سرانجام کارخانه کاغذ کارون، 8 سال پس از افتتاح نمایشی
حمید نورشمسی
کاغذ این روزها طلای بازار نشر است و صاحبانش طماعترین طلافروشان. آنها برای افزایش قیمت کالای خود دست به هر کاری میزنند که کمترینش نفروختن و دامن زدن به دلالی و بازار سیاه است
تاريخ انتشار: سه شنبه ۲۰ تير ۱۳۹۱ ساعت ۱۳:۰۱
کارخانه کاغذ کارون خوزستان علیرغم وعدههای داده شده مبنی بر ایجاد امکان انتقال مالکیت کارخانههای دولتی به ناشران و فعالان حوزه نشر و نیز اظهار تمایل برخی از تشکلهای صنفی نشر به خرید آن، همچنان در بلاتکلیفی و تعطیلی به سر میبرد.
ماجرای گرانی کاغذ گویا قرار نیست به این سادگیها گریبان ناشران و صنعت نشر کشور را رها کند. کاغذ این روزها با قیمتی بالاتر از بندی 50 هزار تومان وارد بازار میشود که قیمت آن نسبت به سال پیش در چنین ایامی صعودی کهکشانی داشته است.
بسیاری از ناشران در ماههای اخیر و با نگاهی به بازار کاغذ یا از انتشار کتاب سرباز میزنند و یا به ناچار دست به عصا پیش رفته و دایره انتخاب خود را تنگتر میکنند و دل به تجدید چاپ آثار سابقشان و کسب درآمد از آن میبندند.
مقام معظم رهبری در بازدید سال جاری خود از نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران از وضعیت کاغذ در کشور اظهار نارضایتی کردند و اظهار داشتند: «مهمترین تولید ملی، تولید امتداددار است و با برطرف شدن مشکلات کارخانههای کاغذ، قطعا راه برای کتابخوانی بیشتر و ارزان شدن قیمت کتاب، باز میشود.» (اینجا)
اما گوش مسؤولان مربوطه گویا بدهکار این موضوع نیست. وزیر ارشاد در پاسخ به سوال خبرنگار مهر درباره قیمت کاغذ پاسخگویی به آن را به وزارت صنعت و معدن و تجارت ارجاع میدهد و وزارت صنعت نیز وقتی در این مورد از وزیر آن سوال میشود، از افتتاح فروشگاههای زنجیرهای فروش کاغذ و نیز اولویت دادن به واردات کاغذ در تصمیمات دولت سخن میگوید و همه اینها در حالی رخ میدهد که هیچ کدام از این اظهار نظرهای مسؤولان دولتی، گره از مشکل تولید ملی در حوزه کاغذ را نشانه نگرفته است.
اما یک نکته جالب هست و آن اینکه: محمود احمدینژاد، رئیس جمهور در مراسم اختتامیه بیست و سومین نمایشگاه کتاب به ناشران و اهالی نشر وعدهای داد که تحقق آن میتوانست مشکلات بسیاری را از دامن صنعت نشر کشور باز کند. (اینجا)
رئیس جمهور در این مراسم با بیان اینکه دولت این دوره را دوره کارهای فرهنگی نامگذاری کرده و بودجه خوبی را نیز برای این حوزه در نظر گرفته است، خطاب به مسؤولان حوزه فرهنگی کشور عنوان کرد: اگر بودجه ملی هم در حوزه فرهنگ کشور بیاورید، دولت تصویب خواهد کرد.
احمدینژاد همچنین اعلام کرد: اگر ناشران استقبال کنند، هر کارخانهای که در دولت آماده واگذاری باشد، به آنان واگذار خواهیم کرد و پولش را هم در اقساط 20 ، 30 و 50 ساله میپردازند.
اما کارخانجات نیمه تعطیل کاغذ کشور در سال تولید ملی و با وجود شرایط وخیم قیمت کاغذ در بازار در زمره این وعده قرار نگرفتند و همچنان بلاتکلیف به سر میبرند و این در حالی است که تشکلهای صنفی حوزه نشر با ارائه درخواستها و پیشنهاداتی برای این موضوع اظهار تمایل کردهاند.
