جنبش آزادي خواهي در جهان عرب
دكتر حسين علايي
11 بهمن 1389 ساعت 12:42
اگر به شعارهاي مردم چه آنان که با نداي مرگ بر ديکتاتور به تظاهرات پرداختند و چه آنان كه با نداي الله اکبر به خيابانها آمدند و بنگريم، چند خواسته بيشتر نيست که اهم آنها عبارتند از: کنار رفتن حکومتهاي فاسد مادام العمر، ...
تيترآنلاين - ساليان درازي است که اکثر کشورهاي عربي چه با اسم جمهوري و چه با اسم پادشاهي با حکومتهاي استبدادي و خشن اداره ميشوند و بيشتر آنها وابسته يا تأمين کنندة منافع بيگانگان هستند.
ويژگي مشترک اين حکومتها اين است که وقتي فردي در رأس دولت قرار ميگيرد ديگر حاضر به ترک قدرت و کنار رفتن از حاکميت نيست و خود را بهترين تأمين کنندة خواستههاي مردم و منافع ملي کشور ميداند. در بعضي از اين کشورها انتخابات نيز برگزار ميشود ولي هميشه افراد در رأس قدرت، برندة نتيجة انتخابات هستند. با برپايي اين گونه انتخابات، افرادي مانند صدام حسين، بن علي و حسني مبارک با رأيي بالاتر از 80 درصد برندة انتخابات ميشوند و خود را روساي جمهوري قانوني ميدانند.
در اين کشورها هر نوع مخالفت با رئيس حکومت يا مخالفت با سياستهاي حاکم بر کشور، براندازي تلقي شده و اصولا حق مخالفت با دولت عملا به رسميت شناخته نميشود. راديو و تلويزيون در اختيار جريان حاکم است و آحاد مردم در آن سهمي ندارند. آزادي مطبوعات و احزاب يک روياست و آزادي بيان در تعريف و تمجيد از حکومت و سياستهاي آن در حد اعلا به چشم ميخورد. وجود زندانيان سياسي و بي حرمتي به خانوادههاي آنها يک پديدة عادي در اين کشورهاست.آزاديهاي مذهبي با قرائت دولت خواسته، وجود دارد و دين و مذهبي که مردم را به مخالفت با ظلم و جور فرابخواند ممنوع است.
خطبا و مبلغين مذهبي چنانچه به آنچه بر مردم ميرود کاري نداشته باشند و در هر منبر ومحراب به سلطان مسلمين و فخامه الرئيس دعا کنند ميتوانند به فعاليت بپردازند و الا بايد به کنج خانهها يا حوزهها پناه ببرند. مهمترين مشکل اين حکومتها وجود دانشجويان، دانشگاهها و مراکز علمي است. آنها در حرف به آزادانديشي خيلي بها ميدهند تا جايي که از آن تثبيت موقعيت حاکمان به ثمر برسد. نهادهاي امنيتي و انتظامي بيشترين قدرت را در جامعه دارند و تکية حکومت بر شيوههاي پليسي براي کنترل مردم است.
هيچ سازوکاري براي کنار گذاشتن قانوني افراد در رأس حکومت وجود ندارد و تنها مرگ، کودتا يا حرکتهاي گستردة مردمي ميتواند به عمر آنها پايان دهد.
اين روسا به حکومتهاي بيست ساله و سي ساله هم قانع نيستند و تمايل دارند تا آخر عمر در رأس کشور باشند. آنها خود را بهتر از هرکس ديگر شايستة حکومت ميدانند و به قرآن که در آيه 106 سوره مبارکه بقره ميفرمايد: «ماننسخ من آيه او ننسها نأت بخير او مثلها» اعتقادي ندارند. اما خواستة مشترک مردم در اين کشورها از جمله مصر،تونس،يمن،اردن و.......چيست؟ اگر به شعارهاي مردم چه آنان که با نداي الله اکبر به خيابانها آمدند و چه آنها که با مرگ بر ديکتاتور به تظاهرات پرداختند بنگريم، چند خواسته بيشتر نيست که اهم آنها عبارتند از: کنار رفتن حکومتهاي فاسد مادام العمر، برگزاري انتخابات آزاد به گونهاي که مردم بتوانند با خواست خود افرادي را به حکومت بنشانند و هرگاه که آنها را نپسنديدند از کار برکنار کنند، آزادي دين و انجام آزادانة مناسک مذهبي، آزادي بيان، مطبوعات و رسانهها، حکومت قانون بجاي حکومت افراد، وجود دولت کارآمد، اهتمام دولت به خدمت كردن به مردم، از بين بردن بيکاري و گراني، آزادي استفاده از فناوريهاي نوين مانند اينترنت و پايگاههاي اطلاع رساني، پاسخگو بودن دولت در برابر مردم و نمايندگان مجلس، وابسته نبودن حکومت به قدرتهاي بيگانه و.....آيا اينها چيز بدي است؟
حضور مردم کشورهاي مصر، تونس و يمن در خيابانهاي اين کشورها، تحول عظيمي است که اگر به خوبي دنبال شود و به ثمر برسد، ميتواند دنياي جديدي را در خاورميانه رقم بزند و در چنين شرايطي است که مردم فلسطين هم ميتوانند انتظار داشته باشند با انتفاضه جديدي خود را از زير سلطه اسرائيل نجات دهند.
کد مطلب: 1807
آدرس مطلب: http://titronline.ir/vdch.vnzt23n6qftd2.html?1807