تيترآنلاين - هفت‌خوان آزاردهنده برای تغییر پلاک

گزارشی از یک روز شلوغ در مرکز شماره‌گذاری وردآورد کرج

همه دقایقی که معطل یک تغییر پلاک ناقابل بودیم داشتم به این فکر می‌کردم كه به رغم شلوغي و تعداد زياد مراجعه كنندگان مي شد با برخورد بهتر و روش منظم تر كارها را سريعتر و با رضايتمندي بيشتر به انجام رساند

وقتی نخستین بار اعلام شد که شماره‌گذاری خودروها در قالب سیستم جامعی صورت خواهد گرفت خیلی‌ها آن را باور نکردند و برخی امیدوار شدند که در خرید و فروش خودرو سختی نبینند.
اما بعد از راه‌اندازی سیستم‌های رایانه‌ای در شماره‌گذاری خودروها متأسفانه نه‌تنها روزنه‌های امید خیلی زود کور شد بلکه هر کسی پای در این شماره‌گذاری‌ها گذاشت با چهره‌ای رنجور و اعصابی خرد، تلخی را بیشتر از شیرینی خرید خودرو به جان خرید.
اینجا مرکز شماره‌گذاری ورد‌آورد است. هیاهوی باورنکردنی در سالن‌های گرم و پر رفت و آمد به پا شده است، همه سرگردان و حیران هستند. همه می‌دانند این نتیجه وعده‌های شیرین مسئولان در جامع شدن سيستم شماره‌گذاری نبود.
گاهی مشکلات زیاد، آنقدر تکرار می‌شوند که رنگ عادت می‌گیرند و دیگر کسی متوجه نمی‌شود که مشکلات ویرانگر، گریبان همه را گرفته است. چندی پیش پلیس راهنمایی و رانندگی تصمیم گرفت سیستم دریافت یا تعویض پلاک را متمرکز کند. اقدامی که در آغاز مفید و مثبت جلوه می‌کرد، اما امروز اگر گذرتان به وردآورد و محل تعویض پلاک بخورد متوجه می‌شوید همین اقدام مفید و مثبت به معضلی اساسی تبدیل شده و تکرار این معضل آن را به عادت تبدیل کرده است.
خیلی از آن روزها نگذشته که راه‌اندازی سیستم جامع پلیسی در شماره‌گذاری یک افتخار به حساب می‌آمد اما حالا چی؟! آیا گذرتان به این مرکز افتاده است؟
قبض برای تقسیم
هنگام ورود، مردی در همان ورودی، بی‌آن که بپرسد شما برای چه آمده‌اید، قبضی در اختیارتان قرار می‌دهد تا تقسیم کار صورت بگیرد. نوع کار هم چندان مهم نیست فقط باید شماره غرفه‌ای در یکی از سالن‌های 10گانه در اختیار شما قرار گیرد. شماره‌ای که می‌گیريد مثلاً متعلق به سالن شماره یک است. داخل سالن غرفه‌هایی هستند که اصولاً باید به کار شما رسیدگی کنند به همین دلیل هم صف‌های نامنظم طولانی مقابل هر غرفه‌ای تشکیل می‌شود و مراجعه‌کنندگان منتظر می‌مانند تا کارشان انجام شود.
متصدیان بی‌حوصله و عصبی
همه متصدیان گیشه‌ها زن هستند، برای شروع کارشان مدت طولانی باید صبر کنید. یک زن که باید مقدمات کارتان را فراهم کند ابتدا با حوصله دستانش را شست‌وشو می‌دهد، بعد با یکی از همکارانش دقایقی صحبت می‌کند، سپس نوبت ریختن چایی است و انگار نه انگار که جمعیتی منتظر هستند تا کارشان راه بیفتد. تا اینجای کار وی بسیار شاد و خندان است. بعد اما وقتی روی صندلی کارش می‌نشیند تا جوابگوی مردم باشد ناگهان انسانی بی‌حوصله و عصبی می‌شود که شوک‌آور است.
