تيترآنلاين - آيا آمارها دستكاري مي‌شوند - نسخه قابل چاپ

آيا آمارها دستكاري مي‌شوند

28 مهر 1389 ساعت 11:52

نويسنده : سجاد تبريزي

اگر رسانه‌ها بتوانند بدون لکنت به بررسي و نقد بپردازند، نه مراکز آماري مي‌توانند آمار نادرست توليد کنند و نه دستگاه‌ها مي‌توانند آمار غيرواقعي اعلام کنند


اول آبان روز برنامه‌ريزي و آمار است. اصلاح و اجراي امور، قبل از هر چيز نياز به تصميم‌گيري بر مبناي تحليل شرايط دارد و بعد از آن برنامه‌ريزي آغاز مي‌شود.

آمار هم ابزار اصلي تصميم‌گيري است و هم مهمترين پشتوانه برنامه‌ريزي. در صورتي که آمار داشته‌ها و نيازها وجود نداشته باشد، نه تحليل شرايط (فعلي و گذشته) ميسر است و نه امکان برنامه‌ريزي مقدور است.

بدون وجود آمار (واقعي) که بر مبناي تعاريف منطبق با واقعيات و به صورت علمي توليد شده، امکان اصلاح و اجرا وجود ندارد.

امروز شايد کمتر کسي نسبت به اهميت و اساسي بودن نقش آمار، براي پيشبرد اهداف يک سيستم پويا (در مقياس کوچک و بزرگ) به خود ترديد راه مي‌دهد. چرا که واقعيات، مبناي عددي دارند و اين اعداد و ارقام هستند که نماد قابل محاسبه واقعيت به شمار مي‌روند.

در اداره امور ـ چه براي اداره يک فروشگاه کوچک و چه براي اداره يک کشور ـ قبل از همه، تحليل واقعيات موجود است که مي‌تواند نيازها، کمبودها و داشته‌ها را نمايان کند و بر اساس آن، برنامه ريزي آغاز مي‌شود. نياز به درک شرايط در مدت اداره امور و براي مراحل بعدي نيز از ميان نمي‌رود و درک صحيح از شرايط بعد از اجرا نيز باز هم نياز به آمارهاي جديد دارد و اين نياز بيشتر و بيشتر مي‌شود. تصميم‌گيري و اداره صحيح امور، نياز به آمار درست و دقيق دارد. هرچه اين آمار دقيق تر، علمي‌تر و همخوان‌تر با واقعيات موجود باشد، برنامه ريزي‌ها و به تبع آن اداره امور صحيح‌تر خواهد بود. اما آمار در کجا و چگونه بايد توليد شود؟

دکتر خليل سعيدي، اقتصاد دان و معاون سابق مرکز آمار ايران، مهمترين عامل براي صحت آمار را، استقلال مرکز توليدکننده مي‌داند. به گفته او، اگر يک دستگاه اجرايي خود متولي توليد آمار خود باشد، احتمال ارائه آمار نادرست زياد مي‌شود و اصولا اين آمار اعتبار نخواهد داشت. او همچنين با اشاره به وجود مراکز مستقل آماري در همه کشورها مي‌افزايد: «پيش‌تر در برخي کشورها، بانک مرکزي متولي ارائه آمار بود، اما با توجه به اينکه بانک مرکزي خود وظايف اجرايي مثل کنترل تورم را برعهده دارد، اين مهم به مراکز مستقل آماري واگذار شده است.» به اعتقاد اين استاد دانشگاه، مرجع آماري بايد مستقل و بي طرف باشد و مقامي نتواند به آن دستور دهد.

آمار توليد شده در مراکز آمار، مبناي ابتدايي دارند که با توجه به شرايط و واقعيات هر جامعه شکل مي‌گيرد. اين تعاريف نيز در مراکز آمار تهيه مي‌شوند و از اين روست که مقبوليت و مشروعيت آمار توليد شده به ميزان استقلال اين مراکز از دستگاه‌هاي دولتي وابسته است.

