زرتشت اگرچه مدت زيادي را در غرب ايران زندگي ميکرده اما زادگاه او در شرق و زبان مادرياش که اوستا را بدان سروده، زبان رايج در شرق ايران بوده
تاريخ انتشار: جمعه ۱۱ فروردين ۱۳۹۱ ساعت ۱۳:۴۰
زرتشت را پيامبري ايراني ميدانند که هنوز زمان و مکان تولد او به درستي مشخص نيست. با اين حال آموزههاي اين مرد تاريخي تا امروز به حيات خود ادامه داده و در نگاه پيروانش جاودانه بودهاست. شايد به اين دليل که ابهامات تاريخي زيادي درباره تولد او وجود دارد
به گزارش خبرگزاري ميراث فرهنگي به باور برخي زرتشت پيامبري ايراني است که به سبب ديرينگي اش نميتوان به راحتي و با اطمينان کامل زمان تولد و زندگي او را مشخص کرد. تاکنون نظرات فراوان با تفاوتهاي بسيار درباره اين موضوع مطرح شده و اختلاف اين زمانها به قدري زياد است که به جرأت ميتوان گفت کمتر موضوع تاريخي تا اين حد مورد اختلاف قرار گرفتهاست. مهمترين دليل اين ابهامات نبود رسم تاريخ نويسي در سالهاي بسيار دور بوده و نقل و انتقال اطلاعاتِ گذشتگان، بيشتر مبتني بر فرهنگ شفاهي بوده است.
در اين ميان اگر کتاب و تذکرهاي وجود داشته در طول ساليان دراز و از پي فراز و نشيبهاي بيشمار چيزي از آن به دست ما نرسيده است. بنابراين تنها راه محققانه آن است که در برخي موارد به نوشتههاي مورخان کشورهاي ديگر مراجعه کنيم.
قديميترين سندي که نام زرتشت در آن عنوان شده به يک مورخ يوناني به نام "خسانتوس" که در سده ششم پيش از ميلاد مي زيسته مربوط ميشود. بنا به گفته او زرتشت شش قرن پيش از لشگرکشي خشايار به يونان، متولد شده است که با توجه به تاريخ اين واقعه يعني 480 پيش از ميلاد، زمان زندگي زرتشت بايد 1080 سال قبل از ميلاد مسيح باشد.
اين تاريخ تقريباً با آنچه که پژوهشگران در عرصه دينها و زبانهاي باستاني ارائه ميدهند مطابقت دارد. يکي از برجستهترين محققان در اين زمينه خانم "مري بويس" است که بيشتر عمر پژوهشي خود را صرف مطالعه درباره کيش زرتشتي و متون اوستايي کرده و با در نظر گرفتن ملاحظات زبان شناسي و محتويات متون اوستايي که بخشهايي از آنها سرودههاي خود زرتشت است، تاريخ تقريبي زندگي او را 1200 پيش از ميلاد تخمين ميزند.
اما در کنار اين نظرياتِ پژوهش محور، باورهاي ديگري نيز درباره زمان زندگي اين پيامآور راستي وجود دارد که دانستن آنها خالي از لطف نيست. از آن جمله بايد به نوشتههاي شاگردان افلاطون از جمله ارسطو اشاره کرد که او تاريخ تولد زرتشت را شش هزار سال پيش از زمان افلاطون عنوان کردهاست.
به طور کلي شخصيت زرتشت بسيار مورد توجه فلاسفه و بزرگان يوناني بوده است. آنها زرتشت را فرزان? بزرگ ايراني ميدانستند و به گفته جان هينلز، متخصص اديان و هنر ايراني، افلاطون در صدد بوده که به شرق سفر کند تا از مُغان که شاگردان زرتشت بوده اند، تعليم بگيرد.
حتي روايتي هست که سقراط يک معلمِ مغ داشتهاست. علاوه بر اين بسياري از يونانيان مشهور با تعاليم ايراني آشنا بودند و ظاهراً کتاب هايي در سراسر جهان يوناني به نام زرتشت منتشر شده بود. برخي از نويسندگان يوناني نيز فيثاغورس (583 ق.م) را شاگرد مستقيم زرتشت دانستهاند.
