تيترآنلاين - يادداشتي به بهانه روز فردوسي ؛ چه گويم كه ناگفتنم بهتر است! - نسخه قابل چاپ

يادداشتي به بهانه روز فردوسي ؛ چه گويم كه ناگفتنم بهتر است!

خلاصه شده اي از نوشته علي جعفري , 25 ارديبهشت 1390 ساعت 16:36

آيا به راستي ما همان ارزش و احترامي را به فردوسي مي گذاريم كه انگليسي ها به شكسپير مي گذارند


فردوسي، به دلايل بسيار، قدرناديده ترين شاعر اين مرز و بوم است، هر چند اگر هر سال، به بهانه روز تولدش، روزنامه ها برايش ويژه نامه چاپ كنند و متوليان فرهنگي در توس، برايش بزرگداشت بگيرند، باز هم او مظلومترين شاعري خواهد بود كه در برابر زجر و سختي بسياري كه در راه آفرينش «شاهنامه» كشيد، كمتر قدر ديد.
قدر و قيمت چنين شاعري را هنوز نشناخته ايم و هنوز هم تلاشي براي شناخت بيشترش نمي كنيم. اين را من مي گويم كه از اين چنين شاعري كه زبان فارسي وامدار سخن اوست، اندكي بيش نمي دانم. هر چه هم كه درباره اش مي دانم، چيزي بيشتر از آني نيست كه همگان مي دانند و گناه كم دانستن من و من ها، به گردن آنهايي است كه اصلي ترين وظيفه شان، شناساندن چنين مرداني است كه در تاريخ فرهنگ و هنر و ادب اين مرز و بوم زيسته اند و نام و جان و مال خويش رانثار راهي كرده اند كه به آن معتقد بوده اند. فردوسي را كم مي شناسيم. نامش را بيشتر به خاطر يكي دو ميدان شهر به ياد داريم كه در مشهد و تهران به نامش كرده اند و مجسمه اي كه سالهاست در ميان اين دو ميدان بر پايه اي ايستاده اند.

احتمالاً بسياري خواهند گفت در بزرگداشت اين شاعر كه او را «بزرگترين شاعر پارسي گو» مي نامند، كارهاي بسياري انجام شده و برايش مجلس ها گرفته اند و بزرگداشت ها برگزار كرده اند، اما به راستي ارج و ارزش چنين شاعري، همان يكي دو همايش يك روزه در طول سال است و يكي دو برنامه چند دقيقه اي و كليشه اي صدا و سيما كه در نمايش يكي دو شاهنامه خوان قديمي و شاهنامه خواني آنها خلاصه مي شود؟ آيا به راستي ارج و ارزش فردوسي و اثر سترگش، همين است؟ آيا به راستي ما همان ارزش و احترامي را به فردوسي مي گذاريم كه انگليسي ها به شكسپير مي گذارند و يوناني ها به «هومر»؟ به راستي آيا ما تلاشي همپاي انگليسي ها يا يوناني ها در راستاي بزرگداشت اين شاعر جهاني مان انجام داده ايم يا مي دهيم؟

تلاش ما در راه بزرگداشت دستاوردهاي چنين شاعري تاكنون به چه نتيجه اي ختم شده است؟ فيلم خوبي بر اساس اين اثر حماسي ساخته ايم؟ تصويرگري اش كرده ايم؟ به زبان ساده بازنويسي اش كرده ايم و اجازه داده ايم كودكان و نوجوانانمان با آن بيشتر آشنا شوند؟ از آن انيميشني ساخته ايم كه به عنوان مثال فرزندانمان بدانند اين همه شخصيتهايي كه از آنها به وفور در مكالمات و محاورات روزمره نام مي بريم، چه كساني هستند؟ به راستي، جز معدود حركتهايي خودجوش و فردي، چه تلاشي براي شناساندن اين چهره جهاني به مردم سرزمين مادري اش انجام داده ايم؟ آيا برگزاري بزرگداشتهاي يكي دو روزه «شاهنامه و شاهنامه پژوهي» و صرف مبالغ قابل توجهي بودجه و دعوت از ميهمانان خارجي و... تنها وظيفه ما در قبال اين اسطوره سخن پارسي است؟ چرا بايد كودكان سرزمين ما، اسطوره ها و شخصيتهاي داستاني ادبيات فانتزي غرب را بيشتر و بهتر از شخصيتهاي ادبيات خودي بشناسند؟ چرا آنها بايد بدانند كه «اسپايدرمن» و «بتمن » و «هالك» و «تن تن» و هزار شخصيت انساني و حيواني ادبيات فانتزي غرب چه شكل و شمايلي دارند، اما حتي نتوانند تصور كنند كه «رستم» مي تواند چگونه باشد؟!

درباره ادبيات كودك اين سرزمين هم چيزي نمي گويم كه چرا بايد مثلاً كتاب «هري پاتر» در كمتر از يك هفته از انتشار آن در آمريكا، ترجمه شده و در دسترس كودكان و نوجوانان ايراني باشد، اما هنوز هيچكس به فكر اين نيفتاده تا از انبوه داستانهاي شاهنامه، يكي را براي كودكش بازنويسي و ساده كند! در باره اين نمي گويم كه ... بگذريم ... حرفهاي نگفته بسيار است!


کد مطلب: 2430

آدرس مطلب: http://titronline.ir/vdca.enuk49nyw5k14.html?2430

تيترآنلاين
  http://titronline.ir