در بحث فرهنگي ما نتوانستهايم خوب مديريت كنيم
5 مرداد 1389 ساعت 15:49
تهيه کننده : كتايون مصري
وقتي جامعهاي از نظر هويتي دچار مشكل ميشود و هويت روزآمد شدهاي ندارد، نگرش فرد نسبت به ازدواج تغيير ميكند و ديگر ازدواج رسيدن به تعالي و نقطه مطلوب نيست بلكه درپي لذتطلبي است.
تيترآنلاين - «تهران شهر آسيبپذيري است». خيليها كه در شهرستانها زندگي ميكنند تهران را شهر آرماني خود ميدانند. در حالي كه تهران نسبت به جمعيت خود از ضعف امكانات رنج ميبرد. وجود بيش از 3 ميليون جوان در تهران باعث شده تا كمبود امكانات پايتخت بيشتر نمايان شود.
آمار طلاق، قتل، سرقت، بيكاري، بزهكاري، تكديگري و... وجود آسيبها در تهران را تاييد ميكند. محسن زنگنه، هماينك مديركل فرهنگي سازمان ملي جوانان است كه تا چند روز قبل، رئيس سازمان جوانان استان تهران بود. او از ضعفهاي جوانان تهراني، كمبود امكانات، دشواريهاي ازدواج و اشتغال و تعارضهاي هويتي ميگويد و سعي ميكند اقدامات جديد سازمان را براي كاهش مشكلات جوانان تهراني بيان كند. مشروح گفتگو او با خبرنگار رونامه جام جم در ذيل ارائه شده است.
شما با قشر جوان جامعه ارتباط داريد و حتما ميدانيد كه مشكلات جوانان تهراني از ساير شهرها بيشتر و نارضايتي در بين آنان بالاتر است. چقدر از اين وضعيت باخبريد؟
نميخواهم سوال شما را فقط با بلي يا خير جواب بدهم. قبول دارم جوانان در استان تهران، از لحاظ بررسي محروميتهاي مختلف، جزو مظلومترين جوانان كشورند و در حوزه خدمات رفاهي، فرهنگي و ورزشي، تهران جزو استانهاي محروم است.
چرا اين وضعيت وجود دارد، ظاهرا كه اين گونه نيست.
ببينيد ما در حوزه توزيع خدمات نكتهاي را معمولا فراموش ميكنيم و آن مساله جمعيت است. در دنيا وقتي ميخواهند به استان و شهري خدمات ارائه كنند يا وضعيت آن شهر و استان را مطلوب يا نامطلوب عنوان كنند، آن خدمات را براساس جمعيت منطقه ميسنجند. ميانگين جمعيتمان در كل كشور 45 نفر در هر كيلومترمربع است و براساس آمار 85 و در تهران 720 نفر در هر كيلومترمربع زندگي ميكنند. يعني در يك استان بسيار كوچك، 13 ميليون نفر ساكنند كه حدود 5 ميليون نفر آنها جوان هستند يعني با تعريف ما در گروه سني 14 تا 29 سال قرار دارند كه معمولا در عرف جامعه، تا 35 را هم جوان محسوب ميكنند. بنابراين حدود 6 ميليون نفر جوان در استان تهران زندگي ميكنند. حالا شما وارد فضاي ورزشي ميشويد و ميبينيد ميانگين فضاي ورزشي در كشور، 4/2 متر براي هر فرد است و در تهران 2/2 است. يعني با اين همه فضاي ورزشي ساخته شده و با احتساب فضاها و باشگاههاي در دست دستگاهها و سازمانها، باز هم تهران از ميانگين كشوري 2 دهم متر پايينتر است. در حوزه كتابخانهها هم به همين ترتيب است. در حوزه فضاهاي تفريحي و بوستانها باز هم نگاهها يا به سمت قسمتي از تهران است يا فقط شهر تهران و شهرستانهاي استان تهران از اين نظر دچار كمبود هستند، بعضي شهرهاي نزديك تهران حتي يك پارك تفريحي