محسن پرویز، معاون فرهنگی پیشین وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به تازگی به یکی از موارد تاسفانگیز در این زمینه در پایگاه اینترنتی شخصی خود اشاره کرده است. به گفته پرویز در کشور، تعدادی کارخانه کاغذ نیمه تمام داریم که از این بین میتوان به کارخانه کاغذ کارون، در کنار کشت و صنعت کارون (در شوشتر خوزستان) اشاره کرد که اواخر سال ۸۳ در یک حرکت نمایشی به بهرهبرداری رسید. در این راستا تنها تعدادی کارگر در این کارخانه استخدام شدهاند، اما تاکنون دستگاه تولید خمیر کاغذ راهاندازی نشده (و احتمالا زیر باد و باران در حال فرسوده شدن است) و حتی نایلون دور دستگاه تولید کاغذ هم هنوز باز نشده است!
وی میافزاید: تنها بخش بسته بندی کاغذ آن طی سال ۸۳ به صورت نمایشی به بهرهبرداری رسیده است؛ البته طی سال مذکور تبلیغات گستردهای نیز در بخش تبلیغات سالن انتظار فرودگاه مهرآباد و سایر جاها در خصوص راه اندازی و تولیدات کارخانه کاغذ کارون انجام شد، اما متأسفانه نه تنها تاکنون هیچ تولیدی از این کارخانه وارد بازار نشده، بلکه اقدامی هم برای راهاندازی این کارخانه صورت نگرفته است.
در حالی که اگر کارخانه مذکور راه اندازی میشد، توان تأمین کاغذ یا حداقل خمیر مورد نیاز تولید یک سوم کاغذ کشور را داشت که این مسأله در خودکفایی تولید کاغذ بسیار حایز اهمیت است.
پرویز همچنین افزوده است: در زمینه تولید کاغذ طرحهایی وجود دارد که سالهاست روی کاغذ باقی مانده و یا به صورت نمایشی به بهرهبرداری رسیده است. اما این مهم دست یافتنی است، زیرا خمیر کاغذ از مواد سلولزی تهیه میشود وهمان طور که قبلاً گفتم کارخانههای جنوب کشور به دلیل کشت گسترده نیشکر ودر پی آن تولید انبوه «باگاس» یا همان تفاله نیشکر از امکان تهیه مواد اولیه تولید کاغذ برخوردارند، اما متأسفانه در ایران باگاس های مذکور در اغلب مواقع سوزانده میشود!
این موضوع مورد تایید حمید قبادی، مشاور اجرایی پیشین معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز قرار گرفته است.
قبادی در پاسخ به سوال مهر درباره امکان سرمایهگذاری دولتی در حوزه کاغذ میگوید: در بازدید ما از کارخانه کاغذ کارون و بررسیهای ما در تهران مشخص شد که این کارخانه به دلیلی مسائل مالکیتی تکمیل نشده و به دلیل عدم اجرای تعهدات در نقل و انتقال مالکیت پس از افتتاح نمایشی به صورت نیمه تعطیل درآمده است.
قبادی میافزاید: من در زمان مسؤولیتم از وزارت صنایع پیگیری کردم و متوجه شدم چندین طرح برای ایجاد کارخانه کاغذ به این وارتخانه رفته است، اما وضعیت مشخصی درباره نتیجه آنها به دست نیاوردیم.
وی همچنین در پاسخ به سوالی درباره امکان ورود وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به این مساله نیز گفت: وزارت ارشاد به لحاظ قانونی نمیتواند در مساله سرمایهگذاری روی کارخانههای تولید کاغذ ورود کند و این وظیفه دولت است. البته در سالهای قبل تشکلهای صنفی نشر به این موضوع توجه نشان دادند و تقاضاهایی را برای سرمایهگذاری در این زمینه به وزارت ارشاد ارائه دادند و تقاضا کردند با حمایت دولت کارخانههای کاغذ را خریداری کنند، اما تا جایی که من میدانم به نتیجهای نرسیدند.
همه این ماجراها در حالی رخ میدهد که تب تند قیمت کاغذ آتش به خرمن تمام تقاضاکنندگان آن انداخته است. کاغذ این روزها طلای بازار نشر است و صاحبانش طماعترین طلافروشان. آنها برای افزایش قیمت کالای خود دست به هر کاری میزنند که کمترینش نفروختن و دامن زدن به دلالی و بازار سیاه است.
و سوال باقی مانده در این میان، وعدههای است که گویا قرار نیست هیچ وقت رهیافتی برای عملیاتی شدن پیدا کند.