با این مدیریت اصول گرایان شعارمدار آیا مجالی برای اجرای عدالت باقی می ماند؟

اصول گرایی ازنگاه من با دو رویکردکلی قابل تعریف است : یکی ازنگاه به قوانین ومبانی و اصول اعتقادی اسلام ناب محمدی (ص) و دیگری از حیث تیم گرایی و استفاده ابزاری از مقدسات دینی و برداشتهای سلیقه ای و گزینشی ازتعالیم اسلامی.

سايت خبري "الف" در مطلبي با عنوان "با این مدیریت اصول گرایان شعارمدار آیا مجالی برای اجرای عدالت باقی می ماند؟" كه نويسنده آن حسن فاتحي مي باشد، نوشت:

قبل از طرح این بحث لازم می دانم تعریف مختصری ازاصول گرایی ارائه نمایم تا گروه موردانتقادبنده مشخص شود .

اصول گرایی ازنگاه من با دو رویکردکلی قابل تعریف است : یکی ازنگاه به قوانین ومبانی واصول اعتقادی اسلام ناب محمدی (ص) ودیگری از حیث تیم گرایی واستفاده ابزاری از مقدسات دینی وبرداشتهای سلیقه ای وگزینشی ازتعالیم اسلامی.

واقعیتهای ملموس روز جامعه ما ومشاهده رفتار گروهی ازمدعیان اصول گرایی ! مرا براین وا می دارد تا به دودسته اصول گرا معتقدباشم.

یک دسته از آنها که اصالتا" اصل ونسب مذهبی عمیق دارند وشناخت عالمانه ای به رویکرد دین و سیاست دارند اصول گرایان دین مدارهستند که مهمترین شاخصه آنها بیان حقایق صرفا" براساس اعتقادات اسلامی بدور از جنجال آفرینی وسود سالاری می باشند ودسته دیگر در واقع افرادی هستند که نان به نرخ روز می خورند وماهیتا" برداشت غلطی از اسلام دارند فلذا بانقاب اصول گرایی درصدد سود سالاری وقدرت طلبی هستندوحاضرند به نام اسلام بدعتها ایجاد نمایند وشبیه سازیهای گزینشی از تاریخ صدر اسلام می نمایند .

فلذا انتقاد وبلکه فریاد من برعلیه اصول گرایان شعارمداراست که درواقع تفاوت ماهوی با ملی مذهبی ها ندارند وبلکه به دلایلی از ملی مذهبیها هم گمره ترند.

چراکه ملی مذهبی باعنوان ایران درصدد سوء استفاده ازاسلام هستند ولی اصول گرایان شعارمدار اعتقادی به ایران هم ندارند وبلکه مهم برای آنها منافع تیمی آنهاست .

شیوه مدیریت اصول گرایان شعارمدارهم شاخصه های مشخصی دارد که من به برخی از آنها اشاره می نمایم:

1- اصول گرایان شعارمدار ازجنجال آفرینی ونشان گرفتن وحدت درونی لذت می برند وبعبارتی نان آنها دربلواهای درونی طبخ می شود فلذا دنبال سوژه های التهابی هستند تا افکارعمومی را ازکارکرد عقیم خود منحرف نمایند.

2- اصول گرایان شعارمدار اعتقاد واقعی به فرقه گرایی وتیم گرایی تبه کارانه دارند ودراین راستا به زور وهیاهو قصد تهدید افکار عمومی را دارند .

3- اصول گرایان شعارمدار شخصیت معیوبی دارند ودراین راستا به صورت تکانشی به شخصیتهای خدوم نظام اسلامی تهمت وافترا می زنند وچون مورد بازخواست نیز قرار نمی گیرند روزبه روز گمراهتر هم می شوند.

4- اصول گرایان شعارمدار اعتقادی به ارزشهای ثابت اخلاقی ندارند ودراین راستا به نام امام راحل فرزند اورا گمراه معرفی می کنند وفردا هم اگر عمری داشته باشند ضرورت اقتضاء کند بافرزندان رهبرفرزانه نیز چنین خواهند کرد وبعبارتی آنها درنهایت به خوداسلام هم ایراد خواهندگرفت .

5- اصول گرایان شعارمدار خواسته وناخواسته بخاطر جلب افکار عمومی به مشکلات داخلی وتفرقه آفرینی خودشان درخدمت صهیونیسم جهانی هستند ودرواقع آنها خواسته ناخواسته هروقت افکار عمومی درون جامعه متوجه وحدت وفکر به مشکلات کلان جهان اسلام می گردد با رفتارهای التهابی خود افکارعمومی را از مشکلات جهان اسلام متوجه اختلافات درونی می نمایند واین عمل وشیوه مدیریتی آنها به نفع صهیونیسم منجر می گردد.

6- اصول گرایان شعارمدار انتقاد پذیرنیستند وچون تفکر تبه کارانه دارند مخالفین ومنتقدین خودرا حذف می نمایند وبعبارتی اصول گرایان شعارمدار حق گرا نیستند فرقه گراهستند.

7- اصول گرایان شعارمدار اصلاح طلبان دین داررا مخالف ولایت معرفی می کنند وبرای پیشبرد اهداف خود ازتاریخ صدراسلام شبیه سازیهای گزینشی به عمل می آورند ودراین راستا مخالفان سرشناس خودرا طلحه وزبیر می نامند ولی هیاهو وکف زدنهای خودرا موجه جلوه می دهند.

8- اصول گرایان شعارمدار به فکر نابودی اسلام محمدی وخلاصه کردن اسلام به فرقه گمراه خود می باشند درحالیکه اسلام دین جهانشمولی است وجاذبه محض دارد تا طرد سلیقه ای.

خلاصه کلام اینکه اصول گرایان شعارمدار برای نابودی ارزشهای اصیل اسلامی هم بااصلاح طلبان وشخصیتهای مستقل وشاخص نظام مشکل دارند وهم با خیزشی ریاکارانه درحال منزوی ونابود کردن اصول گرایان دین مدارهستند