طی سال گذشته بیش از یک میلیون فرصت شغلی در کشور از بین رفته است
سید ابراهیم علیزاده
جهان صنعت , 25 دی 1390 ساعت 12:07
با وجود اینکه حتی یک ساعت کار در هفته به معنی اشتغال است، شمار شاغلان در طول این دوره از 21 میلیون نفر به 20 میلیون و 900 هزار نفر کاهش یافته، یعنی به طور مطلق 100 هزار فرصت شغلی از بین رفته است
بیش از یک میلیون شاغل در سال گذشته شغل خود را از دست دادهاند. مرکز آمار ایران در حالی این آمار را منتشر کرده که دولت مدعی است در سال گذشته بیش از یک میلیون و 600 هزار شغل ایجاد کرده است. با بیکار شدن یک میلیون شاغل در سال گذشته، در مجموع تعداد بیکاران کشور در پایان سال گذشته به سه میلیون و 400 هزار نفر رسید. البته روند تعداد بیکاران در فصول بهار و تابستان امسال نزولی شد و نرخ بیکاری به 1/11 درصد کاهش یافت اما نکته مهم آمار قابل توجه شاغلان کشور در سال گذشته است که تعداد آنها از 21 میلیون نفر پایان سال 88 به حدود 20 میلیون نفر در پایان سال 89 رسید.
این آمار مرکز آمار کشور نشان میدهد که طی سال گذشته بیش از یک میلیون فرصت شغلی در کشور از بین رفته که این شغلها در بخش کشاورزی و صنعت بودهاند. طی این مدت جمعیت فعال کشور 500 هزار نفر کاهش و تعداد بیکاران کشور 600 هزار نفر افزایش یافته که این نشان میدهد در کنار خروج آن نیم میلیون فرصت شغلی از عرصه فعالان کشور، 600 هزار نفر نیز فرصت شغلی خود را از دست دادهاند به عبارتی در مجموع بیش از یک میلیون و 100 هزار فرصت شغلی کشور در سال گذشته کاهش یافته است. زهرا کریمی، عضو هیات علمی دانشگاه مازندران در این مورد اعتقاد دارد با وجود تاکید بر اینکه حتی کسی که یک ساعت در هفته کار کرده شاغل به حساب میآید، باز هم به طور خالص یک میلیون فرصت شغلی کاهش یافته است. این آمارها به وضوح بروز شرایط رکود تورمی را نشان میدهد.
آمارهای رسمی نشان میدهد که حجم عمده مشاغل از بین رفته در بخش کشاورزی است. بر این اساس از انتهای سال 88 تا انتهای سال 89 تعداد شاغلان بخش کشاورزی کشور از چهار میلیون و 300 هزار نفر به سه میلیون و 200 هزار نفر کاهش یافته است. در مقابل این کاهش یک میلیون و 100 هزار نفری تعداد شاغلان بخش کشاورزی و کاهش 100 هزار نفری بخش صنعت، به شاغلان در بخش خدمات 200 هزار نفر اضافه شده است. در مجموع در پایان سال گذشته سهم مشاغل خدماتی به 50 درصد افزایش یافته و سهم مشاغل کشاورزی به 33 درصد و مشاغل صنعت به 33 درصد کاهش یافته است. بر این اساس بیش از سه میلیون و 200 هزار نفر کشاورز، شش میلیون و 600 هزار نفر صنعتگر و 10 میلیون و 100 هزار نفر شاغل در بخش خدمات بودهاند.
همچنین سهم مردان از زنان در بخش شاغل بیکار شده بیشتر است. از آن یک میلیون و 100 هزار نفر بیکار شده، 500 هزار نفر کسانی هستند که باید به جستوجوی شغل جدید میرفتند که از این تعداد 400 هزار نفر مرد و 100 هزار نفر دیگر زن هستند. 600 هزار نفر دیگر نیز کسانی هستند که دیگر جزو جمعیت فعال محسوب نمیشوند البته این روند در آخرین آمارهای مرکز آمار وضعیت بهبودیافتهای را به خود گرفته است. طبق این آمار در تابستان امسال در مجموع تعداد شاغلان کشور نسبت به پایان سال گذشته یک میلیون نفر اضافه شده این در حالی است که طی این مدت جمعیت فعال کشور تقریبا ثابت بوده و حدود همین میزان یک میلیون نفر از تعداد بیکاران کشور کاهش یافته است اما در مقایسه با تابستان سال گذشته تعداد شاغلان کشور تفاوت فاحشی پیدا نکرده و کاهش تعداد بیکاران کشور از سه میلیون و 300 هزار نفر تابستان سال گذشته به دو میلیون و 500 هزار نفر در تابستان امسال رسیده که این موضوع تنها ناشی از کاهش جمعیت فعال کشور بوده است چرا که طی این مدت جمعیت فعال کشور 900 هزار نفر کاهش یافته است این در حالی است که طبق اعلام آمارهای وزارت کار سالانه یک میلیون متقاضی کار وارد بازار کار میشوند اما گویا این میزان اصلا در جمعیت فعال محاسبه نشدهاند.
در این مورد زهرا کریمی، اقتصاددان کاهش عرضه نیروی کار را غیرمنطقی میداند و میگوید: کاهش نرخ بیکاری صرفا به دلیل کاهش شدید عرضه نیروی کار است نه خلق فرصتهای شغلی. این آمار نشان میدهد که طی یک دوره یک ساله از جمعیت فعال کشور 900 هزار نفر کم شده است. چطور سوالها تغییر کرده که بسیاری از افرادی که تا سال پیش فعال به حساب میآمدند، در این نمونه گیری غیرفعال محسوب شدهاند؟ به نظر من باید مرکز آمار ایران توضیحی برای کاهش چشمگیر عرضه نیروی کار ارایه دهد.
