوعي كه فكر نميكنند، آلوده شدن به عفونتهاي ميكروبي و .... خطرناك است.
شايد مسئولان بهداشتي اين ديار هم به اين فكر نكرده بودند كه در محل درمانگاهها بوفه تاسيس كرده و مواد غذايي سرو ميكنند!!!
فلسفه ايجاد درمانگاههاي تخصصي، در سيستمهاي بهداشتي و درماني، ترسيم و تكميل زنجيره ارجاع بيمار بوده و براساس قاعده كار در اين سيستمها، بيماراني كه بعد از مراجعه به درمانگاههاي شهري و روستايي، (دولتي يا خصوصي) پزشكان قادر به تشخيص بيماريشان نباشند يا روند درمان نياز به كاري تخصصيتر داشته باشد، به درمانگاههاي تخصصي ارجاع داده ميشوند.
بهعنوان مثال اگر يك بيمار مبتلا به گواتر به يك مركز بهداشتي درماني شهري يا روستايي مراجعه كند و پزشك مستقر در مركز آزمايشهاي اوليه را انجام داده و نياز به درمان تخصصي را تشخيص دهد، با تكميل فرم ارجاع، او را به مراكز درمانگاهي تخصصي و فوقتخصصي رجوع ميدهد.
اين در حالي است كه اغلب بيماران مراجعه كننده به اين مراكز راسا پزشكي را بهواسطه اينكه عضو هيئت علمي دانشگاه علوم پزشكي است، انتخاب و براي تشخيص و درمان بيماري خود به وي مراجعه ميكنند.
در سالهاي گذشته سيستم پيجينگ و نوبتگيري اينترنتي و تلفني در اين مراكز راهاندازي شد، اما اين سيستمها تنها پاسخگوي نياز روستاييان و بيماراني كه محل سكونتشان در شهرستانهاي غير از شيراز باشد، است.
با زحمت صندلي خالي پيدا كرده و مادر بيمار و سالمندش را مينشاند و با در دست داشتن برگههاي حاوي اطلاعاتي از بيماري مادرش به سمت ايستگاه ويزيتورها ميرود، ساعت سالن سه بعد از ظهر را نشان ميدهد، خانم ويزيتور كه تلفني با آنطرف خط بحث و مشاجرهاي خارج از سيستم اداري را پيگرفته و هر از گاه صدايش بلند ميشود، در ميان حرفها، به درخواستهاي مراجعان پاسخ ميدهد!
برگه را به سمت او دراز ميكند، ويزيتور بدون آنكه برگه بگيرد، نگاهي به آن انداخته و ميگويد: حسابداري- صندوق، مرد هاج و واج دور تا دور سالن را نگاه ميكند تا تابلوي كوچكي كه روي آن درج شده، صندوق ميبيند، اما بعدازظهرها صندوق متمركز شده و به طبقه اول منتقل ميشود.
نگاهي به مادر بيمارش كه حالا كمي به يكطرف متمايل شده مياندازد و نگران به سمت آسانسور ميرود، شاسي نمايشگر ميگويد يكي از آسانسورها طبقه شش، ديگري طبقه يك و آن يكي هم خراب است و حال آنكه مقابل هر آسانسور تعدادي در انتظار ايستادهاند.
رفتن از پلهها را ترجيح ميدهد و دقايقي بعد مقابل ايستگاه صندوق است در انتهاي صفي كه دهدوازده نفر جلوتر ازاو ايستادهاند، نيمساعتي اينجا معطل ميشود و در حاليكه دلخور از ميزان سهم بيمه شده و هيچ كس حرفش را گوش نميكند، باز به سمت آسانسور ميدود، اقبالش خوب است و با زحمت بهعنوان نفر دهم وارد اتاقك شده و نفسش را حبس كرده و شروع به خواندن وان يكاد ميكند تا آسانسور در طبقه چهارم بايستد.
وارد سالن كه ميشود زني به كمك مادرش كه از روي صندلي بر زمين افتاده رفته و پيرزن را با زحمت روي صندلي مينشاند.
..... ساعت از نه شب گذشته كه به عنوان نفر شصت و پنجم با مادر وارد مطب دكتر ميشوند و دكتر خميازهاش را نيمهكاره قيچي ميكند تا .....
تلاش خبرنگار ما براي مصاحبه به مسئولان درمانگاه مطهري و چند تن از پزشكان حاضر در مجموعه به نتيجه نرسيد.
کد مطلب: 2045
آدرس مطلب: http://titronline.ir/vdcc.0qia2bqxpla82.html?2045