افزايش و رشد قيمت مسكن و خدمات ديگر در شهرها بر روح و روان و رفتارهاي افراد تأثير تحريك كننده ميگذارد و افراد وقتي با مسائل و مشكلاتي اينچنين در طول روز درگيري دارند، آثار اين مسائل را با خود به خانه ميبرند
تاريخ انتشار: يکشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۰ ساعت ۱۴:۵۹
در خبري كه به تازگي از سوي يكي از مسئولان وزارت بهداشت منتشر شده آماري از مرگ بر اثر بيماريها و نارساييهاي قلبي ارائه شده و در پايان شعاري سر داده شده است مبني بر اينكه: قلب سالم در خانه سالم. به نظر ميآيد بايد آماري هم از خانههاي سالم در شهرهاي كشور ارائه ميشد تا معلوم شود امكان سالم بودن چه تعداد قلب سالم وجود دارد. ما نميدانيم از نظر وزارت بهداشت خانه سالم به چه نوع خانهاي گفته ميشود و چنين خانهاي چه ويژگي هايي بايد داشته باشد اما وقتي با كارشناسان و كساني كه در شهرسازي و مسائل روانشناسي خبره هستند گفتوگو ميكنيم ميتوانيم برخي از مشخصات خانه سالم را دريابيم. با اين حال داشتن خانه سالم در شهرهايي كه نميتوان نام شهر سالم را روي آن گذاشت بيشتر به آرزو شبيه است. شهر سالم كجاست؟ اكنون نزديك دو دهه است كه در تهران و برخي از كلانشهرهاي كشور تلاش شده است چيزي به اسم شهر سالم ايجاد شود. اما در اين شهرها نه تنها نتوانستند شهر سالم را تحقق بخشند، بلكه روند توسعه شهرها با سرعت سرسامآور و با ويژگيهاي محدودكنندهاش و همچنين بهخاطر ناهماهنگي دستگاههاي اجرايي خارج از مديريت شهري با آن، با آرزومندان داشتن شهر سالم كاري كرد كه بي سروصدا آن را رها كنند و به كارهاي ديگر خود بپردازند.
مهندس مسعود دلاوري كارشناس شهرسازي و معماري در باره اين موضوع ميگويد: توسعه سريع و بيقاعده شهرها در كنار خود يك سري مسائل و ويژگيهاي اجتماعي جديد را پديد آورد كه طراحان شهرسالم آن را پيش بيني نكرده بودند و ضمناً براي توسعه شهرها هم هيچ برنامهاي نداشتند كه در قالب يك مديريت تعريف شده انجام شود. از يك سو دنبال پروژه شهر سالم بودند، از يك سو شهر را رها كردند تا با گسترش ساخت و سازهاي مجاز و غيرمجاز و افزايش جمعيت و ترافيك و رشد ناگهاني حاشيه نشيني همان پروژه را خنثي كردند و به عقب راندند.
دكتر آقبلاغي روانشناس نيز در اين باره ميگويد: همزمان با تغييراتي كه از دو دهه پيش در ادامه تغييرات قبلي در كيفيت و كميت شهرنشيني در شهرهاي كشور رخ داد، برنامهاي براي شهرنشيني در نظر گرفته نشد و اتفاقاً هرنوع پروژهاي اگر براي داشتن شهري سالم و بدون مشكل در شهرها راه افتاده باشد با پارادوكسي خاص در درون خودش روبرو بوده است. مگر ميشود شهرها را بدون توسعه اجتماعي توسعه داد؟ توسعه شهري بايد با توسعه انساني هماهنگ باشد و به همين دليل اكنون در شهرهاي كشور بخصوص شهرهاي بزرگ جامعه انساني با مشكلات روحي و رواني در ميان مردم روبرو است.
اگر قرار است در شهري مثلاً مترو داير شود بايد اين وسيله در جهتي پيش برود كه در كنار حمل و نقل مسافران، مسائل انساني را نيز بكاهد نه اينكه خود بر مشكلات انساني بيفزايد. يا اگر قرار است توليد خودرو افزايش يابد تا جامعه شهري بهدليل داشتن آمار بالاي خودرو توسعه يافته نشان داده شود، بايد همگام با آن مشكلات انساني رشد نكند اما اكنون يكي از بزرگترين محركهاي مسائل رواني در شهرهاي كشور و اساساً در جامعه ايراني رشد بي رويه توليد خودرو است.
خانه سالم كجاست؟ طبيعي است كه تصور داشتن خانه سالم در شهري كه نميتواند ويژگيهاي يك شهر سالم را داشته باشد تصوري دور از واقعيت است. به گفته كارشناسان خانواده، داير كردن خانه سالم كاري نيست كه تنها از عهده اعضا يا سرپرست خانه و خانواده برآيد و همواره امكان اين هست كه مشكلات و عوامل تحريك كننده بيرون از خانه، درون خانه را نيز تحت تأثير قرار دهد. سازگاري مشاور خانواده در اين زمينه ميگويد: اگر ما ميبينيم مسائلي در خانواده ها وجود دارد كه آن را به خطر مياندازد، در بسياري از موارد اين مسائل و مشكلات از بيرون خانه و از جامعه شهري بر خانواده تحميل شده است. وجود مشكلات شهري مثل ترافيك، دشواري تردد، افزايش و رشد قيمت مسكن و خدمات ديگر در شهرها بر روح و روان و رفتارهاي افراد تأثير تحريك كننده ميگذارد و افراد وقتي با مسائل و مشكلاتي اينچنين در طول روز درگيري دارند، آثار اين مسائل را با خود به خانه ميبرند و سرايت اين ناراحتيها به خانه و خانواده جايي براي داشتن خانه سالم نميگذارد.
اساساً نخستين قدم براي داشتن خانه سالم در شهرها، داشتن مسكن بيدردسر است. چند درصد از افراد يا خانوادهها مسكن سالم يا بي دردسر دارند؟ تكرار الزام خانوادهها به پرداخت اجاره مسكن در سر هر ماه خود يك عامل محرك براي رشد انواع و اقسام آسيبهاي جسمي و روحي است و طبيعي است كه براي حل چنين مشكلي بايد مديريتهاي شهري برنامه و طرح داشته باشند.
سازگاري با اشاره به تأثير مديريت شهري بر روان افراد ميافزايد: همچنين، تصور كنيد درخانوادهاي كه زن و شوهر يا حداقل يكي از آنها بيرون از خانه كار ميكند و فرزندان نيز ناچارند به مدرسه يا دانشگاه بروند و با مشكلي به نام تردد و حمل و نقل درگيرند، اعضاي اين خانواده هنگامي كه شب گرد هم جمع ميشوند بايد از چه قدرت روحي و اخلاقي برخوردار باشند كه بتوانند جمعي سالم را تشكيل دهند؟ البته خوشبختانه در اكثر موارد اين مشكلات به مسائل بحراني منجر نميشود اما براي تحقق شعار قلب سالم در خانه سالم بايد برنامهريزيها به سمتي برود كه با استفاده از ظرفيتهاي شهر و مديريت هاي شهري، زندگي در شهرهاي كشور خصوصاً كلانشهرها به زندگي سالم تبديل شود.