تيترآنلاين - خودسانسوری؛ بلای جان فرهنگ! - نسخه قابل چاپ

خودسانسوری؛ بلای جان فرهنگ!

مهرداد شهبازی

شبكه ايران , 13 شهريور 1390 ساعت 21:13

خودسانسوری عوارض اجتماعی، اخلاقی، اقتصادی و تاریخی متعددی در پی دارد که به لحاظ اخلاقی مروج نوعی نفاق و دوگانه اندیشی می‌شود


یکی از مشکلات دردناک و در عین حال علاج‌ناپذیر امروز فرهنگ سیاست‌زدگی مفرط آن است. همین سیاست‌زدگی باعث شده تا نویسنده خودآگاه یا ناخودآگاه بنا به ملاحظات مختلف و سلیقه روز در سیاست به سراغ مقوله فرهنگ برود و در این بین این حقیقت است که قربانی می‌شود. 

خود سانسوری چند سالی است که در بین نویسندگان باب شده که خود نویسندگان از این وضعیت بشدت رنج می برند! این معضل نه تنها خلاقیت را از نویسندگان را گرفته و تولید آثار با محتوا و ارزشمند را به زیر کشیده است بلکه خوانندگان را نیز دچار سردر گمی کرده و نهایتا باعث روی گردانی آنان از کتاب شده است.

اما اینکه این معضل یا بهتر بگوییم این بیماری چگونه و از کجا وارد این حوزه شد سوالی است که همه نویسندگان در پاسخ به آن اتفاق نظر دارند و پاسخ به آن روشن است.

امروز نویسندگان در جامعه ما بی‌پناه‌ترین و بی‌صاحب‌ترین قشر و طبقه اجتماعی هستند چرا که با نگاهی به اطرافمان می بینیم که بسیاری از صنف های کوچک وجزیی هم دارای اتحادیه هستند اما هنوز نویسندگان جا و مکانی ندارند تا درآن حق خود را مطالبه کنند. همین بی‌پناهی باعث شده تا نویسنده و تولیدکننده بشدت آسیب‌پذیر شود وبه ناچار برای تامین هزینه های زندگی تن به پذیرفتن کارهای سفارشی دهند و برای آنکه کالایی قابل عرضه به مراکز سفارش‌دهنده ارائه دهند قبل از اینکه دیگران روی مطالبشان خط بکشند خودش به طور اتوماتیک افکارشان را سانسور می‌کنند.

بنابراین آثار سفارشی یکی از محوری‌ترین دلایل خودسانسوری محسوب می شود؛ نویسنده‌ای که تأمین مادی و معنوی نباشد و هر لحظه در خطر خط خوردگی و ممیزی باشد ناچار است خود دست به خود سانسوری بزند!

خودسانسوری عوارض اجتماعی، اخلاقی، اقتصادی و تاریخی متعددی در پی دارد که به لحاظ اخلاقی مروج نوعی نفاق و دوگانه اندیشی می‌شود و نویسنده آنچه را که در ذهن و افکار دارد نمی تواند آگاهانه روی کاغذ بیاورد که همین موضوع او را دچار نفاق می‌کند. به لحاظ اقتصادی نیز چون کار آسیب دیده، رونق و کیفیت لازم را برای فروش ندارد و خواننده تمایلی برای خواندن آن اثر از خود نشان نمی‌دهد. به لحاظ تاریخی و فلسفی نیز حقیقت نوشته نمی‌شود و این جفا به حقیقت است. به لحاظ روانی نیز نویسنده دچار عقده خود کم‌بینی می‌شود و ناچار است دستاویز مراکزی شود که به او کار سفارش می‌دهند.


کد مطلب: 3073

آدرس مطلب: http://titronline.ir/vdce.f8xbjh87x9bij.html?3073

تيترآنلاين
  http://titronline.ir