بعد از نشست بغداد بسياري از تحليلگران سياسي در اروپا و آمريكا در نقد اين نشست گفتهاند؛ مذاكره در بغداد نه موفقيت بود و نه شكست و با پذيرش هر دو طرف براي ادامه آن در مسكو، حداقل ميتوان گفت مسير گفتوگو مسدود نشده است
تاريخ انتشار: شنبه ۶ خرداد ۱۳۹۱ ساعت ۲۰:۳۰
نويسنده : ابوالقاسم قاسم زاده
اگر پرسيده شود حاصل دو روز مذاكره ايران با گروه 1+5 در بغداد چه بود، پاسخ اين است كه هر دو طرف از مواضع خود كوتاه نيامدند، لاجرم به جاي موفقيت دوطرفه، هر طرف در بغداد موفق بود. خانم اشتون ـ رئيس سياسي اتحاديه اروپا ـ كه رياست مذاكره از سوي گروه 1+5 را داشت در پايان جلسات دوروزه، چند دقيقهاي در برابر خبرنگاران ظاهر شد و از مثبت بودن گفتگوها سخن گفت، و از حق ايران در بهرهگيري صلح آميز از انرژي هستهاي و فضاي تبادل نظر كه براي دوره بعدي مذاكره در مسكو، كارشناسان دو طرف دستور جلسهاي را تهيه و براي نشست بعدي ارائه خواهند داد. او با پاسخ به پرسش يك خبرنگار از جمع بيش از صد خبرنگار و روزنامهنگاراني كه در سالن جمع شده بودند، رسيدن به پرواز در فرودگاه را بهانه خوبي ديد تا با عجله به فرودگاه بغداد برسد.
آقاي جليلي رئيس هيئت ايراني در اين گفتگو، اما و گويا وقت مناسب داشت تا به طور مفصل در پايان نشست با خبرنگاران صحبت كند. او شرح مبسوطي از پرونده انرژي هستهاي و انطباق حركت ايران با پروتكلهاي آژانس انرژي هستهاي و معاهده ان.پي.تي داد و غنيسازي اورانيوم تا حد 20 درصد را براي مصارف علمي، به خصوص پزشكي كه هماكنون يك ميليون بيمار از آن استفاده درماني ميكنند توضيح داد. نشست بغداد را مثبت ارزيابي كرد و ادامه گفتگو را در پايان خرداد ماه جاري و در روزهاي 29 و 30 خرداد در مسكو اعلام كرد. آقاي جليلي گفت اين حق همه كشورهاي عضو آژانس است كه در حيطه بهرهگيري صلحآميز از انرژي هستهاي اقدام به غنيسازي اورانيوم كنند. اين معاهده در ان.پي.تي را جامعه بينالمللي پذيرفته است. او گفت: ما در اين دور از مذاكره با استراتژي «گفتگو براي همكاري» وارد شدهايم و اعلام كردهايم كه روش فشار با طرحهاي تحريمي (همراه با تهديد) به بنبست رسيده است. اگر راهي بر حل اختلاف بايد ديد از طريق گفتگو براي همكاري است.
نشست بغداد با دو مشكل مواجه بود. مشكل اول زمينهسازي كه از پايان نشست استانبول تا بغداد برخي از مسئولين سياسي در اروپا و آمريكا و موازي با آنها رسانههاي غربي ساخته و پرداخته كردند. در اين فاصله از يكسو مواضع غيررسمي غرب براي توقف كامل غنيسازي، بستن تأسيسات فردو و تحويل دادن 150 گرم از اورانيوم 20 درصد غنيسازي شده در ايران را روز به روز تا شروع مذاكره در بغداد در رسانهها دميدند. اين خط سياسي ـ تبليغي در اذهان عمومي انتظاري را حك كرد كه همه راهها به بغداد ختم ميشود و در بغداد نتيجه نهايي به دست خواهد آمد. آنگونه كه ايران به تمكين كامل وادار شود و غرب نيز بعداز آن طرحي را براي تعديل در روند تحريمها بدهد و آغاز آن از موضوع تحريم نفتي ايران خواهد بود.
