تيترآنلاين - ضعف زنانه محبوبیت می آورد - نسخه قابل چاپ

ضعف زنانه محبوبیت می آورد

نويسنده : انيسه نوش آبادي

تبيان , 11 ارديبهشت 1390 ساعت 14:29

هنگامی که زنان و مردان خیلی شبیه به یکدیگر شوند ،آن جاذبه ی مرموز را از دست می دهند


مطلبی که می خوانید به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان می تواننددر مورد نقد یا تایید این مطلب یادداشت خود را بنویسند. 
***

جنسیت زنانه همانطور که بعضی از تواناییهای زنان را محدود کرده است ،متقابلا بعضی امتیازات را نیز در اختیار زنان قرار داده است که با اتکا بر اندیشه ای درست مبنی بر استفاده صحیح در جاده طبیعت ،می توان از آن امتیازات در افزایش توانمندی های زنان و بلکه در ارتقاء سطح فرهنگی و عاطفی خانواده استفاده موثر نمود.

میل شدید مرد به حمایت از زن و نیروی طبیعی زن در جذب حمایت مرد ،از جمله این امتیازات جنسیتی است که به طرقی تقویت ،و با اتخاذ روشهای نادرستی نیز نابود خواهد شد.

مرد فطرتا دوست دارد از زنی که تحت سرپرستی خود دارد، حمایت کند .مردها از سرپرستی و خدمت به زنی که او را ضعیف و نیازمند به حمایت خود ببینند ،لذت می برند .وابستگی ،ظرافت و ضعف زن ،او را فوق العاده محبوب مرد قرار می دهد .بعضی از روانشناسان بنام معتقدند :"مرد فقط زنی را دوست دارد که از او ضعیفتر باشد و زن فقط مردی را دوست دارد که از او قویتر باشد ."(لذات فلسفه ،ویل دو رانت ،ص 187)

زنان با پرهیز از خلق و خوی مردانه و تقویت ویژگی های زنانه خود ،میل به حمایت را در مرد تقویت می کنند آنگاه هر چه میزان حمایت مرد ،سرپرستی و دلسوزی او نسبت به همسرش در وی تقویت شود ،متقابلا بر محبت او افزوده می شود زیرا محبت و حمایت در مردان رابطه مستقیم دارد .بر اساس همین فرمول، رفتار عجیب بعضی از مردها را می توان تفسیر کرد .چرا بعضی از مردها که همسرانی پرکار و فداکار دارند و به خاطر کارهای سخت آنها وضعیت مالی بهتری پیدا کرده اند ،به اندازه مردانی که همسرانی صرفا خانه دار دارند ،از خود علاقه و محبت نشان نمی دهند ؟

مرد وقتی همسرش را قوی و همچون خود مانند یک مرد می بیند ،احساس می کند همسرش به او نیازی ندارد چنین مردی کمتر دلسوزی نسبت به همسرش را تجربه خواهد کرد شاید در بسیاری از موارد خود نیز به او تکیه کند اینها هیچ کدام بد نیستند چیزی که بداست این است که میل مرد به داشتن همسری ضعیف و اصطلاحا "ناز "مرتفع نمی شود این زن و شوهر ها شاید دوستان ،همکاران یا شرکای خوبی با هم باشند اما همسران خوب و محبوبی نمی شوند .و به اصطلاح پای این جور زندگی ها همیشه لنگ می زند. 

لذا اگر مایلید برای مدت کوتاهی به محبوبیتی سطحی دست یابید ،می توانید هر نوع رفتاری که شما را جالب و حیرت انگیز جلوه دهد در پیش گیرید اما اگر می خواهید به محبوبیتی دائمی و عمیق در قلب همسرتان دست یابید ،زنانگی را درخودتان تقویت کنید و واقعا یک زن باشید.

به عنوان مثال برخی از زنانی که به امر تجارت مشغول اند ،(آن هم تجارتهای سخت و گسترده بین شهری یا کشوری که مستلزم برخوردهای زیاد با مردان و زرنگی های مردانه است ؛)کم کم آن بی پروایی و درشت خویی مردانه را تجربه می کنند و از آن حالت ناز زنانه که آمیخته با نوعی شرم است ،فاصله می گیرند .در زندگی زناشویی با این گونه از زنان ،عشق کمتر قابل تجربه است .منطقی و حسابگر بودن نهایت مزیت اینگونه زندگی هاست .

این خصوصیت که بعضی از زنان به تنهایی معادل ده مرد هستند ،هر چند از لحاظ داشتن توان روحی ،مثبت ارزیابی می شود،اما از آن جاذبه جنسیتی که بتواند برای یک عمر زنی را محبوب مردی قرار دهد می کاهد.

زنانی که مایلند زنانگی خود را تقویت کنند ،لازم است که خود را به محیطها،هنرها و مشاغل زنانه محدود نمایند و حتی المقدور تا جاییکه ضرورت ایجاب نکند ،از برخوردها و اختلاطهای غیر لازم با مردان و اشتغال به شغلهای مردانه بپرهیزند ارتباط زیاد با مردان ،زنان را به سمت داشتن خلق و خوی مردانه سوق می دهد .چنین زنانی ،نه خوبی های مردان را دارند (چون ازیک ضعف درونی رنج می برند )و نه خوبی های زنان.

رفت و آمد و اختلاط زیاد در محیطهایی همچون دانشگاهها نیز می تواند از شرم و پروای زنانه و وابستگی روحی او به شوهر بکاهد و به زن روحیه ای مردانه ببخشد .به همین جهت است که برخی روانشناسان معتقدند تحصیلات علمی از مطلوبیت و محبوبیت زنان می کاهد و بر این اساس اعلام می کنندکه بسیاری از دختران دانشگاهی دیر ازدواج می کنند .

حقیقتا آنچه باعث عدم مطلوبیت و محبوبیت زنان تحصیلکرده می شود ،اختلاطهای زیاد با مردان و برخوردها و ماجراهای جنبی است که از حیا و متانت زنانه شان می کاهد و آنها را همچون مردانی زرنگ و قوی جلوه می دهد .مردها فکر می کنند چنین زنانی ،همسرانی دوست داشتنی و مطیع نخواهند بود.

این یک اصل مسلم در ارتباطات بین زن و مرد است که :

اگر تفاوتها (تفاوتها زنانگی و مردانگی )نبودند ،کشش و جذابیتی بین دو طرف بوجود نمی آمد این تفاوتهای مکمل احساس مرموزی را به نام عشق بوجود می آورد."هنگامی که زنان و مردان خیلی شبیه به یکدیگر شوند ،آن جاذبه ی مرموز را از دست می دهند ."

مردانی که از مردانگی بیشتری برخوردارند از زنانی خوششان می آید که زنانگی بیشتری داشته باشند "(پروفسور روژه پیره ،روانشناسی اختلافی زن و مرد ،ص29)


کد مطلب: 2340

آدرس مطلب: http://titronline.ir/vdca.ynuk49new5k14.html?2340

تيترآنلاين
  http://titronline.ir