تيترآنلاين - همسرآزاري؛ 4 پرده از يک واقعيت - نسخه قابل چاپ

همسرآزاري؛ 4 پرده از يک واقعيت

18 دی 1389 ساعت 21:19

سلامت،خشونت‌هاي فيزيکي و بدني مانند صدمه‌زدن به وسايل منزل و ضرب و شتم همسر، خشونت‌هاي رواني و کلا‌مي‌ مانند تحقير شخصيت، چهره يا شرايط جسماني زن، ابراز تنفر نسبت به بستگان وي ...


تيترآنلاين - همسرآزاري از جمله آسيب‌هاي اجتماعي است که معمولا در محيط بسته خانه شکل مي‌گيرد و باعث عدم اطمينان و از هم گسيختگي کانون خانواده مي‌شود...

به گزارش سلامت،خشونت‌هاي فيزيکي و بدني مانند صدمه‌زدن به وسايل منزل و ضرب و شتم همسر، خشونت‌هاي رواني و کلا‌مي‌ مانند تحقير شخصيت، چهره يا شرايط جسماني زن، ابراز تنفر نسبت به بستگان وي و همچنين خشونت‌ اجتماعي مانند ممنوعيت ارتباط با بستگان حتي به صورت تلفني، خشونت اقتصادي مانند نپرداختن نفقه از جمله مصاديق همسرآزاري است که در اکثر قريب به اتفاق موارد آن، زنان، قربانيان اصلي اين خشونت‌ها هستند.

پرده اول: عقربه‌های ساعت عدد ۱۰ و ۳۰ را نشان می دهد، سالن انتظار مملو از جمعيت است و تعداد زياد مراجعان، تردد در راهروها و سالن را دشوار مي‌كند. صداي مبهم برنامه‌اي که از تلويزيون بخش مي‌شود در سالن پيچيده و انگار هيچ‌يک از مراجعان توجهي به آن ندارند. آنها يا براي انجام سريع‌تر کارهايشان در رفت و آمدند يا روي صندلي نشسته و به پرونده‌شان نگاه مي‌کنند گويا مي‌خواهند از لابه‌لاي صفحات آن چيزي بيابند که حقانيت‌شان را اثبات کند. اما در ميان هياهوي بي‌مورد مراجعان، صداي آرام گريه‌اي توجهم را به خود جلب مي‌کند. با دقت تک‌تک جمعيت حاضر در سالن را از نظر مي‌گذرانم. صداي گريه يک زن است. در گوشه‌اي از سالن ايستاده و تندتند با گوشه روسري اشک‌هايش را پاک مي‌کند. زير لب هم با خودش چيزهايي مي‌گويد که گويا دردش را بيشتر مي‌کند. به طرفش مي‌روم و چند دقيقه‌اي خيره نگاهش مي‌کنم – انگار مرا نمي‌بيند – سن و سالي ندارد. نهایتا ۲۵ یا ۲۶ ساله است، روي صورت و دستانش آثار سوختگي و کبودي به وضوح نمايان است. به نظر مي‌رسد تعادل رواني ندارد و رفتارش در مواردي غيرعادي جلوه مي‌کند. مشخص است که ذهن مغشوشي دارد و شايد همين نشانه‌ها خود بيانگر دليل مراجعه‌اش به پزشکي قانوني باشد. نيازي به سوال کردن نيست. کنارش مي‌ايستم و منتظر مي‌مانم تا براي معاينه به اتاق پزشک برود.

پرده دوم: در همين‌گير و دار اسمش را صدا مي‌زنند، سريع از جايش بلند مي‌شود و بي‌اينکه به دور و برش نگاه کند با عجله به اتاق پزشک مي‌رود. همين که وارد اتاق مي‌شود، آهي مي‌کشد و شروع به صحبت مي‌کند. گويي جايي امن و گوشي شنوا براي بيان دردهايش پيدا کرده‌ است. پزشک راهنمايي‌اش مي‌کند که بنشيند.

پرده سوم: ۲۵ ساله است و شروع زندگی مشترکش به ۵ سال پیش برمی گردد، با پسر محجوب و موجهي که شغل آزاد داشت و به نظر فرد قابل قبولي مي‌رسيد ازدواج و زندگي‌ام را شروع کردم. ماه‌هاي اول زندگي همه‌چيز عالي بود. تنها مشکلات معمول هرازگاهي به سراغمان مي‌آمد، مشکلات مالي، کمبود برخي امکانات و مسايلي از اين قبيل که همه با آن درگيرند و ما نيز به دليل عشق و محبتمان به يکديگر به راحتي آنها را پشت‌سر مي‌گذاشتيم. مدتي به همين ترتيب گذشت تا اينکه از يک‌سال پيش تغيير رفتارهاي همسرم آغاز شد. کمتر سرکار مي‌رفت و مرتب بهانه‌گيري مي‌کرد تا کار به جايي رسيد که هر از گاهي مرا به باد کتک مي‌گرفت. حتي يک‌بار مدت 3 روز مرا در اتاق زنداني کرد و مورد آزار قرار داد. او معتاد شده و تحت تاثير مواد، عقلش را از دست داده بود. کتک زدن و سوزاندن بدنم ديگر برايش عادي بود. تمام اينها را در حالي که به شدت اشک مي‌ريخت و بريده بريده سخن مي‌گفت، بيان کرد. با خودش زمزمه مي‌کرد که «يا خودم را مي‌کشم يا او را، خدايا چرا زندگي‌ام خراب شد؟»

پرده چهارم: در تمام بدنش آثار سوختگي با سيگار ديده مي‌شود. چنان مورد ضرب و شتم همسرش قرار گرفته است که نمي‌توان جاي سالمي در بدنش پيدا کرد.

پزشک به دقت او را معاينه مي‌کند تا ميزان خسارات جسمي تعيين و به مراجع قضايي ارائه شود اما از آنجا که تحت تاثير شکنجه و آزارهاي همسرش به مشکلات رواني هم مبتلا شده،‌ براي بررسي بيشتر به بخش روان‌پزشکي قانوني نيز ارجاع مي‌شود. اين تنها نمونه‌اي از مصاديق بارز همسرآزاري است که پرونده‌هاي بسياري را در سازمان پزشکي قانوني به خود اختصاص داده و زناني که قربانيان اصلي خشونت‌هاي خانگي هستند، حجم بالايي از مراجعان اين سازمان را تشکيل مي‌دهند.


کد مطلب: 1663

آدرس مطلب: http://titronline.ir/vdch.-nzt23n-xftd2.html?1663

تيترآنلاين
  http://titronline.ir