آيا وعده حل مشکل بيکاري و ريشه کني آن،در مدت زمان کوتاه امکانپذير است؟
هم اکنون کشورهاي توسعه يافته جهان هم نتوانسته اند بيکاري را ريشه کن کنند و ريشه کن کردن بيکاري، طرح بسيار بزرگي است; همانگونه که حل مشکل مسکن ايرانيان ظرف 2 سال و تقسيم مساوي بيت المال بين آحاد ملت، وعده هاي بزرگي است
تاريخ انتشار: دوشنبه ۲۲ فروردين ۱۳۹۰ ساعت ۱۲:۱۲
نويسنده : حميدرضا شكوهي
آقاي احمدي نژاد در سال 1385 ابراز اميدواري کرده بود که ريشه بيکاري ظرف سه سال آينده قطع شود. اما اين ابراز اميدواري، در قطع ريشه بيکاري تاثيري نداشت و پايان اين سه سال که همزمان با پايان دوره رياست جمهوري آقاي احمدي نژاد بود، نه تنها بيکاري ريشه کن نشد بلکه طبق آمار رسمي و حتي علي رغم ايجاد تغيير در تعريف افراد شاغل که کساني را که هفته اي دو ساعت کار مي کردند هم شاغل مي دانست، بيکاري حتي تک رقمي هم نشد.
اما از اواخر سال گذشته آقاي احمدي نژاد وعده ريشه کني بيکاري ظرف دو سال- يعني تا انتخابات رياست جمهوري بعدي- را داده است. آقاي احمدي نژاد پس از آنکه سال گذشته براي نخستين بار وعده داد بيکاري را ظرف دو سال ريشه کن مي کند، اوايل امسال هم چندين بار از اين عزم و اراده دردولت براي ريشه کني بيکاري خبر داده است. برخي از جملا ت آقاي احمدي نژاد که ظرف يک هفته گذشته در اين مورد مطرح شده بدين شرح است.
-دولت تصميم گرفت تمام عزم خود را به کارگيرد که به طور پي درپي سالي دو ميليون و 500 هزار شغل ايجاد کند تا به کمک جوانان ظرف دو سال بيکاري در کشور ريشه کن شود.
-با قاطعيت اعلا م مي کنم همه شرايط از نظر امکانات سرزميني، نيروي انساني و منابع مالي براي ايجاد 2 ونيم ميليون شغل در سال 90 مهياست. آقاي احمدي نژاد وعده هاي ديگري هم در يک هفته گذشته مطرح کرده که قابل توجه است.
-دولت تصميم دارد طرح مسکن مهر به گونه اي ادامه پيدا کند که تا سال 92 مشکلي به نام مسکن براي هيچ ايراني وجود نداشته باشد. -دولت پايه اي خواهد گذاشت که بيت المال به طور مساوي در بين آحاد ملت تقسيم شود.
اين اظهارات از دو زاويه قابل بررسي است. نخست، نفس طرح اين وعده هاست که تحقق آن موجبات رضايت مردم را فراهم مي سازد و به همين دليل کسي نمي تواند خوشحالي خود را از تحقق اين وعده ها پنهان کند.اما زاويه ديگر اين موضوع، چگونگي تحقق اين وعده هاست. وعده حل مشکل بيکاري و ريشه کني آن، وعده اي بسيار بزرگ است که تحقق آن در کشورهايي که رشد جمعيت بالا يي هم ندارند به راحتي امکانپذير نيست، چه برسد به کشور ما که به دليل ترغيب مردم به افزايش جمعيت از سوي رئيس جمهور، با افزايش جمعيت و به تبع آن افزايش آمار متقاضيان کار هم مواجه است.
هم اکنون کشورهاي توسعه يافته جهان هم نتوانسته اند بيکاري را ريشه کن کنند و ريشه کن کردن بيکاري، طرح بسيار بزرگي است; همانگونه که حل مشکل مسکن ايرانيان ظرف 2 سال و تقسيم مساوي بيت المال بين آحاد ملت، وعده هاي بزرگي است. در اين موضوع ترديدي نيست که تحقق اين وعده ها، آرزوي همه مردم ايران است و همه، رئيس جمهور را در تحقق اين وعده ها ياري مي دهند. اما آيا به راستي تحقق اين وعده ها در اين مدت زمان کوتاه امکانپذير است؟ تجربيات جهاني و مرور عملکرد دولت در سال هاي اخير، ابهاماتي در اين موضوع ايجاد مي کند.