تيترآنلاين - بی‌اخلاقی و جهل تولیدکنندگان ایرانی؛ مانع بزرگ تولید ملی - نسخه قابل چاپ

بی‌اخلاقی و جهل تولیدکنندگان ایرانی؛ مانع بزرگ تولید ملی

یاسر سبحانی فرد

ابتکار , 5 تير 1391 ساعت 16:23

در بسیاری از موارد تولیدکننده ایرانی به دلیل عدم توانایی در تولید مناسب به فریب روی آورده و از حمایتهای مردمی و دولتی نیز سوء استفاده می‌کند


نمونه‌ای از تجربیات مصرف‌کننده ایرانی: دو کیسه شیر را که از دست فروشنده می‌خرم، می‌گوید 1800 تومان. -گران شده؟ - بله لبنیات کلاً گران شده. به خانه که می‌رسم وقتی کیسه را از پلاستیک خارج می‌کنم تا درون یخچال جای دهم نور لامپ به جای هدیه روشنایی همچون تیری در قلب من نشسته و دیگ عصبانیتم را به حد انفجار نزدیک می‌کند. بله، نصف کیسه‌های شیر خالی از شیر و در عوض پر از هواست. تصمیم به آزمایش تجربی می‌گیرم. 3 لیوان بیشتر پر نمی‌کند و این در حالی است که یادم می‌آید دو سال پیش وقتی میهمانی بودم، مادرم با آن 6 لیوان را پر می‌کرد.

مسئله: حکایت تولید ملی و ایرانی نه در همه موارد بلکه در اکثریت قریب به اتفاق، داستانی نزدیک به این حکایت را یدک می‌کشد. حکایتی که در آن تولیدکننده در پی فریب خریدار است و خریدار چاره‌ای جز خرید ندارد و هنگامی که مفری برای عدم خرید بیابد قطعاً از کالای خارجی با آغوش باز استقبال می‌کند تا از شر چنین توهین و فریبی خلاصی یابد. متأسفانه نگرش تولیدکنندگان ملی و ایرانی در فروش کالاها همچنان در نگرش و فلسفه فروش جای مانده و برای همین، منطبق با این فلسفه هدف خود را بالا بردن فروش می‌دانند و اگر بتوانند این کار را با فریب مشتری نیز انجام می‌دهند. در این نگرش بر خلاف نگرش بازاریابی آنچه مطرح نیست، رفع نیاز مشتریان بوده و تمرکز تنها بر جیب‌هایی پر شده از اسکناس است. چنین روش و نگرشی در درازمدت چنان حس تحقیر در مشتری را برانگیخته که مشتری در اولین فرصت کالای خود را عوض می‌کند. چنین مشکلی آنجا نمود بیشتری می‌یابد که در بسیاری از موارد مانند مواد غذایی، کالاهای مصرفی عادی، خودرو و غیره مشتریان ایرانی، در انحصار خرید کالاهای ایرانی بوده و برای همین تن به چنین تحقیرهایی داده و روز به روز نیز در ضمیر خود با حجم انباشته‌ای از این رفتارها روبرو می‌شوند و روزی که کالایی خارجی مشاهده کنند با نفرت تمام خود را از اسارت کالاهای ایرانی رهانیده و با احساس فراغ بال و آزادی کالای خارجی را پذیرا می‌شوند.

وقتی راه حل در فرهنگسازی مردمی نیست

در چنین شرایطی که تولیدکننده ایرانی کاسب‌کارانه در پی فریب و استثمار مصرف‌کننده ایرانی است، سوالات مطرحی که شکل می‌گیرد این است که آیا فرهنگ سازی مردم می‌تواند راهگشا باشد؟ آیا می‌توان با تحریک عرق ملی و یا مذهبی مردم را به خرید کالای ایرانی واداشت؟ آیا حس ملی و مذهبی می‌تواند بر نفرت ایجاد شده در سالیان غلبه کند؟ آیا می‌تواند جلوی احساس نیاز شدید به آزادی و واکنش طبیعی فرد به احساس فریب‌خوردگی را بگیرد؟ تناقض در این دو حیطه آنقدر آشکار است که می‌توان گفت چنین تحریکات ملی و مذهبی طوق شکست را از پیش بر گردن خود خواهند کشید. اگر هم عده‌ای از مردم با این تحریکات به غلیان کشیده شوند با ادامه رفتار و نگرش فریب‌گونه و فرصت طلبانه تولیدکننده ایرانی، قطعاً به عقب کشیده خواهند شد. مطمئناً در چنین شرایطی تولیدکننده بی اخلاق ایرانی شرایط پیش آمده را تنها به عنوان طعمه‌ای لذیذ و احتمالا زودگذر دیده و در گردنه بازار برای شکار آن به کمین خواهد نشست. چنین واکنش محتملی در برابر آن احساسات به هیجان درآمده، قطعاً اثری بسیار تخریبی بر ذهن مصرف کنندگان بر جای خواهد گذاشت.

