تيترآنلاين - اين چه روشي است كه به رسانه‌هاي بيگانه سوژه مناسب مي‌دهيم!؟ - نسخه قابل چاپ

كراوات فراقانوني

اين چه روشي است كه به رسانه‌هاي بيگانه سوژه مناسب مي‌دهيم!؟

8 تير 1391 ساعت 10:02

نويسنده : ابوالقاسم قاسم زاده

به تازگي يكي از مسئولان محترم اعلام كرد كه با كراواتي‌ها و آرايش غليظ در بيمارستان‌هاي خصوصي برخورد خواهد شد


قرار بوده و هست كه كشور براساس قانون اداره و مديريت شود. اگر چنين قراري قانوني است ـ كه هست ـ پس نه من روزنامه‌نگار و نه هيچ مسئول و مديري نبايد و نمي‌تواند بخشنامه يا دستورالعمل فراقانوني صادر كند. پذيرش اين نظم قانوني و باور نظام كه همه بايد خود را در ذيل قانون ببينند و رفتارهاي اجتماعي خود را در مدار قانون تنظيم كنند، اصل غيرقابل خدشه است. سلايق افراد، چه مسئوليتي در مديريت رسمي داشته باشند يا نداشته باشند، ملاك نيست و اگر سليقه‌ها جايگزين روال قانوني شود، پيامد آن ايجاد اغتشاش در جامعه خواهد بود.

به تازگي يكي از مسئولان محترم اعلام كرد كه با كراواتي‌ها و آرايش غليظ در بيمارستان‌هاي خصوصي برخورد خواهد شد. صدور چنين حكمي موجب شد رئيس سابق كانون وكلاي مركز ـ آقاي دكتر بهمن كشاورز ـ به اين موضوع بپردازد و بگويد: «در خبر آمده است كه با افرادي كه آرايش غليظ داشته باشند يا اينكه از كراوات استفاده كنند برخورد خواهد شد. اينجانب در مورد غلظت يا رقت آرايش تخصصي ندارم و به همين دليل در اين زمينه اظهارنظر نمي‌كنم اما در مورد كراوات بايد بگويم كه صرف‌نظر از اينكه اگر انتساب قطعاتي از لباس به غرب موجب برخورد شود، آن‌گاه در مورد كت و شلوار و جليقه و پيراهن معمولي و كفش بندي و انواع كلاه نيز تأملاتي وجود خواهد داشت؟» انتشار اين اظهارات نگراني‌هايي را در بيمارستان‌ها و در بخش‌هايي از جامعه و مردم به وجود آورده است. تيتر خبر اين است، «برخورد با كراواتي‌ها و آرايش غليظ در بيمارستان‌ها.» روزنامه‌ها در شرح اين تيتر خبري نوشته‌اند: «كراوات يك‌بار ديگر در ايران ممنوع شد. در شرايطي كه در شهر، روزانه مي‌شود برخي از افراد را ديد كه به هنگام تردد در كوچه و خيابان كراوات‌هاي رنگي به گردن دارند و تا همين چند روز پيش هم بر آنها حرجي نبود، اما با اينهمه، اعلام شده است كه در بيمارستان‌ها و شركت‌هاي خصوصي كه به‌طور سازمان‌يافته از آرايش غليظ و كراوات استفاده مي‌كنند، به جد با اين حركت سازمان‌يافته برخورد خواهد شد».

بارها دربارة حساسيت گفته‌هاي مسئولان و بازتاب منفي يا مثبت آن در جامعه مطالبي نوشته شد. واقعيت اين است كه اكنون در داخل، مردم مشكلاتي دارند و از گراني‌ها گلايه‌مندند و در بيرون هم توسط غرب با تحريم‌هايي مواجه‌اند. افزون بر اين سلطه‌جويان غربي جنگ وسيع رسانه‌اي (خبري ـ تبليغاتي) را هم عليه ايران به راه انداخته‌اند. لذا در چنين شرايطي روا نيست كه برخي از مسئولين به‌گونه‌اي سخن بگويند كه واكنش منفي در جامعه ايجاد كند و خوراك مناسب هم براي رسانه‌هاي بيگانه به منظور تداوم جنگ رواني و تبليغاتي عليه ما، فراهم آيد. اين گفته نه‌ فقط وجاهت قانوني ندارد، بلكه نوعي ابراز نظر از سر سليقه است كه به جاي حل مشكل (اگر مشكل باشد)، مشكلات ديگري را افزون خواهد كرد. بايد توجه كنيم كه دشمن بيدار است و براي جبهه جنگ رسانه‌اي خود به طور دائم مي‌خواهد از داخل كشور و به‌خصوص از گفته‌ها و نوشته‌هاي مسئولين خوراك رسانه‌اي پيدا كند. محيط بيمارستان‌ها جدا از فضاي عمومي جامعه است و اغلب اين مراكز داراي بخش حراست بوده و افراد مشخصي مسئوليت ايجاد نظم، آرامش و نظارت بر رعايت ضوابط ‌را به عهده دارند. بيمارستان محل استقرار بيمار و دكتر و پرستار است. جاي تفريح، مد و... نيست. اگر هم تذكري براي رعايت حدود رفتاري را نياز داشته باشد؛ اين كار از طريق رئيس و سرپرست بيمارستان‌ها انجام مي‌گيرد؛ يا مي‌توان به آنها تذكر داد. اين چه مشكلي است كه اولاً يكي از مسئولان محترم احساس وظيفه كند و پا پيش بگذارد تا مانع انحراف اخلاقي زيان‌آور شود و آن‌را تصحيح كند؟ ثانياً: اين كار را به صورت خبر برجسته عمومي براي سراسر كشور بازتاب دهد، درحالي كه شايد منظور در حد چند مكان اختصاصي در تهران باشد. ثالثاً با اضافه شدن پسوند «سازمان يافته» بستن كراوات و آرايش غليظ در بيمارستان‌ها، به يك سوژه امنيتي تبديل شده و چنين برمي‌آيد ‌كه گويي اين مسأله امنيّت جامعه را تهديد مي‌كند.

مي‌پرسيم اين چه روشي است كه به رسانه‌هاي بيگانه سوژه مناسب مي‌دهيم!؟ تلخي خبري را كه متأسفانه رسانه‌اي شده است با حكايت طنزآميزي از سر شوخ‌طبعيِ ملانصيرالدين خودمان پايان مي‌دهم.

كاري نكنيم كه كساني به ناروا بگويند: در دوره‌اي از زندگي ملانصيرالدين هر كه مي‌خواست سرشناس گردد بايد اظهار مشكلي مي‌كرد و فريادي بر مي‌آورد. مردي نزد او آمد و گفت: من هرچه جستجو مي‌كنم مشكلي ندارم، لاجرم فرياد هم نمي‌توانم برآورم و گمنام مانده‌ام، چاره‌اي كن و دستوري بفرما!

او هم سوزن ضخيمي به دستش داد و گفت: برو در ميدان شهر و اين سوزن را دستت فرو كن. فريادي بر خواهي آورد كه همه اهالي بازار و ميدان به دور تو جمع خواهند شد و سر به تعجب بر خواهند آورد و تو مشهور عالم مي‌شوي.


کد مطلب: 4875

آدرس مطلب: http://titronline.ir/vdcf.edjiw6dctgiaw.html?4875

تيترآنلاين
  http://titronline.ir