این مشخصه اکثر متصدیان گیشه‌ها است. گویا همه آنها از مردم طلبکارند. نه‌تنها هیچ گفتمان محترمانه‌ای رد و بدل نمی‌شود بلکه رفتار توهین‌‌آمیزی دارند و مرتب فریاد می‌زنند و انتظار دارند مراجعه‌کنندگان همه چیزهایی که آنان در کارشان می‌دانند را بلد باشند.
کسی جرأت اعتراض ندارد چرا که کافی است متصدیان بخواهند تلافی کنند. باید کفش‌های آهنی داشته باشی تا بتواني پلاک خودرو را تعویض کنی.
صف‌های نامنظم برای اداره منظم
پلیس راهنمایی و رانندگی یک مشخصه اصلی دارد و آن نظم است. این پلیس دائماً به مردم متذکر می‌شود بین خطوط و در لاین خودتان رانندگی کنید اما در اداره‌ای که مختص این پلیس است، نه‌تنها نظمی دیده نمی‌شود بلکه هر چیز در اوج بی‌نظمی است. صف‌های نامنظم و .... جالب این که شما هیچ کسی را پیدا نمی‌کنید که بخواهد در سالن، نظم نصفه و نیمه‌ای برقرار کند
سالن‌‌های شلوغ و پر سر و صدا
سالن‌‌های اداره پلاک‌گذاری بشدت شلوغ هستند، صدای بلند زنان متصدی، همهمه زیاد در سالن، صدای اعتراض مراجعه‌کنندگان و ... آلودگی صوتی بسیاری را ایجاد کرده است. اعصاب شهروندان زمانی خردتر می‌شود که می‌بینند یک متصدی زن با صدای بلند ارباب رجوع را تحقیر می‌کند و بیچاره ارباب رجوع که از ترسش نمی‌تواند اعتراض کند.
دور باطل
این زنان، مدارک را که می‌گیرند، اگر بچه خوبی باشید شما را به اجرائیات می‌فرستند، حالا باز روز از نو، روزی از نو! همه آنچه درباره خان اول نوشتیم اینجا هم صدق می‌کند. شما از اجرائیات به بازدید خودرو پاس داده می‌شويد، باز هم صف، باز هم شلوغی، باز هم مردمی که باید فضا را تحمل کنند. اگر مشکلی دیده نشود به فک پلاک سابق می‌روید، یک بار دیگر همان مرحله! از آنجا هم باید بروید انبار و پلاک جدید را تحویل بگیرید، اینجا خوشبختانه وضع بهتر است و کارتان زودتر راه می‌افتد، بعد از تحویل پلاک هم می‌روید به واحد نصب پلاک و تمام!
آنچه مهم نیست، وقت است
وقت مردم در پلاک‌گذاری اصلاً ارزش ندارد، شاید انتظار ما انتظار بی‌جایی است که فکر می‌کنیم باید کار‌ها بسرعت انجام شود تا یک تن برای تعویض یک پلاک ناقابل، نصف روزش را از دست بدهد ولی این اتفاق می‌افتد. نیروی انتظامی و پلیس راهنمایی و رانندگی که خوشبختانه در همه امور از تکنولوژی نرم‌افزاری و سخت‌افزاری بهره می‌برد چرا در این مورد همان کار سنتی را ادامه می‌دهد؟ همه این اتفاقات با سیستم اتوماسیون و به راحتی قابل حل و فصل است ولی معلوم نیست چرا مسئولان پلیس راهنمایی و رانندگی خود را از این تکنولوژی محروم کرده‌اند.
بی‌خبری مسئولان
رؤسای پلاک‌گذاری از اتاق‌‌های بسیار بزرگی بهره می‌برند، دفتردارشان امکان ندارد اجازه دهد شما وی را ببینید و باید خدمت رئیس سالن بروید، رئیس سالن هم که حوصله و وقت رسیدن ندارد، پس شما می‌مانید و حوضتان! در همه دقایقی که معطل یک تغییر پلاک ناقابل بودیم داشتم به این فکر می‌کردم كه به رغم شلوغي و تعداد زياد مراجعه كنندگان مي شد با برخورد بهتر و روش منظم تر كارها را سريعتر و با رضايتمندي بيشتر به انجام رساند.