روستایی بدون آب و راه و برق و گاز که خانههایش همچون قرنهای گذشته در شب با فانوس و پیهسوز روشن میشود و تنها راه ارتباطیاش با جهان خارج یک جاده خاکی است که پس از بارندگیهای بهمنماه سال گذشته از بین رفت و حالا پیدایش نمیکنند
روستایی عجیب و دورافتاده در بخش بوشکان دشتستان که حتی مسئولان استان شايد نامش را نشنیدهاند و از وجودش بیخبرند. روستایی بدون آب و راه و برق و گاز که خانههایش همچون قرنهای گذشته در شب با فانوس و پیهسوز روشن میشود و تنها راه ارتباطیاش با جهان خارج یک جاده خاکی است که پس از بارندگیهای بهمنماه سال گذشته از بین رفت و حالا پیدایش نمیکنند چون زیر خاک و گل گم شده. خبرنگاران و عکاس «بوشهر نیوز» ناگزیر بودند حدود 2ساعت پیادهروی کنند تا برای تهیه گزارش قدم در این آبادی فراموش شده بگذارند. خبرنگار بوشهر نیوز از سیابخش دهقانی یکی از ساکنان روستای «اوشیمو» میپرسد: چند خانوار در این روستا زندگی میکنند؟ قبلاً هشت خانوار در این روستا زندگی میکردند که به علت نبودن امکانات همه اینجا را تخلیه کردند و هماکنون به دو خانوار رسیدهایم. البته تابستانها خانوادههای کوچکرده سری به اینجا میزنند چون در این روستا باغی دارند و باید محصولی برداشت کنند. وقتی جادهای وجود ندارد چطور محصولاتشان را به بازار منتقل میکنند؟ آنها با کولهپشتی محصولاتشان را منتقل میکنند. وقتی مردم در اینجا باغ داشتند، چرا رها کردند و رفتند؟ حقیقتش مردم از بیراهی، بیبرقی، بیآبی و خیلی چیزهای دیگر خسته شدند. ما اینجا هیچ چیز نداریم. اگر مریض شدیم باید بمیریم. چون یکی نیست که به دادمان برسد. چند فرزند دارید؟ 8 فرزند. تحصیلات دارند یا خیر؟ خیر، به جایی نرسیدند. مدرسهای نبوده. چرا به شهر نمیروید؟ یک بار رفتیم. حدود 7 سال پیش بود. نتوانستیم زندگی کنیم و برگشتیم. تاکنون هیچ کمکی به ما نکردهاند. چندبار هم نامه نوشتیم اما نتیجهای نداشت. در حال حاضر منبع درآمد شما از کجاست؟ درآمدمان از گلهداری است. کشاورزی چطور؟ خیر ما کشاورزی نداریم. حیوانات متعلق به شماست؟ خیر شراکتی کار میکنیم. هماکنون حدود 100 رأس بز داریم که اکثر آنها برای دیگران بوده و ما فقط نگهداری میکنیم. تاکنون برای ساخت راه به جایی هم مراجعه کردهاید؟ بله، بیش از 50 بار از بخشداری قول گرفتم که حداقل یک راه درست کنند یعنی فقط یک تیغه در مسیر برای ما بکشند ولی هرچه منتظر ماندیم کسی پیدایش نشد. اوضاع برق شما چگونه است؟ ظاهراً برق هم ندارید. برق نداریم. برای روشنایی از چراغ فتیلهای و فانوس استفاده میکنیم. چطور در زمستان خودتان را گرم میکنید؟ در اینجا نفت هم نداریم تنها وسیله گرمایی ما منقل، زغال و هیزم است. وضع آب شرب منطقه چگونه است؟ آب شرب که نداریم. قبلاً یک آبانباری داشتیم که شکست. چون راه نبود نتوانستیم سیمان بیاوریم و این آبانبار را ترمیم کنیم. هماکنون آب تلخ میخوریم یعنی همان آبی که حیوانات میخورند. اگر مسئولان حداقل یک راه معمولی برای ما درست میکردند بسیاری از مشکلاتمان رفع میشد. دلیل شکستن آبانبار چه بود؟ این آبانبار حدود 50 سال پیش ساخته شده و بزرگی آن به حدی بود که حتی عشایر منطقه نیز از آب آن مینوشیدند. نمیدانم، شاید فرسوده شده بود. راهی وجود ندارد که برای ترمیم آن به اینجا بیایند. ما تنها وسیله ارتباطیمان یک دستگاه موتوسیکلت بوده که با آن وسایلمان را از شهر به اینجا میآوریم. باران که ببارد راه قطع میشود. این راه را چه کسی برای این روستا ساخته است؟ یکی از مسئولان جهاد در اوایل انقلاب. در اوایل انقلاب برای این روستا راهی ساخته شد که در مسیر آب بود. متأسفانه با کوچکترین بارندگی شاهد از بین رفتن آن هستیم. پس از مدتی آب این راه را برد و تا حالا هم این جاده را پیدایش نکردهایم. چه درخواستی از دولت احمدینژاد دارید؟ امیدوارم خداوند رئیسجمهور را سربلند نگه دارد. ما به یارانه زندهایم. ما زندگیمان را مدیون احمدینژاد هستیم. شکر خدا یارانه خیلی خوب است. ما که خیلی راضی هستیم و همیشه برای احمدینژاد دعا میکنیم. خدا خودش میداند که ما چقدر از او راضی هستیم و همیشه برایش دعا میکنیم. اینجا شبها حیوانات درنده هم دارد؟ (پدر خانواده) بله، چهار رأس از حیوانات ما را تاکنون پلنگها کشته و خوردهاند. پس شبها را چگونه صبح میکنید؟ شبها مجبوریم که کشیک بدهیم. پلنگها در اینجا وجود دارند اما وقتی شب با فریادهای ما روبهرو میشوند فرار میکنند. اینجا هم پلنگ دارد و هم گرگ. در پایان چه درخواستی از مسئولان دارید؟ برای همه آرزوی سلامتی داریم. کمک کنند فقط یک تیغه راه برای ما بکشند. فکر نکنم تیغه کشیدن برای بخشداری هزینهای داشته باشد.
نظرات بينندگان: ۲ نظر انتشار يافته ۰ نظر در صف انتشار ۰ نظر غيرقايل انتشار
۱۳۹۱-۰۲-۱۱ ۱۲:۳۲:۱۰
در انتخابات چند سال پیش بالگردی که آرا رو حمل میکرد سقوط کرد. امدادگرا رفتند اونو پیدا کنن چند تا روستا هم پیدا کردند که اصلا رو نقشه نبود. (5742)
همين روستاي بي نام ونشان اوشيموكه فقط دوتاسكنه داردحالا خانم يكي به بيماري سرطان خون مبتلا شده است ونيازبه ياري شماهم ميهنان عزيز دارد.نام بيمارسكينه خليفه 54سال سن دارد. (35507)