هم ندارند. در حوزه اشتغال هم در تهران مسائلي داريم كه با ساير شهرستانها متفاوت است. به دليل نوع سياستهاي 30 سال گذشته و حتي قبل از انقلاب و به دليل رشد يكباره جمعيت تحصيلكرده ما در دهه اخير، نيامدهايم كه زمينههاي اشتغال را براي اين افراد فراهم كنيم. هرچه تحصيلات بالاتر ميرود، درصد بيكاري آن جمعيت بيشتر ميشود. مثلا آمار رسمي ميگويد درصد بيكاري براي افراد با مدرك پنجم ابتدايي 5 يا 6 درصد است. به ديپلم و ليسانس و فوقليسانس كه ميرسيم، جمعيت بيكار بيشتر ميشود. يعني ميانگين بيكاري در فارغالتحصيلان دورههاي تحصيلات تكميلي ميزان بالاتري از ميانگين بيكاري در كل كشور را نشان ميدهد و من چون نميخواهم آمار منفي بدهم، نميگويم، اما آمارش خيلي زياد است و فراتر از مرز دورقمي است. از طرفي در تهران به دليل وجود بيش از 60 مركز آموزش عالي و دانشگاهي چه دولتي و آزاد، بيشترين حجم فارغالتحصيل را داريم، اين شهر مهاجرپذيرترين شهر كشور بويژه در سطح نخبگان است، پس اگر ميبينيد جوانان بيكارند، اين وضعيت وجود دارد، از طرفي سطح توقعات تهرانيها با ساير نقاط كشور متفاوت است. درآمدي كه فرد ميخواهد هم متفاوت است و اين امر نارضايتي را افزايش ميدهد. البته شايد من قبول ندارم كه نارضايتي نسبت به ساير نقاط بيشتر است ولي قبول دارم كه جوانان تهراني محرومترند. در حالي كه تصور از تهران به گونه ديگري است.
اما تصويري كه از جوان تهراني در ذهن جوانان شهرستاني هست، فرد مرفه و مرتبي است كه به آرزوهايش نزديكتر است.
شايد اين امر به اين دليل است كه در سينما و تلويزيون و ساير رسانهها هر وقت وارد آسيبها ميشويم جوانان تهراني را نشان ميدهيم، از تهران گزارش دوستيهاي خياباني ميگيريم، قتل و غارت و اعتياد را از تهران نشان ميدهيم، لذا تهراني كه جوانان آن از فهيمترين جوانان كشورند، طوري نشان داده ميشوند كه اين نگرش را تشديد ميكند كه اين جوان با سايرين متفاوت است.
آقاي زنگنه اين نگرش وجود دارد كه سازمان ملي جوانان يك سازمان تصميمگير و سياستگذار است تا مجري، پس ميتوانيد از مشكلات جوانان تهراني يك اولويتبندي ارائه كنيد كه سياستها بر آن مبنا پيش ميرود؟
اولين اولويت فكر ميكنم برخلاف آنچه در ظاهر به ذهن ميآيد، بحث هويت است، هويت جوانان در تهران خيلي مشكل دارد. البته در كل كشور مشكل داريم، اما در تهران هم وجود دارد. نفوذ اينترنت، ماهواره، فرهنگهاي مختلف، شهرنشيني مدرن و ... بيتاثير نيست. به نظر من مهمترين اولويت امروز جوانان، بحث هويت است. بعضيها فكر ميكنند، هويت يعني بحث مسائل ديني، نه هويت، هويت عام، فردي و ملي است كه كاملا تاثيرش را نشان ميدهد.
آقاي مهندس، شما چه چيزي در وضعيت جوانان ميبينيد كه غيرعادي است و سازمان شما دائما نسبت به آن ابراز نگراني ميكند؟
مهمترين اثر سست بودن هويت ملي كه خودش را نشان ميدهد، تغيير نگرش جوانان است. وقتي تغيير نگرش در جوانان ايجاد شود، كاركردهاي خيلي از مسائل تغيير ميكند.