دکتر سعيدي همچنين در مورد مرجع تعريف مبناي آمار مي‌گويد: «ملاک برخي از تعاريف مباني آمار، تعاريف بين‌المللي است. اما هر کشوري با توجه به شرايط خود آن را تغيير مي‌دهد و اين تغيير نيز بايد مطابق با و اقعيات باشد تا آمار به دست آمده از آن قابل استفاده و مفيد باشد.» سعيدي، تعريف کار را مثال مي‌زند که توسط سازمان جهاني کار مشخص مي‌شود اما در کشورهاي مختلف ممکن است تغيير پيدا کند، چرا که ممکن است در يک کشور توسعه يافته، اشخاص بتوانند با هفته‌اي چند ساعت کار، امور زندگي خود را رتق و فتق کنند و اين ميزان در کشورهاي کمتر توسعه يافته، مسلما بيشتر خواهد بود که مثال واضح آن کشور خودمان است و در آن حتي با روزي بيش از 12 ساعت کار، امور زندگي بسياري از مردم نمي‌گذرد.

به گفته اين استاد دانشگاه، تعاريف مفاهيم باعث مي‌شود تا درک واحدي از يک آمار ايجاد شود و همه مفهوم را متوجه شوند. اما اگر مفاهيم درست نباشد يا مراکز توليد آمار در مفاهيم دستکاري کنند، درک عمومي از آمار کاسته مي‌شود.

سعيدي در توضيح مثال خود مي‌افزايد: «دولت برايش مهم است که نرخ بيکاري پايين باشد، براي همين، مرجع مناسبي براي تشخيص تعريف کار نيست و اين تعريف بايد در مراکز مستقل انجام بپذيرد.»

وي همچنين شفاف بودن فضاي جامعه و باز بودن شرايط رسانه‌ها را تضمين‌کننده توليد آمار صحيح عنوان مي‌کند و مي‌گويد: «اگر رسانه‌ها بتوانند بدون لکنت به بررسي و نقد بپردازند، نه مراکز آماري مي‌توانند آمار نادرست توليد کنند و نه دستگاه‌ها مي‌توانند آمار غيرواقعي اعلام کنند.» به گفته او، در کشورهاي توسعه يافته، اگر آمار نادرست باشد، آماردهنده بي اعتبار مي‌شود و زير سئوال مي‌رود، اين مسئله با توسعه يافتگي کشورها نسبت دارد و هر چه کشور از توسعه دورتر باشد، آمار نادرست بيشتري توليد و اعلام مي‌شود.

دکتر سعيدي نياز به آمار را زماني جدي مي‌داند که تصميم‌گيري‌ها و برنامه‌ريزي‌ها علمي و بر محور خرد صورت گيرد، به گفته وي زماني که تصميم‌گيري علمي نباشد، نيازي به آمار احساس نمي‌شود و در نهايت، علم آمار نيز پيشرفت نخواهد کرد. سعيدي آفت برنامه‌ريزي در کشورمان را تصميم‌گيري‌هاي غير منطقي، تغييرات شگفت در هنگام تصويب برنامه‌ها و در نهايت بي توجهي به آمار علمي مي‌داند.

دکتر رضا نقيب‌السادات، استاد دانشگاه در رشته جامعه شناسي نيز بي اعتمادي عمومي به آمار را در دو وجه فردي و اجتماعي قابل بررسي مي‌داند. به اعتقاد او، مردم هم در دادن آمار و هم در دريافت آمار بي اعتماد هستند.

وي فقدان درک صحيح از آمار را دليل اين بي اعتمادي مي‌داند و مي‌گويد: «زماني که براي دريافت آمار به عموم مراجعه مي‌شود، نوعي ترس از عواقب ارائه آمار مشاهده مي‌شود که اين تاثير نادرستي در نتيجه آمارها دارد و به تبع آن، نتيجه نادرست نيز خود به اين بي اعتمادي دامن مي‌زند.» نقيب‌السادات همچنين به طولاني بودن دوره‌هاي دريافت آمارهاي ملي، نظير سرشماري جمعيت اشاره مي‌کند که اين خود تاثير منفي در برنامه‌ريزي‌ها و توليدهاي آماري دارد. او همچنين کافي نبودن تعامل ميان دستگاه‌ها را دليل ديگري مي‌داند که باعث مي‌شود تا استفاده از آمار شکل منطقي نداشته باشد.

اين استاد دانشگاه، روش‌هاي ثبت دقيق آمار در کشور را نيز‌ نادرست مي‌داند و معتقد است: «وقتي روش‌هاي ثبت آمار دقيق و بر مبناي روش‌هاي جديد نباشد، بي اعتباري آمار را به همراه دارد و نتيجه آن نيز بي اعتمادي عمومي نسبت به آمارهاي توليد شده است.»