وی ادامه میدهد: از سوی دیگر با وجود اینکه حتی یک ساعت کار در هفته به معنی اشتغال است، شمار شاغلان در طول این دوره از 21 میلیون نفر به 20 میلیون و 900 هزار نفر کاهش یافته، یعنی به طور مطلق 100 هزار فرصت شغلی از بین رفته است. اگر دولت در ایجاد برخی مشاغل از طریق مسکن مهر تلاش کرده اما از آن طرف در جلوگیری از تعدیل و اخراج کارگران ناتوان بوده است. این استاد دانشگاه با بیان اینکه دولت به طور خالص در ایجاد اشتغال هیچ موفقیتی نداشته است، میافزاید: در چنین شرایط نگرانکنندهای کاهش شمار بیکاران از سه میلیون و 300 هزار نفر به دو میلیون و 500 هزار نفر صرفا ناشی از کاهش شمار جمعیت فعال بوده و به هیچ عنوان نشانهای از موفقیت دولت در کنترل مشکل ایجاد اشتغال در کشور نیست.
مزد پایینتر و افزایش مشاغل غیررسمیتر
از سوی دیگر ورود متقاضیان بازار کار کشور و تاثیر نداشتن آنها در آمار بیکاری کشور شائبه حضور آنها در مشاغل غیررسمی را به وجود میآورد؛ مشاغلی که نه مالیات میدهند و نه شاغلان بیمه میشوند. طبق برآورد محسن رنانی، دانشیار دانشگاه اصفهان 20 تا 45 درصد اشتغال کشور در بخش غیررسمی است که طبق تعریف وی، بخش غیرقابل مشاهده و غیرقابل نظارت محسوب میشوند. وی حتی در این مورد پیشنهاد میکند که در کنار آمارگیری سالانه نیروی کار، یک آمارگیری ویژه هم برای شناسایی اشتغال در بخش غیررسمی وجود داشته باشد یا سالانه در آمارگیریهای نیروی کار یک بخش از پرسشنامه را هم برای شناسایی بخش غیررسمی اختصاص دهند.
حسین راغفر، عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا نیز به رشد بازار کار غیررسمی کشور اعتقاد دارد. وی در این مورد معتقد است: خود مسوولان اقتصادی کشور در جلسه اصلاحات مالیاتی عنوان کردند که 60 درصد ظرفیت مالیاتی کشور مالیات نمیدهند. البته این رقم برای نیروی کار رسمی است و اذعان کردهاند بیش از 40 درصد آنها قابل شناسایی نیستند. مطالعات ما هم نشان میدهد که این رقم به شدت طی سالهای اخیر افزایش یافته و تعطیلی واحدهای تولیدی منجر به بیکاری گسترده شده و نیروی کار بیکار شده ناگزیر وارد بازار کار غیررسمی میشود. طی تابستان سال گذشته تا تابستان امسال نیز هرچند باید یک میلیون متقاضی کار وارد بازار کار کشور میشدند اما تعداد جمعیت فعال کشور به 900 هزار نفر کاهش یافته است و این یعنی امکان ورود به مشاغل غیررسمی وجود دارد.
کریمی، اقتصاددان نیز این موضوع را تایید میکند و میگوید: با این وضعیت که به طور خالص رشد اشتغال منفی است، بسیاری از فارغالتحصیلان دانشگاهی هم چارهای جز اشتغال غیررسمی ندارند. وی یکی دیگر از آسیبهای بازار کار را رشد مشاغلی میداند که مزد آنها کمتر از حداقل دستمزد اعلام شده شورای عالی کار است. این استاد دانشگاه در این مورد اظهار میکند: مشکل بزرگتر آن است که در طول سال گذشته قطعا بر شمار مشاغل با مزد پایین افزوده شده است. زمانی که بازار کار چنین شرایطی دارد، کارگران چارهای جز پذیرش مزدهای پایین و تحمل فشارهای شدید اقتصادی ندارند. وی تصریح میکند: همانگونه که انتظار میرود بازار کار ایران همچنان با دو چالش بسیار جدی روبهرو است؛ یکی ناتوانی در ایجاد فرصتهای شغلی کافی برای شمار فزایندهای از جویندگان کار و دیگر اینکه مشاغل موقت با مزدهای پایین و شمار خانوارهای کارگری زیرخط فقر در حال افزایش است.
طبق بررسیهای این کارشناس اقتصادی نسبت شاغلانی که مزدی کمتر از حداقل قانونی دریافت میکنند، در فاصله سالهای 1384 تا 1387 از 18درصد کل شاغلان به 24 درصد افزایش یافته است. در این شرایط کاهش نرخ بیکاری نیز چندان پذیرفتهشده نیست و به نظر میرسد عمدهترین دلیل کاهش نرخ بیکاری کاهش جمعیت فعال کشور یا به عبارتی خروج متقاضیان بازار کار از جمعیت فعال کشور باشد.
در تعریف بیکار نیز مرکز آمار یکی از مولفههایی که لحاظ میکند این است که فرد بیکار آماده به کار باشد و این امکان وجود دارد که چون خیل عظیمی از دانشجویان متقاضی کار، مهارت انجام کار ندارند به واسطه این متغیر از قشر بیکاران و جمعیت فعال کشور خارج شدهاند.
کد مطلب: 3955
آدرس مطلب: http://titronline.ir/vdcd.k0s2yt0nka26y.html?3955