انکار وجود منتقدان تحقیر ملی خودمان است
23 شهريور 1390 ساعت 18:21
مطبوعات از منتقد میخواهند که نقدشان حتما تعداد به خصوصی کلمه داشته باشد تازه بعد از آن که چاپ میشود
فتحالله بینیاز گفت: انکار وجود منتقد و نقد در جریان ادبیات امروز ایران، تحقیر ملی خودمان است.
فتحالله بینیاز در گفتگو با خبرنگار مهر بیان داشت: برخی از نویسندگان جوان و حتی برخی از میانسالان اعلام میکنند که در ادبیات ما منتقد نداریم، اما همینها وقتی کتابی منتشر میکنند، رویش مینویسند که تقدیم به منتقد گرامی آقای فلانی؛ خب اگر آقای فلانی منتقد نیست؛ چرا به او کتابی تقدیم کردهاید و اگر هم هست که خب چرا در مصاحبههایمان میگوییم منتقد نداریم و به این تحقیر ملی خودمان تن میدهیم.
وی ادامه داد: گفتن نبود منتقد در فضای جاری ادبیات کشوما به این دلیل است که ما منتقد را تنها به عنوان تایید کننده مطلق میشناسیم و دقیقا زمانی که منتقد چنین کارکردی نداشت او را از حیث بودن و نیستی خارج میکنیم.
بینیاز در ادامه با اشاره به فضاهای دانشگاهی تولید نقد ادبی در کشور افزود: ما در دانشگاههای کشورمان رشته ادبیات داستانی نداریم. برخی اساتید دانشگاهی ما وارد حیطه نقد میشوند و مینویسند، ولی حتی همین دوستان هم آموزش لازم را ندارند.
وی در ادامه با اشاره به شرایط ایجاد یک نقد صحیح گفت: منتقد ابتدا لازم است، اهل مطالعه باشد. درس این رشته را خوانده باشد. البته منتقد تجربی هم داریم، اما تفاوتهای ساختاری نقد دانشگاهی با تجربی را نمیتوانیم منکر شویم.
نویسنده کتاب «درآمدی بر داستاننویسی و روایتشناسی» افزود: افرادی مثل جواد اسحاقیان، سیاووش جمادی منتقدانی هستند که نمیتوان آنها را انکار کرد. به نظر من اینکه بگوییم امثال این افراد و خودشان وجود خارجی ندارند، صحیح نیست، اما میتوان گاهی گفت این افراد از نقد نویسی فاصله گرفتهاند.
بی نیاز ادامه داد: نقد نویسی در ایران بدون حقالزحمه است؛ در عین حال شمارگان انتشار آن هم کم است. از طرفی دیگر مطبوعات از منتقد میخواهند که نقدشان حتما تعداد به خصوصی کلمه داشته باشد تازه بعد از آن که چاپ میشود، میبینی در کنار آن آگهی فروش مسکن و املاک و...قرار گرفته است. خب همه اینها یعنی دیده نشدن و جدی گرفته نشدن نقد.
نویسنده مجموعه داستان «کوارتت مرگ و دختر» افزود: در ایران درست است که منتقدان کمتر شناخته شدهاند، اما دردناکتر از این موضوع انکار کردن بودن آنهاست. گاهی مساله تحقیر منتقد است، ولی الآن بحث انکار مطرح است؛ نه اینکه مثلا بیایند بگویند تو خوب نقد نکردی.
بینیاز افزود: نقد امروز در ادبیات ما حاصل تجربه و زحمات شخصی است و البته در موارد بسیاری تنه به تنه مرور میزند؛ یعنی توضیح داستان نویسی و نه نقد. این روزها نقدها و مرورهای ما به هم بسیار شبیه شده است و این یعنی عدم توان و نیاز برای تمیز قائل شدن میان نقد و مرور.
وی تاکید کرد: همه موضوعات که کنار هم بیاید، نتیجهاش میشود اینکه کسی نقد نمیخواند و کسی هم اگر چیزی مینویسد به جای نوشته، توجهش به داشتن اسم و رسمش است. البته خب این عیبی ندارد، اما یادمان هم باشد تا نقد را نشناسیم، نمیتوانیم هر نوع پرحرفی را نقد بنامیم.
کد مطلب: 3133
آدرس مطلب: http://titronline.ir/vdcb.fbfurhb8fiupr.html?3133