وقتی راه حل در حمایت دولتی هم نیست

همیشه وقتی صحبت حمایت از کالای ایرانی می‌شود دیدگاه سنت شده ایرانی به سمت دولت چرخیده و انتظار اول از دولت می‌رود که از کیان ایران و ایرانی به دفاع برخیزد. واضح و مبرهن است که این انتظار نیز بیهوده و بی‌حاصل است. تولیدکننده بی اخلاق و بی علم ایرانی قطعا از این فرصت نیز سوء استفاده خواهد کرد. در این حالت انحصارهای ایجاد شده که به اسم حمایت از کالای داخل از سوی دولت و مجلس به هیجان در آمده ایجاد می‌شود باز برای تولیدکننده همچون کمین‌گاهی بیش نیست. در این حالت نیز تولیدکننده موضوع را فرصتی برای چهار نعل تاختن قلمداد کرده و جز این نیز نمی‌تواند در سر داشته باشد؛ چون نه علمی برای بهبود دارد و نه اخلاقی برای سوء استفاده نکردن و به ناچار این فرصت را که به درستی کوتاه مدت می‌داند باید بر خر مراد بنشاند.

چاره چیست؟

همانطور که دیده می‌شود در بسیاری از موارد تولیدکننده ایرانی به دلیل عدم توانایی در تولید مناسب به فریب روی آورده و از حمایتهای مردمی و دولتی نیز سوء استفاده می‌کند چرا که ابزار دیگری برای پیشرفت نمی‌شناسد. دلیل این امر در نگرش غلط تولیدکننده به بازار و همچنین عدم علم جهت بهبود محصول خود نهفته است.

الف ) اگر تولیدکننده بداند حمایت بی دلیلی از او نمی‌شود و از طرفی بداند چاره راه سودآوری در چیست، قطعاً به سمت آن روانه خواهد شد. برای همین می‌بایست علم بهبود محصول را به او آموخت. تولیدکننده ایرانی در بسیاری از موارد از بدیهی‌ترین امور تولید و بهبود و فروش کالا بی اطلاع است و حتی نمی‌داند که نمی‌داند و برای همین در جهل مرکب تا ابد باقی خواهد ماند. پس بهترین خدمت از تولید ملی نه حمایت بی‌دلیل و بی‌خاصیت از آن بلکه در علم آموزی به تولیدکنندگان است.

ب ) اگر تولیدکننده نگرش خود به بازار را از نگرش سنتی و بی اخلاق فروش به سمت نگرش نیازمحور بازاریابی و نیاز بلندمدت بازاریابی اجتماعی تغییر دهد خواهد دانست که فریب مشتری دردی را از او دوا نکرده و در درازمدت موجب خروج او از بازار خواهد شد. در این حالت است که ضرورت فرهنگسازی در تولیدکنندگان بیش از فرهنگسازی برای مردم احساس می‌شود. ای کاش به جای تمرکز بر دولت و مردم برای حمایت بی چون و چرا از برخی تولیدکنندگان بی علم و اخلاق، بر فرهنگسازی و اطلاع رسانی به تولیدکنندگان تمرکز کنیم. زیرا رفتار این دسته از تولیدکنندگان موجب سوزانیده شدن تر و خشک تولیدکنندگان ایرانی شده و در درازمدت نام ایرانی بر کالا را به عنوان یک قلم بدهی و ضعف درآورده‌اند.

نتیجه: رفتار خیانت‌گونه، حق طبیعی مصرف کننده ایرانی

همانطور که بیان شد مشکل تولید ملی از دو سرچشمه بی اخلاقی و بی علمی تولیدکنندگان رنج می‌برد. برای رفع این موضوع می‌بایست به جای تمرکز بر فرهنگسازی مردمی و مشتریان به فرهنگسازی در علت اصلی ماجرا یعنی تولیدکنندگان پرداخت. فرهنگسازی مردمی به وسیله شعارهای ملی و مذهبی تنها در مواردی کاربرد دارد که تولیدکننده‌ای با اخلاق و علم کالایی تولید کرده و مصرف کننده ایرانی برای فخر فروشی کالای خارجی را با آن جایگزین می‌کند. اگر تولیدکننده ایرانی واجد دو مشکل گفته شده باشد و از طرفی آن را چاره نکند می‌بایست همچون حکومتهای ستمکاری چون صدام و حکومت ساسانیان با مردمی روبرو باشد که خیانت‌گونه اما به حق، به استقبال خارجی و اجنبی می‌شتابند و خوشحالند از اینکه یک هموطن به نابودی می‌رود چرا که از دست ظلم او به ستوه آمده‌اند. در این وضعیت حق تنها با مردم و مشتریان مظلوم است.


کد مطلب: 4864

آدرس مطلب: http://titronline.ir/vdcd.90o2yt0joa26y.html?4864

تيترآنلاين
  http://titronline.ir