فرد در حال دروغ گفتن تمایل دارد که لحظهای سکوت کند و سعی میکند تا شرایط را تحت کنترل خود درآورد.
تاريخ انتشار: شنبه ۲۳ بهمن ۱۳۸۹ ساعت ۱۴:۳۶
تيترآنلاين - «ریشه های تکاملی فریفتن و ارتباط آن با بخش ناخودآگاه ذهن»عنوان کتاب جالب و جنجالی است از دیوید لیوینگستون اسمیت كه پیرامون توانايی بشر در دروغ گفتن از ديدگاه زبانشناسي حقوقي نگاشته شده است. وی معتقد است که استعداد دروغ گفتن و به کار بردن دیگر صفات فریبنده، به علت تکامل، در بخش ناخودآگاه ذهن بشر تعبیه شده است. محققی در دانشگاه بوستون به نام جوزفتس شش گروه دروغ را شناسايی کرده است:1. دروغ به عنوان سپر حفاظتی که فرد را از خطر محافظت میکند. 2. دروغ قهرمانانه که فرد دیگری را در مقابل خطر محافظت میکند. 3. دروغ برای خوشی که موجب می شود موضوعی جالب تر به نظر آید. 4. دروغ در اثر غرور که مانع از خجالت میشود. 5. دروغ پر منفعت که باعث ترقی و یا رساندن سود به گوینده ميشود. 6. دروغ مخرب که به دیگری لطمه میرساند. زبانشناسان حقوقي برای شناسايی دروغ راههايی را یافتهاند. نخستین عاملی که به آنان کمک می کند، زبان غیرکلامی یعنی حرکات اعضای بدن و حالت چهره فرد گوینده است. البته این عوامل شاخصهای خوبی هستند که به زبانشناسان محقق هوشیاری میدهد که در مورد آنچه میشنوند شک کنند، ولی به تنهايی برای تشخیص دروغ کافی نیستند. آنان بايد به دنبال علائم استرس در چهره و یا حرکات فرد گوینده باشند. در ضمن فرد دروغگو در هنگام پاسخگويی به سؤالات، قدری درنگ میکند و با تأخیر جواب میدهد. پاسخ براساس حقیقت، سریعتر از دروغ تولید میشود. وقتی فرد دروغ میگوید در مقایسه با زمانی که راست میگوید، صوت گفته اش دارای نواخت بالاتری است. صورت و بدن فرد در حال دروغ گفتن، منقبضتر میشود. تماس دست با صورت افزایش مییابد، خصوصاً لمس بینی و پوشاندن دهان با دست. دستها و صورت، نسبت به حالت همیشگی شان، رنگ پریده تر می شوند زیرا در اثر استرس، گردش خون به این اندامها با تأخیر صورت میگیرد. سوراخهای بینی کمی گشادتر میشوند. تنفس عمیق تر شده و شاید قابل شنیدن شود. لبها نازک تر و تنگ تر از حالت طبیعی خود به نظر میرسند. شانه ها به سمت بالا کشیده شده و آرنجها به سمت پهلوها قرار میگیرند و بدن فضای کمتری را اشغال میکند. در فاصله بین ابروها، پیشانی قدری به سمت بالا کشیده می شود. چشمان فرد در حال دروغ گفتن، از تماس با نگاه شنونده هراس دارد و ممکن است که به اطراف نگاه کند و یا ترجیح دهد گاهی بسته شود. ضربان قلب افزایش مییابد. کف دستها رو به زمین و یا بسته میشوند و از نشان دادن خود به فرد شنونده شرم دارند. بنابراين دروغ گفتن آسان نیست.(!) مورد دیگری که محققان را در کشف دروغ کمک میکند، تغییر ناگهانی در حرکات فرد دروغگوست. فرد در حال دروغ گفتن تمایل دارد که لحظهای سکوت کند و سعی میکند تا شرایط را تحت کنترل خود درآورد. برای رسیدن به این هدف، آرامتر میشود و به این نیت که شنونده دروغ او را بپذیرد، از انجام حرکات طبیعی و عادی اعضای بدن خود ممانعت به عمل میآورد. کلماتی که برای دروغ گفتن به کار میروند، بدون اشتباه تلفظی و تپق جاری میشوند، در حالی که هنگام راست گفتن، گوینده ممکن است مرتکب خطای تلفظی و یا لکنت زبان شود. گوینده دروغ، محتاطتر از حالت طبیعی عمل میکند و ممکن است برای منحرف کردن حواس شنونده، گاهی اشیا قرار گرفته بین خود و دیگران، مانند فنجان، کلید، لوازم التحریر، صندلی و از این قبیل را جابهجا کند. از آنجايی که فرد در حال دروغ گفتن هیجان زیادی دارد، بنابراین نیاز به آرام کردن خود دارد. گاهی موهای خود را مرتب میکند و بیشتر از حد معمول صورت خود را لمس میکند و بینی خود را میمالد و یا میخاراند. البته برخی افراد به طور طبیعی عادت به این کارها دارند. در چنين مواقعي زبانشناسان حقوقي به منظور تشخيص جرم، موضوع بحث را عوض ميكنند. اگر فرد به لمس صورت و بینی بیش از حد طبیعی ادامه داد، مطمئن میشوند که این عمل وی، دلیلی بر دروغ گفتنش نیست، بلکه به دلایلی دیگر دچار استرس است. فرد خاطی از تغییر بحث خشنود و راحت میشود، در حالی که فرد راستگو از عوض شدن ناگهانی موضوع بحث، گیج می گردد و بیشتر مایل است که به بحث قبلی ادامه دهد. زبانشناسان حقوقي اين موضوع را به خوبي ميدانند كه آنچه را که فرد نمی گوید، گویاتر است از آنچه را که به زبان می آورد. زبان غیرکلامی شامل حرکات اعضای بدن، ژستها، حالات چهره و حرکات چشم است. انسانها علائم و نشانههای حاصل از زبان غیرکلامی را به طور ناآگاهانه تولید و زبان غیرکلامی دریافتی از دیگران را تعبیر و تفسیر می کنند. جان بورگ در تحقیقات سال 2008 خود عنوان نموده است که زبان ارتباطی بشر شامل: 93درصد زبان غیرکلامی و فرازبانی، و 7درصد زبان واژههاست. بنابراین زبان غیرکلامی، سرنخی است برای رسیدن به نقطه نظرات و وضعیت ذهنی انسان و كارشناسانی که بهعنوان زبان شناسان حقوقي با مراكز تشخيص جرم همكاري ميكنند با داشتن دانش كافي درباره زبان کلامی و غيركلامي، برای کشف جرائم زبانی، نظر کارشناسی خود را به قاضی پرونده ارائه ميكنند.