در مجموع اگرچه اين نظرات تفاوتهاي زيادي در ارائه تاريخ تولد و زندگي زرتشت دارند اما همگي نشان دهنده آن است که اين پيامبر ايراني، شخصيتي فرامرزي داشته و حتي از جانب دشمنان ايران (يونانيان باستان) نيز بسيار مورد احترام قرار ميگرفتهاست.
مکان تولد زرتشت محل تولد زرتشت نيز مانند زمان آن، تاکنون بسيار مورد بحث و تحقيق قرار گرفته است. در اوستا از محلي نام برده شده که در نزديکي درياچهاي به نام چيچست (Chichast) قرار داشته و طبق سنت زرتشتي و بر اساس متون پهلوي که مربوط به دوره ساساني است، چيچست با درياچه اروميه در آذربايجان يکي دانسته شده، اما نبايد اين نکته را از نظر دور داشت که ساسانيان حکومتي کاملاً مذهبي و به شدت معتقد به آئين زرتشت بودند بنابراين تلاش آنها براي اين که خاستگاه زرتشت را با خاستگاه خودشان که در نواحي غربي ايران بود، يکي بدانند، به خوبي قابل درک است.
با استناد به اين متون ديني و نوشتههاي يونانياني که حضور زرتشت را در غرب ايران به صورت مستدل مطرح کرده بودند، تا همين چند دهه پيش بسياري از پژوهشگران محل تولد زرتشت را آذربايجان قلمداد ميکردند اما سرانجام پژوهشهاي زبانشناسان نشان داد که زبان اوستا، بيترديد يکي از زبانهاي شرقي ايران است بنابراين زرتشت اگرچه مدت زيادي را در غرب ايران زندگي ميکرده اما زادگاه او در شرق و زبان مادرياش که اوستا را بدان سروده، زبان رايج در شرق ايران بوده و از اين رو بايد درياچه چيچست را در اين منطقه جست و جو کرد. به همين علت امروزه بيشتر محققان درياچه خوارزم واقع در آسياي ميانه را با چيچست مطابقت ميدهند. (اين منطقه بخشي از ايران بزرگ بوده است)
چگونگي تولد زرتشت پيروان دين زرتشت، واقعيات زندگي پيامبرشان را با داستانها و اسطورههاي زيادي شاخ و برگ دادهاند تا تقدس او و فرود آمدنش از آسمان را پررنگتر کنند.
پدر زرتشت پور وشسپ نام دارد و مادرش دغدو. آنها هر دو به يک خاندان تعلق دارند به نام سپيتمان که در اوستا بارها زرتشت همراه با اين نام قبيلهاي خود مورد خطاب قرار گرفتهاست.
ميگويند روح زرتشت از نور است و جوهر تن او را اهورامزدا از نزد خويش به سوي باد و از باد به سوي ابر به حرکت در ميآورد. ابر آن را قطره قطره بر زمين ميفرستد و ماجراهاي زيادي پيش ميآيد تا اين عناصر مقدس به بدنهاي پدر و مادر او برسد و بعد نطفه زرتشت شکل بگيرد.
سه روز به تولد زرتشت مانده که خانه پور وشسپ را نور فرا ميگيرد. در لحظه تولد او ايزداني چون آناهيتا و اشي (ايزد خوبيها) حضور دارند. زرتشت در لحظه تولد ميخندد چون يکي از فرشتگان مقرّب اهورامزدا به نام بهمن (انديشه نيک) که شادي آفرين است، در انديشه زرتشت در ميآيد.
جادوگري که در روستاي آنان به بدسرشتي شهرت داشت بالاي سر زرتشت ميآيد و ميخواهد نرمي سر او را بفشارد و او را بکشد اما بر اثر معجزه ايزدان دست او بر جاي خشک ميشود. او تلاشهاي ديگري نيز براي از بين بردن اين نوزاد ميکند اما همگي به لطف و خواست خداوند به شکست منجر ميشوند و زرتشت زنده ميماند تا رسالتش را به انجام برساند و در طي ساليان دراز همچنان زنده و جاودانه بماند.