با اين فضاسازي سياسي ـ تبليغي از سوي غرب همه چشمها به بغداد دوخته شد تا كليد توافق نهايي زده شود. هر توافقي در بغداد با چنين بسترسازي سياسي ـ تبليغاتي حداقلي ميشد. حالا كه توافق مشهودي به دست نيامده است، رسانههاي غربي ميگويند نشست بغداد به هيچ نتيجه روشني نرسيد و با اعلام نشست بعدي در مسكو از شكست گريخت.
مشكل دوم، سطح مسئولين غربي در گروه 1+5 بود كه به بغداد آمدند. نماينده آمريكا در اين گروه در بغداد در وزارت خارجه اين كشور در حوزه معاونت نفر سوم مسئول و در حد كارشناس زيرنظر معاون حوزه خاورميانه است. نمايندگان كشورهاي ديگر يا در حد معاون و يا مديركل اداره خاص از وزارت خارجه كشور خود به همراه خانم اشتون طرف مذاكره با ايران بودند. اغلب تحليلگران سياسي با بررسي سطح شركتكنندگان از گروه 1+5 در بغداد بر اين نظر بودندكه اين سطح تصميم گير نيست و تنها در حد آنچه كه از سوي خانم اشتون دستور مذاكره است در جلسه شركت دارند. در اين ميان نماينده چين و روسيه متفاوت بودند. زيرا با نزديكي سياسي اين دوكشور با ايران درمذاكره جداگانه با آقاي جليلي نقش ويژه داشتند. مشكل دوم در مذاكراه بغداد را اغلب تحليلگران مستقل پايينبودن سطح مسئوليت نمايندگان غربي در اين نشست خواندهاند.
نشست بغداد پايان راه نشد و براي ادامه گفتوگوها تا پايان ماه جاري (خرداد) درمسكو همچنان همه در انتظارند.
بعد از نشست بغداد بسياري از تحليلگران سياسي در اروپا و آمريكا در نقد اين نشست گفتهاند؛ مذاكره در بغداد نه موفقيت بود و نه شكست و با پذيرش هر دو طرف براي ادامه آن در مسكو، حداقل ميتوان گفت مسير گفتوگو مسدود نشده است و اين خود موفقيت است. گروهي از اين تحليلگران معتقدند، طرف ايران نه گروه 1+5 كه دولت آمريكا است و پايان بخشيدن به اختلافها در پرونده انرژي هستهاي ايران منوط به مذاكره مستقيم جمهوري اسلامي ايران با دولت آمريكا است. در برداشت اين گروه از تحليلگران سياسي در آمريكا و اروپا نظر داده ميشود كه آمريكا گروه 1+5 را به گروگان گرفته است. هر حركتي از اين گروه منوط به تائيد مستقيم آمريكا است و خانم اشتون نيز مسئوليت اتخاذ تصميم مستقل ندارد و اگرچه دولتهاي اروپايي، چين و روسيه نيز از شرايط طرحهاي تحريم و تهديد آمريكا عليه ايران متضرر هستند، اما انطباق نظرهاي آمريكا و اسرائيل درباره ايران را خطرناك ميدانند كه دامنه آن تا جنگي كشيده خواهد شد كه همه كشورها از آن خسارتهاي عظيم خواهند ديد. يكي از اين تحليلگران سياسي در آمريكا بعد از پايان نشست بغداد گفت، ماهيت مشكل پرونده انرژي هستهاي ايران نه حقوقي است و نه فني، بلكه ماهيت اصلي مشكل آن سياسي است و بند سياسي آن هم در دست دولت اوباما است كه كشورهاي اتحاديه اروپا را با خود ميكشد.
مسكو و پكن با روابط نزديكي كه با تهران دارند در تلاشند تا روند گفتگوهاي ايران و گروه 1+5 به نتيجهاي برسد و از اين طريق گشايشي در ادامه مسير رفع تحريمها و تعديل روابط سياسي ايران با غرب پيدا شود. اين دو كشور بر ضربالمثل ايراني، «از اين در به آن در فرج است»، از بغداد به مسكو در جستجوي توافقي حداقلي هستند.