یکی از تخصصهای ویژه سیاستمداران در سرزمین ما لوث کردن مفاهیم بنیادین «سیاسی» است.
تاريخ انتشار: چهارشنبه ۲۲ تير ۱۳۹۰ ساعت ۲۳:۵۵
یکی از تخصصهای ویژه سیاستمداران در سرزمین ما لوث کردن مفاهیم بنیادین «سیاسی» است. مشارکت و رفراندوم و مردمسالاری را به چنان درجهای از ابتذال میرسانیم که اگر به گوش سازندگان آن مفاهیم برسد، قطعاً از آنچه کردهاند، پشیمان خواهند شد.
اینکه ما بخواهیم چند صفر از جلوی پول ملیمان برداریم، چه دخلی به همهپرسی دارد؟ مگر بابت این همه کارهای عجیب و غریب که منجر به تورم و بیکاری شده است، نظر مردم را خواستهایم که حالا میخواهیم بابت چنین فعلی که گمان نمیکنم حتی سر جمع دههزار نفر بدانند چه نتایج و توابعی درپی خواهد داشت، پای رفراندوم
” مگر بابت این همه کارهای عجیب و غریب که منجر به تورم و بیکاری شده است، نظر مردم را خواستهایم “
را وسط بکشیم؟ به خدا از این حرفها قصد و غرض سیاسی ندارم و اصلاً نمیدانم مبدع این طرح حیرتانگیز کدام نابغه بوده، حرف من چیز دیگری است.
زمان دولت اصلاحات هم برخی از نوابغِ سیاسی گفتند باید پیشنهاد مذاکره با آمریکا را به رفراندوم بگذاریم. همانموقع هم این بنده کمترین چنین موضعی داشتم و آن را در روزنامه ابرار قلمی کردم. همان موقع نوشتم چرا موضوعی را که اینقدر مهم است و جزو منافع ملی ما محسوب میشود، به سخره میگیرید؟ اگر مردم به شما رأی دادهاند و بر مسند قدرت نشاندهاند، به این دلیل است که گمان میکنند شما در مواردی از آنها بیشتر میفهمید و خیر و صلاح آنها را بهتر تشخیص میدهید. موضوع ارتباط با کشوری مثل آمریکا هم موضوعی نیست که همه بتوانند از کم و کیف آن مطلع باشند و در آنباره اظهار نظر
” عموم مردم هم نیازی به این احترامهای ساختگی ندارند. احترام به مردم مؤلفههایی داردکه این روزها چندان نشانی از آنها نمیبینیم “
کنند. پس بهتر است این عوامفریبیها را کنار بگذارید و به آنچه در ذیل منافع ملی ما میگنجد، بیندیشید و عمل کنید.
امروز هم ماجرا از همان قرار است. کسانی که در ماجرای حذف صفرهای پول ملی از رفراندوم و یا نظرسنجی اینترنتی و غیراینترنتی سخن میگویند، خوب میدانند که حرفشان چندان حرف سنجیدهای نیست. دخالت دادن مردم در امور سیاسی و اجتماعی و فرهنگی بدین معنا نیست که آنها درباره هر چیزی اظهارنظر کنند. البته پول ملی مسئله بسیار مهمی است اما اگر کسانی که بر مصدر امور تکیه زدهاند، انسانهای قابلی باشند و صلاحیت مسندی را که در اختیار گرفتهاند، داشته باشند، نیاز به این همه هیاهو و بوق و کرنا درباره احترام به افکار عمومی نیست. عموم مردم هم نیازی به این احترامهای ساختگی ندارند. احترام به مردم مؤلفههایی داردکه این روزها چندان نشانی از آنها نمیبینیم. پس بهتر است حضرات نه خودشان را سر کار بگذارند و نه دیگران را.