تغيير نگرش نسبت به چي؟
مثال ميزنم. در مورد ازدواج، وقتي جامعهاي از نظر هويتي دچار مشكل ميشود و هويت روزآمد شدهاي ندارد، نگرش فرد نسبت به ازدواج تغيير ميكند و ديگر ازدواج رسيدن به تعالي و نقطه مطلوب نيست بلكه درپي لذتطلبي است. نگاه او به ازدواج، كاسبكارانه ميشود. خيليها هم به اين نتيجه ميرسند كه ازدواج ضرورت ندارد چون از راههاي مختلفي ميتواند به لذت برسد، درنتيجه خانواده دچار مشكل ميشود.
شما چطور به اين نتيجه رسيديد كه در حال حاضر جامعه ما هم از نظر هويتي به همان سطح حركت ميكند.
يكي از كارهاي سازمان، رصد وضعيت موجود جامعه است، متاسفانه خيلي از اظهارنظرات در اين باره بخشي است، اما ما هر سال يك پيمايش درباره نگرشها و رفتارها در سطح جامعه انجام ميدهيم، در بحث اشتغال ما ميگوييم مشكل دوم جامعه است كه يك بخش آن ناشي از تغيير نگرشهاست.
در فرهنگ ما كار مقدس است، كسي كه كار نكند، مذموم است. اما در نگاه امروز به اشتغال فرد به دنبال پرستيژ اجتماعي است و با گرفتن ليسانس و فوقليسانس هر شغلي را در شان خودشان نميبينند. اين مساله نشان ميدهد، نگرش فرد تغيير كرده است، مشكل بيكاري در تهران نيازمند مهندسي علمي است. به خاطر تراكم بالاي جمعيت كه در تهران بسيار زياد است، حجم فارغالتحصيلان هم بالاست، به همين خاطر يكي از مشكلات بزرگ ما اشتغال است.
در مورد ازدواج صحبت ميكرديد، در اولويتبندي شما مشكل چندم است؟
براساس پيمايشهاي انجام شده بعد از هويت و اشتغال، سومين مشكل ازدواج است، در زمينه آمار طلاق وضعيت نگرانكننده است، در سن ازدواج دچار آسيب هستيم. پيدا كردن همسر مناسب در يك سيستم شهري باز هم رضايتبخش نيست و...
در مورد هويت سوالي به ذهنم ميرسد و اين كه شما بحث تغيير نگرش و هويت را به عنوان آسيب مطرح ميكنيد، در حالي كه جوان فينفسه در پي تغييرات است، نميتوانيد انتظار داشته باشيد كه او مثل پدر و مادرش به جهان نگاه كند كه اگر اينگونه باشد، غيرطبيعي است، جوان پيشرو در تغييرات است.
فكر ميكنم در تعريف هويت با هم اختلاف نظر داريم. اينكه نگرش جوانان تغيير ميكند يك اصل است و به قول شما اگر اين تغيير نباشد، طبيعي نيست. آنچه ما در تعريف هويت ميگوييم مثل نام و نام خانوادگي است. شما يك روز صبح خودتان را نميشناسيد، بر هويت نه در ايران كه در غرب هم تاكيد ميشود كه هويت افراد ريشهدار است و بايد حفظ شود. كشورهاي غربي هم نسبت به ويژگيهاي خاصي حساس هستند. اگر فرد نسبت به ارزشهاي خودش حساسيتي نداشته باشد، انگار در خلأ است و به هر سمتي كشيده ميشود.
يعني شما در پيمايشهاي خودتان به اين نتيجه رسيدهايد كه ما به نوعي خلأ رسيدهايم.
بله متاسفانه آنچه نشان ميدهد، ميبينيم كه ما در شاخصهاي هويتي ضعف داريم.
