تفکر پزشکان ۳۰ سال پیش با پزشکان امروزی کاملاً متفاوت است. چه چیزی آن زمان ارزش بود که در حال حاضرارزش نیست؟
زمانی که از زندان آزاد شدم در موتور جست وجوی گوگل با جست وجوی اسم جمشید، اسم من بالاتر از اسم جمشید مشایخی بود
وقتی ما در چنین شرایطی صحبت از مطالعه میکنیم، به این میماند که در یک مراسم سوگ واری، کسی برای هم نشیناش موضوعی خنده آور تعریف کند.
کار غسالها سخت است؛ اگر زن باشی و روحیهات لطیف باشد سختتر. اگر برای مردها دیدن بعضی صحنهها قابل تحمل است، لطافت زنها آنها را برنمیتابد...
نبود شادی و تفریح، باعث استرس در میان شهروندان شده و به منازعات و افزایش روحیه تندخویی در جامعه دامن می زند
در دو سال آخر آقای خاتمی باز این چنین چیزی که تندروها امروز در مجلس با آقای روحانی می کنند وجود نداشت
به گفته مطهری، عدهای به خاطر منافعشان نمیخواهند شرایط تحریم اقتصادی تغییر کند، بر طبل فتنه میکوبند یا مایل به پیشرفت مذاکرات هستهیی نیستند
وی در این نشست خواستار برگزاری علنی دادگاه متهمان سال 88شد و تاکید کرد که این اتفاق سبب از بین رفتن فضای ملتهب در کشور خواهد شد
متاسفانه مشکل کشور ما این است که دچار پیچیدگیهای سیاسی و تعدد مراکز قدرت و تصمیمگیری هستیم که هر کدامشان ساز خودشان را میزنند
فرهنگ جامعه ما عینیتهای مدرن را میپذیرد، اما ارزشهای مدرن را نمیپذیرد. در نتیجه مجرم درست میکند. وقتی مجرم درست کرد، فضای مجرمانه نیز ایجاد میکند
از این زمان به بعد باید منتظر پیدا شدن افرادی که با طمع هوسرانی برای گرفتن فرزند اقدام کنند باشیم که آسیبهای جدی برای جامعه در بر خواهد داشت
دختر و پسر در جامعه، محیط بیرونی دانشگاه، خیابان، کوه و.... در کنار یکدیگر قرار میگیرند و تفکیک جنسیتی شدنی نیست و این طرح برای ما هزینه معنوی به بار آورد
من نمیتوانم در این زمینه آماری بدهم اما آمار این موارد را داریم و چنین ازدواجهایی در کشور اتفاق افتاده است
دختری که فردی را به نام پدر خود شناخته و می شناسد چگونه می توان تصور کرد که با ازدواج با پدر خود به این دختر هیچ لطمه ای وارد نشود
کسانی که تنها ملاکشان برای ازدواج،زیبایی است زمینه خیانت در آنها زیاد است برای شناخت درست باید یک معیار درست وبرای معیار درست باید یک هدف درست داشت
بيشتر افراد در مناطق كويري كه زيستگاه اصلي مارهاي سمي محسوب ميشود با گرفتن سم مار و فروش آن زندگي خود را سپري ميكنند.
جعل نام و تولید ژانرهای کاذب، پشتوانهی ادبی ندارد. مسوولان میخواهند پشت این تجربیات شکسته خورده اشتباهات خود را پنهان کنند و به آمارسازیهای سوری دست بزنند.
من میخواستم دبیرستان بروم، اما پدرم میگفت آخوند بشوم. رفتم دبیرستان و یک روز توسط بقیه بچهها کتک خوردم بعد از آن ...