شايد آسمان ميخواست ايرانيان و خصوصاً تهرانيها را آزمايش كند كه ابرها از راه رسيدند و بارشهاي بي سابقه آلودگي هوا را براي مدتي زدود. آزمايش اين بود كه آيا خطر روزافزون آسمان پر از دود را از ياد ميبريم و مثل سالهاي طولاني گذشته دست روي دست ميگذاريم و سينههاي سياه و دودگرفته ما را چارهكنيم؟ يا عقلانيت به خرج ميدهيم و بارشهاي آسماني در هر حجم و اندازه را دليلي بر اهمال و فراموش معضل بزرگ آسمان خاكستري قرار نميدهيم؟
واقعيت اين است كه نگاه به آسمان و اميد بستن به ابرهايي كه از راه برسند يا نرسند و بارش بكنند يا نكنند يك روش عقلاني و آينده انديشانه و همتمدار و اراده محور نيست. هواي تهران كه چون هيولايي زشت پيكر و نافرمان و آسيبرسان همه ساله قرباني ميگيرد و افزون بر تنهايمان، روحها و روانهايمان را در چنگال خود ميگيرد و ميفشرد و پنهان از ديدة سادهانديشمان رسماً همه را در اسارت خود دارد بايد درماني اساسي ببيند و همه حرفها و حديثها و مسكنهاي گاه و بيگاه و طبيعي و غيرطبيعي جز تأخير در درمان كاري نميكنند.
جالب اين جا است كه راهكار اصلي و درمان اساسي و هدف نهايي كاملاً مشخص است و اتفاقاً همه بر آن اجماع دارند و در دنيا هم تجربه شده است و ابزارش هم وجود دارد ولي معلوم نيست كه عيب از كجا است و نقص از كدام ناحيه است كه آستين همت بالا زده نميشود و يك بار براي هميشه اين بلاي دستساز خودمان را سياست كند تا از هواي صاف و پاك محروم نباشيم!
راه حل اساسي كه علاوه بر آلودگي هوا، ترافيك سنگين را برطرف ميكند و ميليونها بلكه ميلياردها ساعت از وقت شهروندان را زنده ميكند همانا توسعه همه جانبة حمل و نقل عمومي است.
حمل نقل عمومي آسان و توسعه يافته و كارآمد نوشداروي درد بي درمان روانه شدن ميليونها خودرو در خيابانهاي شهرها است.
اگر تا رسيدن به اولين ايستگاه اتوبوس و مترو راه درازي نباشد و انبوهي و تراكم مسافران جان و قدرت مردان كارآزموده را طلب نكند و هنگام سوار و پياده شدن ميدان نبردي فراهم نشود، كمتر شهروندي يافت ميشود كه ماشين شخصي خود را بيرون بياورد و افزون بر هزينههاي بالاي آن خطر رانندگي در بزرگراهها و خيابانهاي نه چندان استاندارد را به جان بخرد.
براي منارة آلودگي هوا كه خود آن را بالا بردهايم هيچ چاهي وجود ندارد مگر اينكه همه دستگاههاي شهري و دولتي بسيج شوند و حمل و نقل عمومي شهرهاي بزرگ را كاملاً سامان دهند.
اين مهم اگر تحقق نيابد يا حتي به تأخير افتد با سيل خودروهايي كه همه روزه توليد و به خيابانها سرازير ميشوند در حالي كه كمتر خودرو فرسودهاي از دايرة فعاليت خارج ميشود ديري نخواهد پائيد كه نوبتهاي قفل شدن ترافيك شهري حداقل در تهران افزايش يافته همة امور از حركت باز ايستند و حتي چارههاي كوتاه مدت از فايده تهي شوند.
اگر چه فريادهاي چارهجويي صدها و هزاران بار نه فقط در اين زمينه بلكه زمينههاي ديگر هم بارها به صدا در آمدهاند ولي ما در خيلي از مسايل به دقايق نود بازيها نزديك شدهايم.
قبل از اينكه سوتهاي پايان به صدا درآيند، بايد عقلانيت پيشه كنيم و همت و اراده جمعآوريم و بدانيم كه سنتهاي روزگار و ساز و كار طبيعت با هيچ ملتي عقد اخوت نبستهاند. اين را بدانيم كه در چنين زمينههايي فقط درهاي كارشناسانه بازند.
نظرات بينندگان: ۱ نظر انتشار يافته ۰ نظر در صف انتشار ۰ نظر غيرقايل انتشار