فرار متولیان امر از مسئولیت موجب رشد بیکاری شده است
کارشناسان معتقدند که افزایش مزمن تعداد فارغالتحصیلان و کمبود شغلهای مناسب این مشکلات را پدید آورده، اما حجم برکناریها و اخراجهای کارگران در ماههای اخیر، وضعیت را بدتر هم کرده است.
تاريخ انتشار: يکشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۰ ساعت ۲۰:۵۳
امروزه روند روبه رشد فارغ التحصیلان دانشگاهی غیر قابل انکار است که این رشد، یک برنامه جامع را برای کار و اشتغال کشور میطلبد ، آن چیزی که در لایحه برنامه پنجم توسعه به درستی دیده نشده است. امیر طاهرخانی نماینده تاکستان در مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی خانه ملت، مسائل و مشکلات کنونی فارغالتحصیلان بیکار را تشریح کرد؛ وی معتقد است در حال حاضر بحث بیکاری به یک معضل تبدیل شده و این معضل بیشتر در میان فارغ التحصیلان دانشگاهی مشاهده میشود.
مصاحبه خانه ملت با این عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات و عضو هیات رئیسه فراکسیون دانشگاهیان مجلس را در ادامه بخوانید:
برای حل معضل فارغالتحصیلان بیکار، چه تدابیری باید اندیشیده شود؟
موضوع بیکاری یکی از مهمترین چالشها و مشکلات جامعه است که دائم نیز افزایش پیدا میکند؛ در حالی که به نوعی شاهد رشد نرخ بیکاری در جامعه هستیم این مساله به خصوص در بحث فارغالتحصیلان دانشگاهی که بیشتر نمود پیدا کرده است.
این معضل به حدی جدی است که در عمل خانوادهها و همه مسئولان کشور با این موضوع درگیر هستند، حل این مشکل نیازمندعزم ملی است، در واقع همه دستگاهها باید کمک کنند تا معضل بیکاری حل و فصل شود و نگاه به این موضوع باید جامعنگر باشد.
مقصر اصلی، این ماجرا کیست؟
به عقیده من بیکارها مقصر نیستند، بلکه دستگاههای آموزش دهنده مقصر هستند اما مشکل اصلی در بحث بیکاری، این است که هیچکس حاضر نیست مسئولیت بیکاری را در کشور بپذیرد، بنابراین میتوان گفت هیچ کس متولی اشتغال کشور نیست، به عقیده من این رفتارها، فرار متولیان امر از مسئولیت است، اما آنچه که مسلم است حل معضل بیکاری به دولت باز میگردد و در واقع قوه مجریه مسئول مستقیم بحث بیکاری در کشور است و باید آمادگی حل آن را داشته باشد.
به نظر شما متولی اشتغال فارغ التحصیلان چه نهادی است؟
اگر بخواهیم توپ را در وزارت علوم بیندازیم چون فارغ التحصیلان را آموزش میدهد و از کانال آنها آموزش داده میشود این واقعا به خطا رفتن است، چون دردانشگاها وزارت علوم میتواند نقش داشته باشد ولی اینکه وزارت علوم کار برای فارغ التحصیل کار درست کند، امری شدنی نیست و نمیتواند متولی اشتغال باشد.
در این میان مسئولان و برنامهریزان وزارت علوم بارها اعلام کردهاند که اشتغال فارغالتحصیلان دانشگاهها و مراکز آموزش عالی هیچ ربطی به آنها ندارد و این وظیفه سایر دستگاههاست.
به نظر من یک وزارتخانه مشخص مانند وزارت کار،تعاون و رفاه اجتماعی باید متولی این امر باشد و باید کارگروهی در دولت تشکیل شود تا وزارتخانههای موثر و تاثیر گذار در این کارگروه شرکت موثر داشته باشند و دخالت کنند، البته باتوجه به اهمیت موضوع، خود رئیسجمهور باید راسا مسئولیت این کار را به عهده بگیرد و اگر منابع و اختیاراتی لازم باشد شخص رئیسجمهورتصمیم گیری کند زیرا در خیلی از موار ، مشکلات ما این است که تصمیمگیری منوط به مرجع بالاتر است.
