بدون خجالت از بلوغ با فرزندانمان حرف بزنيم
24 مهر 1389 ساعت 13:50
فرهنگ عرفي ما در يك نگاه كلي بلوغ را با احتياط شديد و به صورت خاموش برگزار مي كند و متأسفانه در برخي شؤون قومي آن را پديده اي مزموم يا خجالت آور مي شناسند
تيترآنلاين - ناآگاهي، مهمترين ضعف بهداشت بلوغ در جامعه ماست؛ اين ناآگاهي نه تنها نوجوانان بلكه در بسياري حوزه ها، بزرگسالان جامعه را هم در برمي گيرد و از اين طريق به منشأ ناشناخته براي توليد آسيبهاي دامنه دار اجتماعي تبديل مي شود.
فرهنگ عرفي ما در يك نگاه كلي بلوغ را با احتياط شديد و به صورت خاموش برگزار مي كند و متأسفانه در برخي شؤون قومي آن را پديده اي مزموم يا خجالت آور مي شناسند. دامنه ناآگاهي براي پسران گسترده تر است و از اين رو بزه جنسي و رفتاري در ميان مردان جامعه ما فراواني بيشتري دارد و دنبال آسيبهاي دوران بلوغ كه به صورت عقده هاي مزمن رواني، تلقيات نادرست و تمايل به فرهنگ منحط جنسي آشكار مي شود تا سنين پيش از ازدواج و حتي چندين سال پس از آن ادامه مي يابد و بحران مي آفريند.
تحقيقات تطبيقي نشان مي دهد حداقل 20 درصد نوجوانان جامعه از تغييرات جسمي و روحي بلوغ به نگراني جدي دچار مي شوند.
به نظر اينجانب گروهي از نوجوانان كه والدين، مربيان و كاركردهاي اجتماعي آنها را با اين نوع تغييرات آشنا نكرده اند، دچار ترس، اندوه و حتي افسردگي مي شوند و از خود مي پرسند اين چه اتفاقي است كه براي من مي افتد، آيا طبيعي است؟ آيا براي همه اين اتفاق مي افتد؟ مبادا برايم مشكلي ايجاد كند. در واقع نوجوانان به دليل ناآگاهي دوره بلوغ را با ترس و اضطراب طي مي كنند و به تدريج قدرت تطبيق با شرايط متغير آن را از دست مي دهد.
اينجاست كه آسيب هاي رفتاري در كمين وي قرار مي گيرد و تباهي هاي زندگي اش را رقم مي زند. بايد والدين با زباني ساده و بدون پيچيدگي شرايط بلوغ را براي نوجوان تشريح كنند و به او اطلاعاتي متناسب با سن و پيشرفت مراحل بلوغ ارائه كنند.
نوجوان تازه بالغ بايد پيش از شروع تغييرات عمده جسمي به آنها آگاه باشد و بداند كه ديگر كودكي خردسال و نوجواني سر به هوا نيست و براي خود آقا يا خانمي شده كه جامعه و اطرافيانش انتظارهايي متناسب از وي دارند.
از آنجا كه بسياري از والدين به دليل موانع فرهنگي يا بر اساس شرمي نابه جا از ارائه توضيحات كامل و جامع در اين باره خودداري مي كنند، آموزشهاي اجتماعي دوره بلوغ اهميتي دو چندان مي يابند. برگزاري جشن تكليف در مدارس و حوزه هاي آموزش هاي بلوغ اقدامي فرخنده اما ناكافي است.
به نظر مي رسد خلاء اصلي در اين باره طرح نشدن نكات آموزشي، بهداشتي و پزشكي بلوغ در كتابهاي درسي است. در چنين شرايطي تلاش رسانه هاي صوتي، تصويري و مكتوب و اجراي برنامه هاي آموزشي از سوي نهادهاي فرهنگي و حمايتي مي توانند تا اندازه اي راهگشا باشند و شرايط را براي ارائه آموزش هاي رسمي، كامل و متناسب درباره بلوغ مهيا كنند.
كمبود آگاهي درباره بلوغ در زمينه هاي رفتاري و رواني نيز مطرح است و بيشتر در رفتار بزرگسالان در تقابل با نوجوانان نمايان مي شود. پايش اين ناآگاهي دردسرساز از برخي جبهه گيري هاي احتمالي و گاه غيرواقعي در جامعه ناشي مي شود. اين جبهه گيري بيش از آنكه واقعي و ملموس باشد، ناظر بر نوعي خود سانسوري است. گويا مسؤولان آموزشي و فرهنگي جامعه از طرح صورت مسأله هم پرهيز مي كنند و ابا دارند و گمان مي كنند آموزش درباره مسائل جسمي و رواني بلوغ نزد افكار عمومي به ترويج فساد و فحشا تبديل شود؛ تفكري كه هميشه چوب آن را خورده ايم و عبرت نمي گيريم.
به راستي چرا بايد بخشي از آموزش هاي حياتي براي جامعه به دليل ترس از شبهات و قضاوتهاي نادرست و احتمالاً متلك پراني به نيازمندان آن ارائه نشود و آيا پيشگيري از آسيبهاي اين حوزه با فرهنگ جامعه، متناسب تر نيست؟
پاسخ اين پرسش ها ساده است و در اين موضوع خلاصه مي شود كه بلد نيستيم چگونه به ارائه آموزشهاي بلوغ بپردازيم كه حساسيت نينگيزد، مخالف شؤون ديني و فرهنگي ما نباشد و به كار آيد و از آسيبها جلوگيري كند.
آموزش بهداشت بلوغ در مدارس، بويژه در مقطع راهنمايي كه مصادف با سنين بلوغ است با مشكلات و كمبودهاي جدي دست و پنجه نرم مي كند. آموزشها چه به صورت مستقيم و چه به صورت غيرمستقيم ارائه شود، همواره با حاشيه امنيت همراه است و در عمل بخش بزرگي از محصلان نوجوان را به دليل شرايط جامعه و ناپسند دانستن صحبت در اين باره در محيط هاي بيروني و خانواده ها از دستيابي به اطلاعات كامل و جامع و متناسب محروم مي كند.
اگر قبول داشته باشيم كه وظايف نظام آموزشي و پرورشي تنها در آموزش رياضي، علوم، هندسه و توليد انواع و اقسام نخبه و دانش آموز ممتاز! خلاصه نمي شود و پرورشي هم در كار است كه ابعاد جسمي، شخصيتي، رواني، رفتاري و اجتماعي محصلان را در برمي گيرد، به ضعفهاي جدي اين نظام در حوزه مسائل اجتماعي نوجوانان و محصلان پي مي بريم.به هر ترتيب نوجوان بايد در دوران بلوغ روشهاي حفظ سلامتش را بشناسد و بداند چه چيزي بهداشت جسم و روانش را به خطر مي اندازد تا بتواند با تهديدهاي بيروني مقابله كند و از نوجواني اش در مسير تكامل لذت ببرد. در اين دوره تغييرات جسمي و رواني نوجوان سريع است. احساسات، تفكر، رابطه هاي اجتماعي و منطق وي رشد مي كند و از اين گذرگاه به شناخت خويش و محيط پيرامون اقدام مي كند. اين تغييرات ذاتاً مقدس هستند و هدايت و كنترل آنها از طريق شناخت مقتضيات دوره بلوغ، وي را از گمراهي، گناه و آسيب نجات مي دهد.
کد مطلب: 1144
آدرس مطلب: http://titronline.ir/vdcb.ab8urhb8aiupr.html?1144