به نظر مي‌رسد در جامعه ما به ويژه در مورد آسيب‌هاي اجتماعي، آمار درک و تحليل نمي‌شود، مثلا در چند سال گذشته نرخ طلاق، نزديک به دو برابر شده است. اگر اين اتفاق در بسياري از کشورهاي ديگر افتاده بود، اتفاق‌هاي متصل به اعلام اين خبر و واکنش‌هاي بعد از آن، تا مدت‌ها ادامه داشت. شايد مسئولان امر مواخذه مي‌شدند، شايد بسياري از جامعه‌شناسان و روان‌شناسان در مورد آن مقاله مي‌نوشتند، سخنراني مي‌کردند و براي يافتن علت‌هاي بالا رفتن نرخ طلاق، تيم‌هاي ويژه اي، شروع به کار تحقيقاتي مي‌کردند و جنبه‌هاي مختلف و تاثيرات آتي آن را بررسي مي‌کردند. در حالي که اعلام اين رقم، واکنشي در جامعه ما به همراه نداشت. گويا اصلا شنيده نشد و حتي بازتاب آن در مطبوعات و جامعه تحصيلکرده کشور نيز در خور نبود. آمارها در مورد پايين آمدن سن بزه، گسترش اعتياد، فرار از خانه و... از ديگر موارد هستند. يا حتي در مقولات ديگر چون تصادف‌ها و خسارت‌هاي جاني و مالي آن، تخريب محيط زيست، گسترش بيابان، تحليل رفتن منابع آب و... باز هم آمار و ارقام اعلام مي‌شوند و شنيده نمي‌شوند!

به گفته دکتر نقيب‌السادات، بايد حساسيت موضوع آمار هم در ارائه آن و هم در دريافت آن براي همگان جا بيفتد و اين مستلزم عينيت يافتن نتايج آن است. نقيب‌السادات معتقد است: «اگر نتيجه آمار به طور ملموس در زندگي براي همه ديده شود، حساسيت نسبت به آن کم کم ايجاد مي‌شود.» اما براي اينکه نتايج آمار به شکل ملموس تري در زندگي روزمره بروز کند، بايد آمار دقيق باشد و در تصميم‌گيري‌ها دخالت داده شود. نقيب‌السادات با اشاره به اين مطلب مي‌افزايد: «در بسياري از موارد بدون نگاه به شرايط عمومي و آمارهاي موجود، تصميم‌گيري صورت مي‌گيرد و متاسفانه بعد از آن سراغ آمارهاي مرتبط با آن تصميم گيري مي‌روند، با اين روش‌ها اعتمادي شکل نمي‌گيرد.» او معتقد است، ضعف اعتماد، ضعف مشارکت را به همراه دارد و اين دو همديگر را تشديد مي‌کنند.

***

آمارها در جامعه ما شنيده نمي‌شوند، حساسيت برنمي‌انگيزند و اين با بسياري از مشخصات جامعه ما (سطح سواد و ميزان مطالعه) در تضاد است، شايد اين مشخصات نيز خود از آمارهاي نادرست باشند! علت‌هاي زيادي در مورد اين بي‌اعتمادي و بي‌تفاوتي عمومي شمرده شده است.

به روز و دقيق نبودن ابزار تهيه آمار، طولاني بودن مدت زمان توليد آمارهاي دوره‌اي و از همه مهمتر تاثير ناچيز آمارها در تصميم‌گيري‌ها و عدم اتکا به آنها از جمله علت‌هاي ناکارآمدي آنها هستند که بي اعتمادي عمومي را در پي دارند؛ اما ارائه هر از گاهي آمار نادرست و مستقل نبودن مراکز توليد آمار از موارد ديگري است که اساس و پايه اعتماد را نشانه رفته‌اند.

اين بي‌اعتمادي و نداشتن حساسيت، مطمئنا صدمات کوچک و بزرگي را به دنبال خواهد داشت که گريبانگير جامعه‌مان خواهد شد.


کد مطلب: 1157

آدرس مطلب: http://titronline.ir/vdcf.tdyiw6dyegiaw.html?1157

تيترآنلاين
  http://titronline.ir