آقاي مهندس، اين مساله ريشه خارجي دارد يا داخلي است؟ كمي از علل اين وضعيت بگوييد. در بحث هويت دائم تكرار ميشود كه تهاجم فرهنگي، ماهواره و ... باعث مشكلات هويتي شده، اما اين چالشها كه در تمام كشورها ديده ميشود، چرا آنها به چنين خلأيي نرسيدهاند؟
نكته درستي گفتهايد و من با صراحت عرض ميكنم، به قول شما اسباب تهاجم فرهنگي براي خيلي از كشورها وجود دارد، اما مهمتر اين است كه ما نتوانستهايم خوب مديريت كنيم، در تمام اعصار هويت ما از خارج در معرض آسيب بوده است. نيروهاي خارجي همواره درصدد محو هويت داخل كشورها و القاي هويت خودشان بوده و هستند. جنگ فرهنگي موثر است در تسخير يك كشور. ما در مديريت فرهنگي به هويت بياعتنا بودهايم.
به اولويت دوم يا همان مشكل اشتغال برگرديم، وضعيت جوانان تهراني چگونه است؟
آنطور كه آمار ميگويد گاه متعارض است، چون دانشآموز، دانشجو و سرباز، بيكار محسوب ميشوند يا نيروي فعال نيستند. هنگام سرشماري تمام كساني كه در هفته دوم و سوم ارديبهشت حتي يك روز سر كار هستند، شاغل محسوب ميشوند، اين نحوه آمارگيري از جمعيت بيكاران استاندارد است به همين خاطر جمعيت بيكاران براساس آمار و جمعيت واقعي بيكاران جامعه كمتر است. بر اين اساس تقريبا حدود 400 هزار نفر بيكار داريم كه آمار جوانان را نداريم اما بيشتر بيكاران، جوانند.
براي اين حجم بيكار، چه كردهايد، طرحهايي كه سازمان ارائه ميكند چقدر به نتيجه رسيده است؟
نميدانم خبر داريد يا نه، امسال دولت در كل كشور يك ميليون و 100 هزار شغل را قرار است ايجاد كند. سهم استان تهران 100 هزار شغل است، سازمان ملي جوانان تهران طرحهاي خود را ارائه كرده است. يكي از طرحهاي ما، طرح جامع اشتغال شهيد همت بود كه ميگويد اگر ما اشتغال و بيكاري را مهندسي و مديريت نكنيم، مشكل حل نميشود، اگر اين طرح به طور كامل اجرا شود ما ظرف دو سال آينده، يعني سال 91، به نرخ بيكاري طبيعي در تهران ميرسيم.
اين طرح، فازبندي خاصي دارد؟ آيا اجراي آن شروع شده است؟
بله، عرض ميكنم كه در فاز اول بايد GIS استان تهران را ترسيم كنند يعني دقيقا بدانيم چند فرصت شغلي در تهران داريم، متاسفانه در اين زمينه آمار دقيق نداريم. كار دوم استعدادسنجي نيروي كار است. نيروي كار ما چه توانايي دارد؟ ما اين امر را نميدانيم و نميتوانيم از توانمندي آنها استفاده كنيم.
اين طرح شروع شده؟ زمانبندي خاصي دارد؟
فاز اول را شروع كردهايم. اما به اطلاعرساني به جوانان نياز داريم. قرار است در فاز سوم بستههاي خاصي تدوين شود كه جوان مشاغل را به خوبي بشناسد. مثلا كارمندي يكي از مشاغل محبوب جوانان است، حقوق ماهانه كارمند حدودا 400 هزار تومان است. حالا درآمد يك مرغفروش چقدر است؟ بين 2 تا 4 ميليون تومان در ماه است. چيز خاصي هم نميخواهد كه مردم نميدانند. اگر GIS داشته باشيم براساس آن به جوانان اطلاعرساني ميكنيم كه در كدام منطقه كدام سبك و كار را راه بيندازد تا به سودآوري برسد. ما بايد به جوانان اطلاعرساني كنيم. فاز آخر هم تصحيح قوانين است كه هيچ قانوني مانع مشاغل جوانان نشود.
