چرا اولياء الهي در بسياري از موارد از نيروي ماوراءالطبيعه استفاده نمي کنند
چرا اولياء الهي در بسياري از موارد از نيروي ماوراءالطبيعه استفاده نمي کنند آيا محدويتي براي بهره بردن آن دارند؟
تاريخ انتشار: چهارشنبه ۸ دی ۱۳۸۹ ساعت ۱۳:۲۵
تيترآنلاين - بهره مندي از نيروي ماوراءالطبيعه و استفاده از معجزات و کرامات معنوي براي مردان خدا در رسيدن به اهداف الهي از اموري است که بر کسي پوشيده نيست، اما چرا اولياء الهي در بسياري از موارد از اين نيرو استفاده نمي کنند آيا محدويتي براي بهره بردن آن دارند؟
آنچه در پيش رو داريد پاسخ آيت الله جوادي آملي به اين پرسش است که تقديم مي شود:
سؤال: آيا حضرت سيد الشهداء هنگام مواجهه با دشمن، نميتوانستند با تصرّف تکويني، دشمن خود را نابود کنند؟ اگر ميتوانستند، چرا از آن قدرت خود استفاده نکردند و با فرياد «هل من ناصر ينصرني» و امثال آن، از مردم ياري ميخواستند؟ و اگر نميتوانستند، رواياتي که دلالت بر قدرت تکويني ائمه(ع) مي کند، چه توجيهي دارد؟
پاسخ: الف: بيترديد، ائمه اطهار (ع) که واسطه فيض الهي هستند، قدرت تصرّف در تکوين و نابود کردن دشمن را با يک اراده دارا بودند؛ زيرا استمرار حيات دشمنانشان، حرکت دست و پا، بينايي چشم و… حتي تيزي و برّندگي سلاح آنان که همگي، فيض الهي است به برکت و ... اذن تکويني ائمه (ع) و وساطت آنها در فيض است، ليکن چنين قدرتي تکليفآور نيست؛ يعني پيغمبراکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) براي تبليغ دين، پيشبرد اهداف ديني، دفاع از خويشتن و… از چنين قدرتي استفاده نميکنند. البته، اختيار استفاده از اين قدرت غير عادي به اراده الهي وابسته است و هر گاه خداوند متعال اراده کند، آنها از آن استفاده خواهند کرد.
سرّش آن است که دنيا نشئه تکليف است و بر مدار علم عادي و تکليف معمولي اداره ميشود. اگر خداوند ميخواست، خود از دشمنانش انتقام ميگرفت، ليکن اراده کرد تا برخي از مردم را با برخي ديگر بيازمايد. از اينرو ائمه (ع) نيز مانند ديگران، مکلّف هستند براي تبليغ و پيشرفت دين، با استفاده از اسباب و عوامل عادي تلاش کنند. اگر بنا باشد آنان براي پيشبرد اهدافشان از قدرت غير عادي استفاده کنند و دشمنان خود را با يک اراده از بين ببرند ، اساس تکليف از هم ميپاشد؛ زيرا نه خودشان امتحان خواهند شد و نه هواداران صادق آنها.
*حکايت
يکي از خوارج با ديگري نزاع داشت. به اميرمؤمنان (ع) مراجعه کردند و آن حضرت بر اساس حکم الهي، بين آنها داوري کرد. آن خارجي در اعتراض به آن حضرت گفت: عدالت نورزيدي! حضرت علي(ع) گفت: دور شو اي سگ! ناگهان ديدند آن مرد خارجي به شکل سگ درآمد، لباسهايش به هوا پريد و همانند سگ، دم ميجنباند و اشک از چشمانش جاري شده است. اميرمؤمنان (ع) در حقّ وي رقّت کرد و با دعا به درگاه الهي، او را به حالت انساني برگرداند. ناگهان ديدند لباس وي نيز به سوي او برگشت.
در اينجا شخصي پرسيد: با اين همه قدرتي که شما داريد، در جنگ با معاويه، چه نيازي به ياري انصار داريد؟ حضرت علي (ع) فرمود: من، تنها براي اتمام حجّت، آنها را به ياري ميطلبم؛ وگرنه اگر اذن دعا به من داده شود و مجاز به استفاده از قدرت غير عادي خود باشم، بين اجابت دعاي من و فرا رسيدن اجل معاويه، تأخير نخواهد افتاد و بدون درنگ نابود خواهد شد.
بنابراين، فرياد «هل من ناصر ينصرني» امامحسين (ع) براي اتمام حجّت بوده است. ب: امام (ع) الگوي ديگران در تبليغ و ترويج دين است. اگر قرار باشد او در مواجهه با مشکلات، از قدرت غيرعادي استفاده کند و موانع را از سر راه بردارد. ديگر نميتواند الگوي ديگران باشد و نميتواند به ديگران بگويد: براي حفظ اسلام، از مرگ، تشنگي، زندان، گرسنگي، شکنجه، اسارت و … نترسيد؛ زيرا امّت خواهند گفت: چرا خودت ترسيدي و با قدرت غير عادي، اين موانع را از راه خود برداشتي؟
ج. مقامهاي بلندي که پروردگار متعال براي ائمه (ع) مقدّر کرده بود، با تحمّل شهادت، شکنجه و… فعليت پيدا ميکند و جايگاه رفيع امامحسين(ع) در ميان ساير ائمه (ع) نيز ناشي از تحمّل مصائب کربلاست که موجب به فعليت رسيدن مقامهاي مقدّر الهي براي آن حضرت شد.