بنابر این باید خود رئیسجمهوربه عنوان تصمیم گیرنده متولی این بحث باشد تا بتواند این مشکل را حل کند، به عقیده من رئیسجمهور باید مسئولیت را بپذیرد تا بتواند ازهمه ظرفیتهای آموزشی در وزارت علوم، وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی و دیگر وزاراتخانههایی که اهرمهای حکومتی هستند، استفاده کند تا بیکاری ریشه کن شود و بتوانیم در این موضوع گامهای موثری برداریم و اگر خلاء قانونی وجود داشته باشد قطعا نمایندهها بتوانند با قدرت وارد شوند.
نقش مجلس در حل معضل بیکاری چیست ؟
مجلس آماده همکاری همه جانبه برای حل معضل بیکاری است، تصویب طرح بیمه بیکاری نیز در همین راستا بود اما ماجرای فارغالتحصیلان بیکار با مساله بیکاری در جامعه تفاوت دارد؛ البته در این طرح به این قشر هم توجه شده است.
با قانونگذاری چگونه میتوان از این قشر حمایت کرد؟
کمک به فارغ التحصیلان دانشگاهی بیکار و افراد جویای شغل میتواند تبعات مثبت اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی به همراه داشته باشد و در این راستا پیشنهاداتی ارائه شد از جمله اینکه در ابتدا تقویت برای کارگران بیکار آماده ورود به بازار کار انجام شود تا افراد بتوانند در راستای حفظ امنیت معیشتی از حداقلها برخوردار شوند؛ بیکاران را میتوان مستحقترین افراد جامعه دانست که باید به آنان یارانه تعلق گیرد و کمک به آنها تبنل پروری نیست.
آیا در حال حاضر پذیرش دانشجو بر اساس نیاز بازار کار صورت میگیرد؟
یکی از ایرادات اساسی که به وزارت علوم و برنامهریزان رشتهای و تخصصی در وزارت علوم و حتی وزارت آموزش و پرورش وجود دارد این است که هیچگونه ارتباطی بین مراکز علمی و آموزشی با نیاز جامعه وجود ندارد که باید این رابطه ایجاد شود.
باید پل ارتباطی بین دانشگاه، بازارکار و صنعت ایجاد شود تا بتواند آنچه را که بازار کار و آنچه را که واحدهای صنعتی ما لازم دارند، دانشگاههای ما همان را تربیت کند در واقع یافتههای علمی خودمان را تجاری سازی کنیم و آنچه که بازار کار نیاز دارد، تربیت کنیم و از طرف دیگر، واحدهای صنعتی، بخش صنعت و معدن و بخش بازار کار آن سیگنالهای اصلی را به دانشگاهها ارائه دهند، دانشگاهها هم حاضراند این کار را انجام دهند.
با این رویه می توان با ایجاد پل ارتباطی، خلاء مهارتی که بعضا در افراد بیکار وجود دارد را پر کرد و از سوی دیگر دانشگاهها باید به هر طریق ممکن آموزش را ادامه دهند وچه بهتر که محور آن بر نیاز جامعه باشد.
چرا تا کنون آمار رسمی از بیکاران فارغ التحصیل دانشگاهی از سوی نهادهای ذیربط ارائه نشده است؟
آمار دقیقی از بیکاران فارغ التحصیل دانشگاهی در دست نیست، اما به هر ترتیب این بیکاری در این قشر بسیار محسوس است زیرا همه مسئولان در همه ردهها بر وجود فارغ التحصیلان بیکار تاکید دارند و همین امر نشان دهنده درصد بالای فارغ التحصیلان بیکار است، براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۸۵ حدود ۲میلیون و ۶۰۰ هزار شغل تخصصی قابل دسترسی برای فارغالتحصیلان دانشگاهی وجود داشته که در مقابل، در سالهای اخیر خروجی از دانشگاهها بیش از حد انتظار بوده است.
کارشناسان معتقدند که افزایش مزمن تعداد فارغالتحصیلان و کمبود شغلهای مناسب این مشکلات را پدید آورده، اما حجم برکناریها و اخراجهای کارگران در ماههای اخیر، وضعیت را بدتر هم کرده است.
بیکاری فارغالتحصیلان، مدارک تحصیلی آنها را زیر سوال میبرد؟
بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی با تحصیلات آکادمیک و دانش تئوریک بالا ولی سطح مهارت و تخصص پایین، نشانگر این واقعیت است که بازار کار کشور بسیار هوشمند عمل میکند و به تخصص نیروی کار بیش از مدرک آنها اهمیت میدهد