درياچه اي كه همه به تماشاي احتضارش نشسته اند
نويسنده : فضل الله ياري
ابتكار , 14 شهريور 1390 ساعت 10:29
بدون ترديد رفتارهاي ما ايرانيان، اعم از دولت و ملت، آزمون بزرگي است که در منظر جهانيان از ما گرفته ميشود و شوربختانه آنچه در پايان اين آزمون پيشبيني ميشود، نتيجهاي جز «رد شدن» ما نيست.
در عکسهاي هوايي ارسالي ماهوارهها از شمالغرب ايران، لکهاي نيليرنگ ديده ميشود که گويي حاصل شيطنتي کودکانه است که دواتي را روي زمين واژگون کرده است. اين لکه نيلي که اين روزها در حال خشک شدن و رنگ باختن است، همان است که روزگاري «چيچست» و امروزه به نام اروميه خوانده ميشود، همانکه روزگاري نهچندان دور، رقص فلامينگوهاي زيبايش به ما يادآور ميشد که محيطزيست ما هنوز جايي براي زندگي و پرواز و آواز دارد.
اما چندسالي بود که احوال اين درياچه خوب نبود تا امروز که جهاني به تماشاي احتضارش نشسته است و ما ايرانيان نيز منتظريم تا جنازهاش را بر دوش بکشيم و شيونکنان و برسرزنان مقصران مرگش را به جهانيان معرفي کنيم.
بدون ترديد رفتارهاي ما ايرانيان، اعم از دولت و ملت، آزمون بزرگي است که در منظر جهانيان از ما گرفته ميشود و شوربختانه آنچه در پايان اين آزمون پيشبيني ميشود، نتيجهاي جز «رد شدن» ما نيست.
جهان در تصويري مجازي ما را ميبيند که بر بالين بيمار خويش نشستهايم و به جاي دادن تنفس مصنوعي و احياي قلب و اقدامات ديگر، به تلقين شهادتين ميپردازيم و همزمان ديگران را مقصر مرگي معرفي ميکنيم که هنوز اتفاق نيفتاده و از اين رهگذر براي به زمين زدن طرف و اثبات حرف خود، زير لب دعا ميکنيم که بيمار نفسهاي آخرش را زودتر به پايان برساند.
به برخي اتفاقات اخير توجه کنيد: نمايندگان مردم در مجلس شوراي اسلامي به دو فوريت طرح نجات اين درياچه رأي مثبت ندادند. برخي از نمايندگان اين مسئله مهم و حياتي را محدود به منطقهاي خاص ديدند و اين هشدار فعالان محيط زيست را نشنيده گرفتند که با خشک شدن درياچه اروميه، سونامي نمک جان بسياري از شهروندان ايراني را به خطر خواهد انداخت.
از سوي دولتيها نيز دستگاههاي مرتبط با موضوع، مسئوليت را از گردن خود ساقط و بر دوش ديگري مياندازند و بيش از اينکه به فکر درياچه باشند، تلاش ميکنند تا گردي از انتقاد بر دستگاه مديريتيشان ننشيند.
اما آنچه در روزهاي گذشته خود را بيشازپيش نشان داده، اقداماتي است که به بهانه اعتراض به وضعيت کنوني درياچه صورت ميگيرداز يک طرف و نحوه برخورد مسئولان با اين اعتراضات از طرف ديگراست. هر دو طرف هم موضوع را سياسي ميبينند و هم تلاش ميکنند به اين مشکل زيستمحيطي رنگ سياسي و حتي امنيتي بدهند.
معترضان را ميتوان به دو بخش تقسيم کرد: گروهي که فارغ از انگيزههاي سياسي، وضعيت اسفبار درياچه دلشان را به درد آورده و راه نجات درياچه را اعلام خطر به متوليان امر ميدانند و اين روزها از طريق بيانيه و مصاحبه و گزارش ميخواهند آژير خطر را به صدا درآورند.
اما گروهي ديگر از معترضان گويي انگيزههاي ديگري را در اعتراضات خود تزريق کردهاند؛ انگيزههايي که واردکردن آنها به يک موضوع زيستمحيطي نه کمکي به حال آنان و انگيزههايشان خواهد کرد و نه به حال زار درياچه اروميه. براي مثال ورود گروههايي با تمايلات تجزيهطلبانه از خارج کشور به يک موضوع داخلي و زيستمحيطي تنها کاري که خواهد کرد، اين است که انگيزههاي مشروع و منطقي معترضان واقعي را تحتتأثير قرار خواهد داد.
از سوي ديگر، برخورد برخي مسئولان با اين موضوع و اتخاذ تدابيري که معمولاً براي حرکتهاي برانداز انديشيده ميشود، نهتنها فضا را آرام نکرده، بلکه ورود گروههاي ديگر را در ميان معترضان سرعت خواهد بخشيد و بر التهابات خواهد افزود. وقتي مسئولي اعتراضات را برنامهريزي دشمن نظام ميداند، درحقيقت در کنار کساني قرار ميگيرد که ميخواهند از ميان معترضان صلحجو و دلسوز محيطزيست به يارگيري بپردازند.
***
موضوع نجات درياچه اروميه از هر طرف که درست بنگريم، يک موضوع کاملاً زيستمحيطي است. اگرچه در بطن آن اعتراض به مسئولان دولتي به خاطر کمکاريشان وجود داشته باشد و اگرچه بازخواست نمايندگاني باشد که به مجلس رفتهاند تا از حقوق ملت دفاع کنند؛ ولي نجات بخش مهمي از زندگي موکلان خود را شايسته «فوريت» نميدانند.
درياچه اروميه در حال مرگ است. اين بزرگترين آبگير دائمي غرب آسيا در روزگاران سرزندگي خود، هيچ ماهياي براي صيد نداشت، چه رسد به امروز که در حال احتضار است. براي هر دو طرف ماجرا بهتر است که قلابهايشان را بيرون بکشند و بگذارند رسيدگي به اين بيمار محتضر در فضايي آرام و منطقي دنبال شود.
کد مطلب: 3075
آدرس مطلب: http://titronline.ir/vdcg.u9wrak9znpr4a.html?3075