پيشبيني شما براي اجراي كامل اين بسته چه زماني است؟
من فكر ميكنم اگر استانداري و دستگاهها، هماهنگ با طرح حركت كنند، ما قرار است از اواسط تابستان امسال فاز اول و دوم را اجرايي كنيم.
اگر اجازه بدهيد، به بحث ازدواج برگرديم، شما چندي قبل به ارائه گواهينامه ازدواج اشاره كرديد كه با واكنشهاي مختلفي روبهرو شد، آيا براساس اين طرح، قرار است دبيرستانيها براي ازدواج آموزش ببينند؟ چه جوابي براي مخالفان داريد؟
ما مخالف جدي نداشتهايم، اكثر مخالفتها يا به خاطر بياطلاعي است يا بيشتر جنبه سياسي دارد. از اين جهت كه سازمان ملي جوانان هر كاري بكند بايد آن را رد كنيم. اول اينكه براساس نص صريح قانون تسهيل ازدواج مصوب 1384 مجلس، با امضاي آقاي حداد عادل ارائه شده كه براساس آن دولت موظف است برنامهاي براي آموزشها و حل مسائل قبل از ازدواج جوانان تدوين كند. وزارت علوم و آموزش و پرورش موظف شدهاند كه اين مفاهيم را در سرفصلهاي درسيشان بگنجانند. در سند ملي ازدواج كه در دولت هشتم تصويب شد، اصطلاح گواهينامه ازدواج، ذكر شده است. گواهينامه يعني اينكه فردي اگر ميخواهد ازدواج كند، برخي آموزشها را ببيند. مهم براي ما آموزش قبل از ازدواج است كه تمام كارشناسان آن را تاييد ميكنند مگر تاكنون مشاوره قبل از ازدواج و آموزش در اين زمينه مورد تاييد نبوده كه حالا با انتقاد روبهرو شده است. ما قصد داريم در فضاي مجازي و از طريق اينترنت آموزش دهيم.
اما بعضيها انتقاد ميكنند كه اين آموزشها سن بلوغ را پايين ميآورد.
آقايان و خانمهايي كه اين مساله را مطرح ميكنند بايد بدانند كه سن بلوغ در تهران بسيار پايين آمده است. سن بلوغ در تهران حدودا 10 سال است. به خاطر ورود اطلاعات اينترنت، تصاوير، ماهواره و... اين وضعيت ايجاد شده و نبايد كتمان كنيم، اما در دبيرستانها قرار است نه آموزش ازدواج، بلكه بستههاي آموزشي خاصي ارائه كنيم. نوجوانان دبيرستاني ما بايد نحوه ارتباط صحيح با جنس مخالف را بدانند. چه اشكالي دارد، آنها را نسبت به برخي سوءاستفادهها آگاه كنيم؟ يا بگوييم ارتباط با جنس مخالف اگر از حد خودش خارج شود، اثرات روحي و فردي در زندگي آينده آنها ميگذارد، اصلا كاري با مسائل عرفي و شرعي نداريم، بچهها به مباحث فقهي پايبندند. همينكه 15 درصد طلاقها در يك سال اول و 53 درصد طلاقها در 5 سال اول زندگي مشترك رخ ميدهد، به معني نبود آگاهي و توقعات نامناسب جوانان از زندگي مشترك است. اگر فكر ميكنند اين آموزشها منجر به بلوغ زودرس ميشود، كاملا اشتباه است. ما تاكيد ميكنيم كه در چند سال آينده، جوانان برايشان مهم باشد كه طرف مقابلشان در مورد زندگي مشترك چقدر آگاهي دارد.
کد مطلب: 647
آدرس مطلب: http://titronline.ir/vdcak0ni149ny.5k4.html?647